مروری بر کارنامه کاری و موفقیتهای ابراهیم حاتمیکیا در دوره 30 ساله فعالیتش در سینما
ابراهیم حاتمیکیا در زمره پرافتخارترین سینماگران ایرانی است؛ فیلمسازی که کارنامه کاریاش پر است از جوایز مختلفی که جشنوارهها و جشنهای سینمایی و غیرسینمایی به او دادهاند، البته که بزرگترین افتخار برای هر فیلمسازی آن است که مردم او و آثارش را دوست داشته باشند و با آن ارتباط برقرار کنند که تا اینجای کار ابراهیم حاتمیکیا در این زمینه موفق بوده است. در ادامه مروری بر کارنامه کاری حاتمیکیا تا پیش از ساخت اثر جدیدش یعنی «خروج» خواهیم داشت.
***
هویت
خلاصه قصه: «هویت» اولین فیلم بلند حاتمیکیا است که با آن خود را به سینمای ایران معرفی کرد. این فیلم داستان یک پسر جوان است که در راه بازگشت از شمال تصادف میکند و...
***
دیدهبان
مهمترین جوایز: «دیدهبان» برنده جایزه ویژه هیات داوران از هفتمین جشنواره فیلم فجر و سیمرغ بلورین بهترین فیلم دوم در بخش فیلمهای اول و دوم شد.
***
مهاجر
مهمترین جوایز: ۵ سیمرغ بلورین هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر دستاورد حاتمیکیا و همکارانش از ساخت این فیلم بود که مهمترین آنها سیمرغ بلورین بهترین فیلم بود. همچنین دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه نیز برای این فیلم به وی داده شد.
***
کرخه تا راین
مهمترین جوایز: برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و نامزد سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه یازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر
***
وصل نیکان
مهمترین جوایز: برنده دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه چهارمین دوره جشنواره فیلم دفاعمقدس
***
خاکستر سبز
مهمترین جوایز: برنده دیپلم افتخار بهترین موسیقی متن (پاول هرتل) در دوازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر و برنده سیمرغ بلورین بهترین عکس (حافظ احمدی) در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر
***
بوی پیراهن یوسف
مهمترین جوایز: این فیلم در 3 رشته از چهاردهمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ شد.
***
برج مینو
مهمترین جوایز: برنده سیمرغ بلورین بهترین آنونس در پانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر و کاندیدای 3 جایزه بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری و بهترین صدابرداری در ششمین دوره جشنواره دفاع مقدس
***
آژانس شیشهای
مهمترین جوایز: پرافتخارترین فیلم حاتمیکیا که برنده 9 سیمرغ بلورین شانزدهمین جشنواره فیلم فجر شد و مهمترین آنها 3 سیمرغ بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه بود.
***
روبان قرمز
مهمترین جوایز: سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی بخش بینالملل، سیمرغ بلورین نقش اول زن بخش بینالملل، سیمرغ بلورین بهترین تدوین بخش مسابقه سینمای ایران و دیپلم افتخار بهترین فیلمبرداری
***
موج مرده
خلاصه قصه: سردار مرتضی راشد از فرماندهان نیروی دریایی که در آستانه بازنشستگی قرار دارد، درصدد گرفتن انتقام از ناو آمریکایی وینسنس است. حبیب فرزند وی به علت دوری از پدر در دوران جنگ و کمبود محبت پدری روحیاتی متفاوت با پدرش دارد، حین فرار از مرز آبی کشور به همراه دختری محلی به اسم سلما توسط گارد ساحلی دستگیر میشود و پدرش او را جهت تنبیه به کشتی سوخته میان دریا منتقل میکند...
***
ارتفاع پست
مهمترین جوایز: برنده سیمرغ بلورین فیلم منتخب تماشاگران (ابراهیم حاتمیکیا) دوره ۲۰ جشنواره فیلم فجر و کاندیدای بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش اول مرد در این جشنواره
***
به رنگ ارغوان
مهمترین جوایز: برنده سیمرغ بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین فیلمبرداری از بیستوهشتمین جشنواره فیلم فجر
***
به نام پدر
مهمترین جوایز: برنده 4 سیمرغ بلورین از بیستوچهارمین دوره جشنواره فیلم فجر که مهمترین آن سیمرغ بهترین فیلم بود.
