printlogo


کد خبر: 215960تاریخ: 1398/11/13 00:00
گفت‌وگوی «وطن امروز» با دکتر کامران باقری‌لنکرانی، وزیر پیشین بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
نگاه عدالت‌محور به سلامت پس از انقلاب

سید مهدی موسوی حسینی:‌  دکتر کامران باقری‌لنکرانی اولین وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت نهم بود. وی اکنون از سیاست کناره‌گیری کرده و در دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول طبابت است. سراغ دکتر لنکرانی رفتیم تا درباره دستاوردها و چالش‌های نظام سلامت ایران پس از انقلاب اسلامی با او گفت‌وگو کنیم.
***
 با توجه به حرفه شما در حوزه پزشکی و همچنین سمتی که در دولت به عنوان وزیر بهداشت داشتید، بهداشت و سلامت قبل و بعد از انقلاب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز ما شاهد ارتقای چشمگیری در شاخص‌های سلامت کشور هستیم. در این مدت امید به زندگی حدود 20 سال افزایش یافته است. مرگ‌و‌میر مادران باردار حدود هزار درصد و مرگ‌و‌میر کودکان زیر 5 سال 300 درصد کم شده است. از نظر تولیدات دارویی، پیش از انقلاب عمده تولیدات به صورت بسته‌بندی داروهای وارداتی بود اما در حال حاضر از لحاظ کمی بیش از 95 درصد نیاز دارویی در داخل تولید می‌شود که از این میزان 60 درصد مواد اولیه مورد نیاز هم تولید خودمان است. همچنین جمهوری اسلامی ایران وارد حوزه تولید داروهای با فناوری پیشرفته مانند نانو شده است. بنابراین با توجه به این شرایط ایران در آسیا از نظر تنوع محصولات در بین 3 کشور نخست قرار دارد. یکی دیگر از نکاتی که می‌توان بدان افتخار کرد، این است که تا پیش از انقلاب اسلامی، سالانه 4 هزار نفر با ارز دولتی برای جراحی قلب به خارج اعزام می‌شدند اما اکنون هیچ خدمات درمانی نیست که در کشور ارائه نشود. انواع پیوندهای عضو به صورت روزمره در ایران انجام می‌شود و بزرگ‌ترین مرکز پیوند کبد دنیا در شیراز قرار دارد که بیشترین تعداد پیوند کبد را در یک سال انجام داده است. علاوه بر این مراکز جراحی قلب و دیگر جراحی‌‌های پیچیده در سراسر کشور وجود دارد. با این حال ما هنوز با مشکلاتی در حوزه سلامت روبه‌رو هستیم که شاید مهم‌ترین آن بحث نبود پوشش فراگیر خدمات به شکل کاملا عادلانه‌ است؛ موضوعی که توقع آن از نظام اسلامی می‌رود. خدمات درمانی پوشش لازم را از سوی بیمه‌ها ندارد و بیمه‌ها بویژه بیمه‌های پایه، کارآمدی کافی را ندارد. توزیع عادلانه دسترسی به خدمات با اینکه نسبت به قبل از انقلاب پیشرفت داشته اما کماکان چالشی جدی محسوب می‌شود. قبل از انقلاب بیش از 90 درصد متخصصان در 5 شهر متمرکز بودند، این شرایط امروز بهتر شده اما همچنان چالش دسترسی خدمات بویژه در نقاط محروم وجود دارد. با توجه به تحمیل تحریم‌ها اگر چه از نظر کمی ما بیش از 95 درصد داروها را در داخل تولید می‌کنیم اما در تهیه 40 درصد مواد اولیه وابسته هستیم که این نشان می‌دهد باید در این زمینه فعالیت بیشتری شود. 
