printlogo


کد خبر: 216117تاریخ: 1398/11/17 00:00
جشنواره

گزارش «وطن امروز» از متن و حاشیه چهارمین روز جشنواره فیلم فجر در سالن رسانه‌ها
فیلم‌هایی برای مخاطبان غیرایرانی!
احسان سالمی: روز چهارم جشنواره فیلم فجر در سالن رسانه‌ها در شرایطی برگزار شد که 2 فیلم نمایش داده شده در این روز اساسا برای مخاطبان غیرایرانی ساخته شده‌اند؛ «آن شب» و «درخت گردو» 2 فیلمی بودند که اولی به امید اکران در آمریکا و دومی به امید حضور در جشنواره‌های خارجی ساخته شده‌اند! نکته‌ای که محمدحسین مهدویان، کارگردان «درخت گردو» به شکل تلویحی نیز در نشست خبری خود در این جشنواره و البته در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌ها به آن اشاره کرد. اما اتفاق جالب توجه در ارتباط با «درخت گردو» در زمان برگزاری نشست خبری این فیلم در روز چهارم جشنواره فجر بود. در شرایطی که پیمان معادی پیش از این با انتشار متنی به طور تلویحی از حضور در جشنواره فیلم فجر انصراف داده بود اما اتفاقات نشست خبری این فیلم نشان داد گویا معادی از این تصمیم پشیمان شده است، چرا که در روز چهارم جشنواره فیلم فجر در اتفاقی نادر، پیمان معادی که در نشست خبری فیلم «درخت گردو» حضور فیزیکی نداشت، از طریق تماس تلفنی و پخش صدای او در سالن نشست جشنواره فجر با اهالی رسانه صحبت کرد. جالب اینکه سازندگان این فیلم در صحبت‌های خود از حضور قطعی او در اختتامیه جشنواره امسال خبر دادند؛ گویا آنها از همین حالا معادی را برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره می‌دانند و احتمالا این خبرسازی درباره حضور قطعی او در اختتامیه فجر هم در همین راستاست!
البته اتفاق پرحاشیه دیگر در روز چهارم جشنواره فیلم فجر بازگشت مجدد فیلم مجید مجیدی به جشنواره فجر بود. در شرایطی که در روز سوم جشنواره فیلم فجر برگزارکنندگان این رویداد به شکل رسمی اعلام کردند به دلیل آماده نشدن فیلم سینمایی «خورشید» تازه‌ترین ساخته مجید مجیدی، فیلم سینمایی «پسرکشی» ساخته محمدهادی کریمی جایگزین این اثر در بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر شده است اما از آنجایی که فیلمسازانی همچون مجیدی همیشه باید از امتیازانی ویژه برخوردار باشند، جشنواره این نکته را هم ذکر کرد که در صورت آماده شدن این اثر، «خورشید» می‌تواند دوباره به جشنواره بازگردد و البته در نهایت در آخرین ساعات برگزاری روز چهارم جشنواره فیلم فجر اعلام شد نسخه نهایی فیلم سینمایی «خورشید» به جشنواره فیلم فجر رسیده است و این یعنی تازه‌ترین ساخته مجید مجیدی، نرفته، به جشنواره بازگشت. آن هم در شرایطی که مبنای یک جشنواره حرفه‌ای فیلم باید تحویل آثار در موعد مقرر و پیش از آغاز رسمی جشنواره باشد که خب گویا امسال قرار بوده این قاعده با «خورشید» و مجید مجیدی شکسته شود.
***
در نقد و بررسی «روز بلوا» آخرین کار بهروز شعیبی
سینما نگران حق‌الناس
رضا کردلو: پارسال وقتی خبر فساد بزرگ در یکی از مؤسسات مالی و اعتباری مثل توپ صدا کرد، مردمی را می‌دیدم که در مقابل یکی از شعبه‌های آن موسسه تجمع می‌کردند. به صورت‌های‌شان با دقت نگاه می‌کردم. پر از غم و انتظار بود. موسسه پول‌های مردم را بالا کشیده و سرشان کلاه گذاشته بود. به عنوان یک خبرنگار آن روزها و بعد از آن با دیدن اخبار تجمع‌های اینچنینی از خودم می‌پرسیدم چرا صدا و سیمای مردم معترض در تلویزیون منعکس نمی‌شود؟... بی‌خیال! و اما «روز بلوا» که ماجرای همین فسادها و همین اعتراض‌هاست!
اینکه سینمای ایران سراغ «مسأله» می‌رود و حتی اگر می‌خواهد ملودرام بسازد، سوژه‌ای خاص و شناخته‌شده را انتخاب می‌کند، یعنی جسورتر شده است. سینمای افسرده‌ای که اسمش را اجتماعی گذاشته‌اند، اگر یک آلترناتیو داشته باشد، حتما آن آلترناتیو سینمای مسأله‌دار است. منظورم سینمایی است که فارغ از جهان پیرامون خود نیست و دغدغه‌هایش از جنس دغدغه‌های مردم است. «روز بلوای» بهروز شعیبی در ادامه سینمای مسأله‌دار او، با نگاهی به اختلاس‌های بانکی و فساد‌های اقتصادی که حالا به بخشی از اخبار روزمره تبدیل شده، ساخته شده است. شعیبی برای پرداختن به این سوژه نیز سراغ مفسدان اقتصادی سکولار یا لائیک نرفته و اتفاقا خانواده متمول و مذهبی را انتخاب کرده و شخصیت محوری‌اش یک روحانی نام و نشان دار  است که از فساد بزرگ نزدیکان خویش مطلع می‌شود و می‌خواهد قبل از فرارسیدن روز حساب، به حساب خود برسد. سفر قهرمان داستان روز بلوا اینگونه آغاز می‌شود؛ مرحله «تردید» قهرمان داستان و شک او، در ادامه تصمیمش برای اعاده حیثیت و بازگرداندن آبروی رفته به جوی . اما کار بیخ پیدا می‌کند. او می‌گوید از آبرویش می‌ترسد و عمویش تاکید می‌کند: «از حق مردم بترس، آبرو دست خداست». به نظرم همه حرف فیلم همین است. حق مردم چیزی نیست که جایگزینی داشته باشد.
سینمای شعیبی، سینمای تذکر است و البته محافظه‌کاری همیشگی‌اش اجازه نمی‌دهد «آن» سینمای او بروز و ظهوری مخاطب‌پسند داشته باشد. منطق فیلمنامه هم لنگ می‌زند و پس و پیش بحران درست درنیامده است. فیلم اما در یک‌سوم پایانی از ریتم می‌افتد و جهت عوض می‌کند. فیلم عدالت‌خواهانه است اما فیلم عدالت‌خواهانه نباید مصلحت‌سنجی کند‌. یعنی سینما جای مصلحت‌سنجی‌های دنیای واقع نیست و شاید لازم باشد عاقبت کار را ببینیم.

Page Generated in 0/0155 sec