***
گزارش یک جشن
مهمترین جوایز: این فیلم در بیستونهمین دوره جشنواره فیلم فجر (۱۳۸۹) در ۲ بخش بهترین صدابرداری (آرش برومند) و بهترین طراحی صحنه و لباس (سارا سمیعی) نامزد سیمرغ بلورین بود.
***
دعوت
خلاصه قصه: قصه اصلی این فیلم پرستاره و جنجالی پیرامون مسأله سقط جنین است. منتقدین معتقد بودند دعوت فیلمی از جنس حاتمیکیا نیست.
***
چ
مهمترین جوایز: برنده 5 سیمرغ بلورین از سیودومین جشنواره فیلم فجر و نامزد 3 سیمرغ از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی این جشنواره
***
بادیگارد
مهمترین جوایز: برنده بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین جلوههای ویژه میدانی و جلوههای ویژه بصری سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر
***
به وقت شام
مهمترین جوایز: برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، بهترین موسیقی متن و بهترین صداگذاری سیوششمین جشنواره فیلم فجر
***
حاتمیکیا چگونه در شخصیت قهرمان فیلمهایش ظهور کرده است
بیستمین خروج
«هویت» اولین فیلم بلند کارنامه حاتمیکیاست که محصول 1365 است. در سال 1366 فیلمنامه «جزیره گمشده» را که سرگذشت یک عکاس و خبرنگار تلویزیون است که از جنگ میترسد ولی از خط اول جبهه سر درمیآورد، به نگارش درمیآورد. سال 67 نقطه عطف فیلمسازی ابراهیم حاتمیکیاست. او در حالی که فیلمنامه «فرمان موج» را به نگارش درآورده، فیلمنامه «دیدهبان» را مینویسد و خودش آن را کارگردانی میکند؛ فیلمی که بهزعم برخی منتقدان اتفاقا مهمترین فیلم یا جزو مهمترین فیلمهای کارنامه سینمایی حاتمیکیاست. در همان سال، در دوره فیلمنامهنویسی دانشگاه هنر در رشته سینما شرکت میکند. «مهاجر» محصول 1369، اولین حساسیتها را درباره حاتمیکیا برانگیخت. او در گفتوگویی درباره یکی از سکانسهای این فیلم میگوید: «در یک سکانس، فرمانده زیر گوش زیردستی خودش میزند. مسؤولان وقت برآشفتند و گفتند این صحنه وهن رزمندگان است و باید حذف شود. من حذف نکردم و مقاومتهای من از آن روز شروع شد». در سال 1370، «وصل نیکان» را میسازد. «از کرخه تا راین» محصول 2 سال بعد است: 1372. حاتمیکیا با اشاره به ممیزیهایی که ارشاد به این فیلم داشته گفته است: «یک صفحه A4 لیست حذف به من دادند». در همان سال(1372) دوره فیلمنامهنویسیاش با پایاننامهای پیرامون «نئورئالیسم ایتالیا» به اتمام میرسد. فیلمنامه «اسکادران عشق» را یک سال بعد مینویسد؛ سالی که «خاکستر سبز» را نیز در رابطه با جنگ بوسنی از خود به یادگار میگذارد. در 1374 دو فیلم مهم میسازد. هر دوی این فیلمها به فیلمهای مهم دفاعمقدس بدل میشوند. نگارش و تولید «بوی پیراهن یوسف» و «برج مینو» در این سال اتفاق میافتد. بوی پیراهن یوسف یکی از تحسینبرانگیزترین ساختههای ابراهیم حاتمیکیا که هر ساله در ایام بازگشت آزادگان از شبکههای سیما پخش میشود و بسیاری آن را به تماشا نشستهاند، حکایت خواهری است به نام «شیرین» که از خارج بازگشته تا شاید میان آزادگان از برادرش «خسرو» خبری بیابد. «غفور» شخصیت دیگر داستان است که او هم منتظر «یوسف» خویش است و داستان انتظار این دو به هم گره میخورد. محمدرضا روحانی در کتاب «ابراهیم حاتمیکیا، فیلمساز مولف» در توصیف فضای نمادین این فیلم مینویسد: «حاتمیکیا در بوی پیراهن یوسف، تمام فیلم را در سیاهی شب میگیرد. این تاریکی و تیرگی نمادین است. میتواند مقطعی باشد و اشارهای به شرایط ویژه موجود باشد در همان یکی دو سال ساخته شدن فیلم و میتواند زمانشمولتر باشد و به عدم حضور شهدا در جامعه اشاره کند... اما اسرا بازمیگردند. اسرا از بازماندگان همان نسل هستند و برای حاتمیکیا قابل احترام. دوربین او اسرا را از پایین کادر میگیرد، یعنی او آنها را بزرگ میشمارد... وقتی قرار است اسرا بازگردند، خورشید میآید و روز میشود. پس از صحنه تونل، اسرا بازمیگردند و همهچیز در روز تصویر میشود. 