 به نظر شما چه عواملی باعث شد پیشرفت حوزه سلامت نسبت به سایر حوزه‌ها بیشتر باشد؟
در دهه نخست انقلاب، حوزه سلامت کار خود را با رویکرد عدالت‌محور و تشکیل شبکه‌های بهداشت و درمان گسترش داد که باعث شد خدمات سلامت در روستاها نیز در دسترس باشد، در حالی که پیش از انقلاب امکان استفاده از این خدمات در هیچ روستایی وجود نداشت. این کار موجب شد در زمینه بهداشت مادر و کودک و بیماری‌های عفونی دستاوردهای زیادی به دست آید که متاثر از همان نگاه عدالت‌محور بود. در زمان جنگ تحمیلی هم نظام سلامت موظف بود به نیازها پاسخ دهد. این مسأله موجب شد در بازه کوتاهی مهارت‌های زیادی در ارائه خدمات به دست آید. بسیاری از جراحان چیره‌دست اذعان دارند که توانایی خود را مرهون خدماتی هستند که به مجروحان جنگ تحمیلی ارائه می‌کردند. در نتیجه آن روحیه خودباوری و تلاش برای حل مشکلات در داخل، شاهد جهش پرشتاب در عرصه تولید دارو و تجهیزات پزشکی بودیم. اما به موازات دور شدن از آن نگاه جهادی و جایگزینی آن با نگاه منفعت‌جویانه از یک سو و عدم اعتماد به جوان‌ها، این روند دچار مشکل شد که امیدواریم در دهه پنجم انقلاب که یک سال آن نیز گذشت، این روند تغییر کند و به ارزش‌های پایه انقلاب بازگردیم.
 آیا با اجرای طرح تحول سلامت می‌توان به اجرای عدالت در این حوزه امیدوار بود؟
در این طرح ما شاهد هم‌افزایی میان مجلس شورای اسلامی، دولت، مدیران میانی نظام سلامت و بیمه‌ها برای حل معضل درمان بودیم. از ابتدای انقلاب این طرح از لحاظ حجم منابع مالی که بدان تزریق شد و همچنین گستره خدماتش، بزرگ‌ترین طرح سیاست‌گذاری عمومی در کشور به شمار می‌رفت اما در نحوه طراحی و اجرا پشتوانه لازم علمی را نداشت. نقطه تمرکز طرح، خدمات بستری در بیمارستان‌های دولتی بود و از همان آغاز کار برخی دلسوزان هشدار دادند این تمرکز موجب نیاز القایی خواهد شد. بنابراین اگرچه در کوتاه‌مدت پرداخت از جیب مردم را کاهش می‌داد ولی مشخص بود در بلند‌مدت به دلیل ایجاد نیاز القایی و ارائه خدمات در نظام التقاطی درمانی، با مشکل روبه‌رو می‌شویم. منظور از نظام التقاطی، نظامی است که ارائه خدمات سلامت آن نه کاملا ملی است و نه کاملا خصوصی و بسیاری از کادر درمان همزمان در هر دو بخش فعال هستند. ما چگونگی مدیریت این تعلقات دوگانه، نحوه پایش و تحقق نظارت در سیستم را مشخص نکردیم. 
فراتر از اینها، بالاخره تجربیات جهانی و پیشینی کشور نشان می‌دهد برای اینکه بتوانیم کیفیت خدمات را حفظ، هزینه‌ها را مدیریت و مراقبت جامعی برای بیماران فراهم کنیم، همچنین حفظ سلامت همه مردم را در نظر بگیریم، لازم است به نظام ارجاع و پزشک خانواده توجه بیشتری کنیم. این موضوع در قانون برنامه ششم توسعه به صراحت ذکر شده است اما طرح تحول سلامت به این نکات و پیشینه‌های علمی کمتر توجه کرد و به‌رغم نیت خیری که در اجرا وجود داشت، دچار افزایش هزینه‌ شدیم که خیلی بیشتر از پیش‌بینی دولت و بودجه در نظر گرفته شده بود. در این رابطه بازگشت تحریم‌ها و عدم فروش نفت نیز موثر بود اما می‌توانستیم با مدیریت صحیح بر مبنایی که اشاره کردم و با خط‌‌مشی نظام ارجاع و پزشک خانواده، طرح مذکور را با هزینه کمتر به نتیجه مطلوب برسانیم؛ چنانکه تجربه کشورهای همسایه در تاکید بر خدمات بیمارستانی نیز قابل بررسی است. 
