محمدصالح سلطانی: این روزها همه از «مقاومت» حرف میزنند اما نمایش مقاومت به اندازه حرف زدن درباره آن، آسان نیست. «آبادان یازده 60» پیش از هر چیز تلاشی برای نمایش شرافتمندانه و دراماتیزه مفهوم «مقاومت» است؛ مفهومی که در رگ و پی فیلم نهفته است و از پلان به پلان آن بیرون میزند. از همان سکانس اول و ماجرای تخلیه ساختمان رادیو نفت آبادان، تا نمای آخر و پخش مکرر یک اطلاعیه از رادیو. «آبادان یازده 60»، یک پرتره از ایستادگی است؛ قاب مردمی که با دست خالی در برابر دشمن مقاومت کردند و البته این مقاومت، منحصر به تفنگ و شلیک و جنگ سخت نبود.
در آبادان سال 59، گلوله گاهی صدایی بود که از ایستگاه رادیو در سراسر شهر منتشر میشد، گاهی صدای خواننده جوانی بود که زهر ترس را میشکافت و گاهی یک جمله که در گذر زمان، به نماد شهر تبدیل میشود: «اینجا آبادان است و آبادان میماند».
«آبادان یازده 60» سوژه بکری دارد. از زاویهای به روزهای نخست دفاعمقدس پرداخته که نادیده است. نقش رسانه در دفاع مقدس هیچوقت به اندازه «آبادان یازده 60» در سینمای ایران مورد توجه نبوده و مهرداد خوشبخت با این سوژه، مخاطب را تشنه تماشای فیلمش میکند. فضاسازی «التهاب» در سکانسهای اول فیلم هم درگیرکننده است اما توان سوژه و قدرت فضاسازیها برای کشاندن مخاطب، از جایی به بعد تمام میشود و فیلمنامهنویس باید با طراحی یک روایت چفتوبستدار و خلق درام، تماشاگر را مجذوب فیلم کند؛ اتفاقی که در «آبادان یازده 60» نمیافتد و فیلم خلاصه میشود در چند خردهداستان که یکی پس از دیگری در میانه ماجرا رها میشوند. شخصیتهای معلق و بلاتکلیف زیادی در فیلم حضور دارند که کمکی به پیشرفت درام نمیکنند و قصه نمیسازند. نتیجه، اثری است که بیشتر شبیه یک کلاژ از چند داستان کوتاه درباره آبادان است که تبدیل به یک پیکره واحد نمیشود.
بازیها در «آبادان یازده 60» چنگی به دل نمیزنند؛ علیرضا کمالی فراتر از تیپ نمیرود، حسن معجونی و نادر سلیمانی بازی خلاقانهای ارائه ندادهاند و بازی ویدا جوان هم بشدت کلیشهای است. «آبادان یازده 60» سوژه ملتهبی دارد اما نمیتواند این التهاب را بهدرستی پیش چشم مخاطب بیاورد. نه بازیها، نه گرههای فیلمنامه و نه کارگردانی، هیچکدام به سوژه قوام نمیدهند و پختهاش نمیکنند. نتیجه، اثری است که اگرچه تلاشهایش برای خوب بودن آشکار است اما در رسیدن به نقطهای که بتوانیم آن را فیلمی ماندگار بدانیم، توانمند نیست.
فیلم بیادعای سازمان هنری- رسانهای اوج در مقایسه با بسیاری از آثار حاضر در جشنواره، قابل دفاع است اما در مدیوم تلویزیون، حتماً بیش از سینما مورد توجه قرار خواهد گرفت.