2 سال بعد از «بوی پیراهن یوسف»، «آژانس شیشهای» در جشنواره فجر سال 76، در اولین جشنواره دوره اصلاحات، روی پرده میرود؛ فیلمی که بر پایه چند نظرسنجی عنوان بهترین فیلم ایرانی پس از انقلاب را از آن خود کرده است. این فیلم در جشنواره شانزدهم فیلم فجر، برنده 9 سیمرغ بلورین و رکوددار بردن سیمرغ در ادوار جشنواره فجر شد. حاتمیکیا در کنفرانس مطبوعاتی این فیلم رئیسجمهور وقت را خطاب قرار داد و گفت: «در دوران مدنیت، آرمانخواهی چه میشود؟» این فیلم اگرچه با مشکلات و موانعی در ساخت و اکران مواجه شد، اما به یکی از پرفروشترین آثار زمان خود تبدیل شد و تحسین، مردم و منتقدان را به همراه داشت. یک سال بعد از غوغای آژانس، فیلم متفاوت «روبان قرمز» را در فضایی تقریبا بدیع در ژانر مورد علاقهاش یعنی جنگ و سینمای دفاعمقدس میسازد. این فیلم در جشنوارههای خارجی فراوانی شرکت داده شد. کارگردانی «موج مرده» به تهیهکنندگی روایت فتح در سال 79 باعث میشود او شرایط ناخوشایندی را در فیلمسازی تجربه کند. حاتمیکیا در اعتراض به سانسور فیلمش توسط تهیهکننده در جلسه مطبوعاتی نمایش فیلم، تکههای بریده شده (سانسور شده) فیلم را به خبرنگاران نشان داد. این رفتار حاتمیکیا به عنوان یکی از عجیبترین واکنشها در اعتراض به سانسور، در تاریخ جشنواره فجر ماندگار شد. یک سال بعد یک سوژه واقعی برای کارگردانی پیدا میکند. ربودن خانوادگی یک هواپیما به خاطر مشکلات اقتصادی! در 1380 او «ارتفاع پست» را کارگردانی میکند؛ تنها فیلمی که روی پوسترش در کنار نام حاتمیکیا نام فرد دیگری به عنوان فیلمنامهنویس به چشم میخورد: اصغر فرهادی. این فیلم در عین حال که از سوی برخی مجامع رسانهای با انتقادات فراوانی همراه شد، توسط گروههای دیگری از منتقدان با استقبال مواجه شد. اولین تجربه سریالسازی حاتمیکیا به «خاک سرخ» بازمیگردد. او در 1381 «خاک سرخ» را برای شبکه یک سیما کارگردانی کرد. مهدی سجادهچی و مسعود بهبهانینیا متن این سریال را نوشتند. «خاک سرخ» به یکی از آثار ماندگار تلویزیون در حوزه دفاعمقدس تبدیل شد. در همان سال(1381) او به عنوان یکی از 10 فیلمساز برتر تاریخ سینمای ایران در رایگیری 55 منتقد و فیلمشناس ایرانی انتخاب میشود. «به رنگ ارغوان» یکی از پر سروصداترین فیلمهای ابراهیم حاتمیکیا، در 1383 ساخته شد اما در این سال به نمایش در نیامد. این فیلم به خاطر اشاراتی که به سیستم اطلاعاتی کشور داشت، از دولت اصلاحات در توقیف ماند تا در نهایت پس از نامه تهیهکننده (ساداتیان) به رئیسجمهور، در سال 88 و پس از 5 سال در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. حاتمیکیا برنده سیمرغ فیلمنامهنویسی و کارگردانی برای این فیلم شد و هنگام دریافت جایزهاش گفت: این فیلم ساخته شد تا جاودانه بماند. من خوشحال و ممنونم از عزیزانی که باعث این اتفاق شدند. چیزی که باید بگویم این است که «به امثال ما اعتماد کنید».
