گزارش «وطن امروز» از علت تمایل احزاب اصلاحطلب به عدم مشارکت فعال در انتخابات 2 اسفند
روزشمار یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی به تکرقمی شدن نزدیک میشود که کماکان برجستهترین اخبار از فعالیتهای سیاسی اصولگرایان و اصلاحطلبان را مسأله «لیست انتخاباتی» آنها تشکیل میدهد، با این حال در فضای رسانهای اصلاحات کماکان سوژه «تحریم انتخابات» بهعنوان یکی از گزینههای اصلی تکرار میشود، تا جایی که اخبار منتشر شده حکایت از دودستگی میان احزاب این جناح پیرامون در پیش گرفتن استراتژی «مشارکت/ عدم مشارکت» دارد، به گونهای که احزابی همچون اعتماد ملی و اتحاد ملت ایران بیشترین تلاش خود را معطوف به اجماعسازی برای تحریم انتخابات از سوی اصلاحطلبان کردهاند اما احزابی همچون کارگزاران سازندگی و مردمسالاری در طیف مقابل آنان به دنبال تقویت گزینه مشارکت حداکثری و تکرار تجربهای همانند اسفند سال 94 هستند.
* آیا متغیر اصلی شورای نگهبان است؟
با پایان یافتن پروسه بررسی صلاحیت متقاضیان شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی و تایید نشدن صلاحیت تعدادی از کاندیداهای جریان اصلاحات، بار دیگر سناریوی فعالان این جریان سیاسی به سمت نشانهگیری شورای نگهبان بهعنوان عاملی برای طراحی شکست اصلاحطلبان رفت، بهگونهای که حتی حملات به این شورا پای حسن روحانی را نیز به معرکه باز کرد و او در یک ماه گذشته حمله به این شورا را تبدیل به یکی از سوژههای سخنرانیهای خود کرد. با این اوصاف، آیا چالش اصلی اصلاحطلبان را باید در ردصلاحیت برخی گزینههای آنان دانست؟ به نظر میآید تردیدهای جدی و اساسی زیادی را میتوان به این گزاره وارد کرد، چرا که در وهله نخست تجربه مجلس فعلی حکایت از آن دارد که اصلاحطلبان اگر احتمالی برای پیروزی خود بدهند توانایی بالایی برای شناسایی افراد نزدیک به خود و حتی کنار گذاشتن گزینه اصلی خود (همانند انصراف اجباری عارف به نفع روحانی در انتخابات سال92) دارند. مضاف بر اینها، طبق آمارهای موجود وضعیت اردوگاه اصلاحات برای معرفی کاندیدا هیچ شباهتی به مواضع تبلیغاتی آنان ندارد. برای مثال به نقل از خبرگزاری تسنیم، طبق اطلاعات بهدستآمده از 6800 نفری که تاکنون تأیید صلاحیت شدهاند حدود 580 نفر اصلاحطلب قطعی هستند. همچنین از جمع 114 نفر اصلاحطلب «حزبی» که از حوزه انتخابیه تهران ثبتنام کرده بودند 25 نفر تأییدصلاحیت شدند و با لحاظ کاندیداهای اصلاحطلب تأییدشده غیرحزبی در تهران، دست اصلاحطلبان برای بستن فهرستی (بدون ائتلاف با اعتدالگراها یا اصولگرایان میانهرو) کاملاً باز است. مشابه چنین خبری را چندی پیش سیدافضل موسوی، مدیر مسؤول روزنامه سازندگی نیز در یادداشتی با اشاره به همین مسأله نوشته بود: «از نگاه بنده به اندازه پر شدن لیست، کاندیداهای اصلاحطلب تایید صلاحیت شدند. بر خلاف برخی ادعاها و فضاسازیها معتقدم با فقدان و فقر کاندیدای اصلاحطلب روبهرو نیستیم».
با این اوصاف، تمایل به عدم مشارکت در میدان رقابتی انتخابات اسفندماه به علت نبود کاندیدایی از این جناح دور از ذهن و خلاف واقعیت است.
* برگه سفید در آزمون کارآمدی
در اختیار داشتن قوه مجریه در 6 سال و نیم گذشته، دست یافتن به درصد قابل توجهی از ترکیب قوه مقننه در مجلس دهم و در نهایت فتح مطلق صندلیهای شورای شهر تهران و به دست گرفتن مدیریت شهری پایتخت، اصلاحطلبان را هر روز بیش از روز قبل از میدان اعتراض به اتاق اجرا رهسپار کرد، به گونهای که با افزایش سهم این جناح و گفتمان سیاسی در کانون تحولات کشور، اصلاحطلبان بعد از سالها عادت به تعریف کردن خود در قالب جریانی «بر قدرت» ناگزیر خود را «در قدرت» و جایگاه پاسخگویی یافتند. شکست ایدههای اجرایی دولت حسن روحانی، شرایط سخت اقتصادی و زمین خوردن پروژه سیاست خارجی او، انفعال و سکوت مطلق نمایندگان فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی و در نهایت تعطیلی ساحت اجرایی پایتخت در سایه مدیریت اصلاحطلبان باعث شده است گزاره «ناکارآمدی اصلاحطلبان» یکی از مورد اجماعترین گزارههای حال حاضر فضای سیاسی کشورمان شود و حتی مورد اذعان شناختهشدهترین تئوریسینهای این جریان نیز قرار گیرد. برای مثال محمدرضا تاجیک در بخشی از یادداشت روز دوشنبه خود در روزنامه اعتماد با تشویق اصلاحطلبان به کنار کشیدن از فضای رقابت انتخابات پیش رو نوشت: «حکایت «اصلاحطلبی در قدرت» همچون حکایت آن قورباغه چینی است که تا وقتی در قعر چاه است، نه تصویری از چاه دارد و نه تصویری از بیرون چاه. جریان اصلاحطلبی نیز تا زمانی که در قعر چاه قدرت گرفتار است، نه تصویری واقعی از جامعه دارد و نه تصویری حقیقی از خود. تنها در جایی در فاصله با قدرت است که جریان اصلاحطلبی میتواند طرحی نو دراندازد و از رهگذر واسازی و بازسازی خود، کماکان خود را به مثابه برترین و کارآمدترین و استعاریترین بازیگر در شهر مطرح کند. شاید زمان آن فرارسیده که اصلاحطلبان نقش و نقاشی خود را نه در قاب قدرت و سیاست که در قاب اجتماع و فرهنگ و هنر قرار دهند و زنگار از رخسار برگیرند و آینه نقد خود را غماز کنند. حتی اگر اصلاحطلبان در تسابقهای بزرگ پیشرو (مجلس و ریاستجمهوری و...) پیروز هم شوند، از امکان و استعدادی بیش از دولت کنونی برای بهبود امور (داخلی و خارجی) برخوردار نیستند؛ لذا شایسته آن است که عرض خود نبرند و زحمت مردمان ندارند و عاقلانه چندی از دیار قدرت رخت بربندند».