 اجرای پرونده الکترونیک سلامت و افزایش تعداد پزشکان متخصص تا چه اندازه در کاهش هزینه‌ها و روند بهتر عملیاتی شدن طرح تحول سلامت تأثیرگذار است؟
در برنامه‌ریزی کلان، بحث پرونده الکترونیک سلامت مطرح است اما نباید این موضوع را کار تشریفاتی و موازی با خدمات روزمره بدانیم. این پرونده باید به نحوی طراحی شود که کمک‌کننده باشد، نه اینکه فعالیت اضافه‌ای باشد. پرونده الکترونیک سلامت چند بار در کشور به صورت پایلوت اجرا شده و دانش فنی آن هم وجود دارد اما متاسفانه پیش‌زمینه آن یعنی همکاری و کار گروهی شکل نگرفت و از تجربه‌های قبلی استفاده نشد. البته اخیرا پس از یک دوره رکود، فعالیت‌هایی در حال انجام است که جای تشکر دارد اما من فکر می‌کنم با سرعت لازم در این زمینه پیش نرفتیم. زمانی روستاها به شبکه اینترنت وصل نبودند اما امروز به تعداد جمعیت کشور، تلفن هوشمند وجود دارد و روستاها هم به اینترنت وصل هستند. این امکانات شرایط ما را در استفاده از فناوری اطلاعات در نظام سلامت متحول کرده است ولی متناسب با این زیرساخت‌ها نتوانستیم پیشرفت کنیم. سامانه دیگری که وجود دارد، خیلی وقت‌ها اطلاعاتش تایید نمی‌شود و در بطن کار ارائه خدمات کمتر مورد استفاده است و کار موازی انجام می‌شود که این مسائل نشان می‌دهد این سامانه به صورت سامانه راهگشا و تسهیل‌گر درنیامده است. من فکر می‌کنم این ظرفیت را داریم که از فناوری اطلاعات برای پایش، مراقبت از کیفیت خدمات و گسترده‌تر کردن خدمات استفاده کنیم. در این راستا این نگرانی وجود دارد که این موضوع به صورت محدود دیده شود، در حالی که باید تمام مردم ایران مدنظر قرار بگیرند. یعنی سیستم باید بتواند هم استان‌های کمتر برخوردار مانند سیستان‌وبلوچستان و هم استانی مثل تهران را پوشش دهد. 
  در صورتی که پرونده الکترونیک سلامت راه‌اندازی نشود، آیا ممکن است سیستم پزشک خانواده و کلیت طرح تحول سلامت عقیم بماند؟
در طرح تحول سلامت بحث من این بود که ما نیاز به مهندسی جدید داریم. نقاط تاکید آن باید عوض شود. در این طرح تاکید اصلی بر خدمات بستری است، در حالی که خدمات پیش‌بیمارستانی و سرپایی پوشش داده نشدند که این درست نیست. کما اینکه بعد از اجرای طرح تحول، کانون هزینه‌هایی که خانواده‌ها می‌پردازند از خدمات بیمارستانی به سرپایی تغییر پیدا کرد و در بخش غیردولتی هم به دلیل بالا رفتن تعرفه‌ها با افزایش چشمگیری در رقم پرداخت حتی بر اساس ارزش ثابت پول روبه‌رو بودیم. یعنی درست است که درصد پرداخت از جیب مردم در برخی موارد کاهش پیدا کرده اما رقم پرداختی کلی مردم افزایش پیدا کرده است. این موارد نشان می‌دهد ما باید طرح را بازمهندسی کنیم. پرونده الکترونیک هم یکی از ابزارهای مهم کار است؛ زمانی این مساله دست‌نیافتی بود ولی امروز شدنی است و باید آن را هر چه زودتر در ارائه خدمات به صورت واقعی وارد کنیم.
 

Page Generated in 0/0056 sec