حاتمیکیا «به نام پدر» را در 1384 ساخت. این فیلم از سوی برخی منتقدان عنوان فیلم «ضدجنگ» را گرفت. او اما این اطلاق را نپذیرفت و مانند همیشه بر رویکرد خود که تلنگری به فاصله گرفتن نسلها از یکدیگر بود، تاکید کرد. حاتمیکیا برای نخستینبار در این فیلم تهیهکنندگی را تجربه کرد که بعدها گفت: «تجربه تهیهکنندگی بسیار تلخ بود. الان هم از اینکه تهیهکننده شدم سخت پشیمانم. من اصلا آدم حساب و کتاب نیستم».
سریال دوم حاتمیکیا که اینبار متنش را نیز خودش مینویسد در 1385 ساخته میشود. حاتمیکیا در«حلقه سبز» ژانری متفاوت را تجربه کرد. این سریال در سال بعد از شبکه 3 سیما به نمایش درآمد. در 1386 نویسندگی و کارگردانی دعوت را انجام میدهد؛ تنها اثر اپیزودیک حاتمیکیا که باز جلوتر از زمانه خود بود. این فیلم مسأله «سقط جنین» را محوریت قرار میدهد و آن را نقد میکند. بعد از ماجراهای سال 88، «گزارش یک جشن» را که به نوعی در واکنش به اتفاقات آن سال بود، در سال 89 میسازد. «گزارش یک جش» تنها فیلم ابراهیم حاتمیکیاست که هنوز در «توقیف» است. نویسندگی و کارگردانی «چ» در سال انتخابات ریاستجمهوری یازدهم (92) و با فضایی مرتبط با روزگار پساروحانی ساخته میشود. این فیلم داستان ۲ روز از زندگی مصطفی چمران را طی نبرد پاوه به تصویر میکشد. همزمان شدن ساخت این فیلم و آغاز مذاکرات هستهای در دوران جدید از حواشی مربوط به فیلم بود و برخی این فیلم را باز واکنش حاتمیکیا به مسائل زمانه خود دانستند. آغاز تولید «بادیگارد»، فیلم بعدی حاتمیکیا از سال 93 آغاز میشود. این فیلم اولین همکاری ابراهیم حاتمیکیا با سازمان هنری رسانهای اوج است؛ اگرچه فیلمنامه و پژوهش آن به اواخر دهه 80 بازمیگردد. برخی جنبههای انتقادی این فیلم، آغازی بر نقدهای جدی به تغییر ارزشی در ساختار مدیریتی کشور تلقی میشد، چرا که برای نخستینبار میان شخص و شخصیت نظام تفاوت قائل میشد. قابل تامل آنکه حاتمیکیا برای کارگردانی این فیلم کاندیدای جشنواره فجر سیوچهارم نشد. دومین همکاری ابراهیم حاتمیکیا با سازمان هنری رسانهای اوج، به یکی از استراتژیکترین مسائل روز ایران میپرداخت؛ مسألهای که حتی یک اثر نمایشی موفق پیرامون آن ساخته نشده بود و حاتمیکیا باز از منظر اهمیت معاصرت و بیدار کردن ناخودآگاه جامعه، مسؤولیت آن را برعهده گرفت و فیلمی درباره ماجرای سوریه ساخت. «به وقت شام» محصول 1396 که به یکی از پرفروشترینهای سال بعد نیز تبدیل شد. «خروج» حاتمیکیا بیستمین فیلم بلند سینمایی او و سومین همکاریاش با سازمان هنری رسانهای اوج است که رویکردی کاملا اعتراضی به نوع مواجهه حکومت با اعتراضها دارد. «خروج» را میتوان نمونه موفق دیگری در «مسالهمحوری» و «دغدغهمندی» حاتمیکیا تلقی کرد که نشانه روشنی از توجه وی به مسائل روز است.