گروه اقتصادی: انقلاب اسلامی را میتوان آغازگر تحولات بنیادین در ایران، منطقه و جهان دانست. حضرت امام خمینی(ره) از انقلاب اسلامی با عناوینی مانند «معجزه قرن» و «انفجار نور» یاد کردند که نشانگر عظمت و بزرگی انقلاب اسلامی است. پس از گذشت بیش از 4 دهه از انقلاب اسلامی ایران، بازخوانی و بازبینی دستاوردهای کشور در 4 دهه پس از انقلاب، با اهمیت خواهد بود.
از جمله موضوعات مهم که همواره در رابطه با انقلابها مورد مطالعه قرار میگیرد، بررسی کارآمدی انقلابها در رسیدن به اهداف و آرمانهایشان است. یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی ایران نیز نیل به استقلال اقتصادی بوده است. در واقع، استقلال اقتصادی، پیوند عمیقی با استقلال سیاسی دارد و دستیابی به استقلال سیاسی بدون در نظر گرفتن استقلال اقتصادی غیرممکن خواهد بود. بر همین اساس، امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بارها بر اهمیت این موضوع تأکید داشتهاند. در همین راستا، بنیانگذار جمهوری اسلامی با تأکید بر حفظ استقلال در همه ابعاد، استقلال کشور را نجات کشور در تمام زمینهها بویژه در عرصههای اقتصادی و صنعتی میدانند و به دور از هر نوع تعارف میفرمایند: «من دست و بازوی همه کسانی که بیادعا و مخلصانه در صدد استقلال و خودکفایی کشورند میبوسم». خودکفایی در تولید محصولات استراتژیک کشاورزی به دلیل نقش آن در امنیت غذایی کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است و بسیاری از کشورهای پیشرفته به دلیل اهمیت این موضوع، برنامهها و سیاستگذاریهای خود را بر همین مبنا پایهریزی کردهاند.
* خودکفایی در آینه اسناد و قوانین بالادستی
اهمیت خودکفایی در تولید محصولات اساسی و تأمین امنیت غذایی در ایران همواره مورد تأکید ویژه قرار گرفته است. ضرورت تأمین نیازهای اساسی و لزوم خودکفایی در تولید محصولات استراتژیک، در اصول سوم و چهلوسوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد تأکید قرار گرفته است. این رویکرد در سیاستگذاریهای سطح ملی در قالب «سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی»، «سیاستهای کلی نظام در دوره چشمانداز سیاستهای کلی بخش کشاورزی» و «سیاستهای کلی برنامه چهارم، پنجم و ششم توسعه» در زمینه رفع فقر و برطرف کردن هر نوع محرومیت در زمینه تغذیه، رفاه فردی و اجتماعی مورد تأکید قرار گرفته است.
* دستاوردهای کشور در حوزه کشاورزی طی 40 سال اخیر
خودکفایی در تولید محصولات اساسی، پایه اصلی تحقق استقلال اقتصادی کشورها محسوب میشود. با توجه به تأکیدات ویژه بنیانگذار انقلاب اسلامی بر لزوم خودکفایی و نیل به استقلال اقتصادی، دستاوردهای انقلاب اسلامی در بخش کشاورزی طی 40 سال اخیر در اینجا بررسی میشود. بر همین اساس برای مقایسه بین وضعیت تولید و صادرات در بخش کشاورزی در قبل و بعد از انقلاب، سال 56 و 96 مبنای مقایسه قرار خواهد گرفت.
1- کل تولیدات کشاورزی از 26 میلیون تن در سال 56 به 121 میلیون تن در سال 96 رسید که رشدی 4 برابری را نشان میدهد.
2- کل تولیدات دامی کشور قبل از انقلاب و در سال 1356، حدود 3 میلیون و 342 هزار تن بوده که پس از انقلاب و در سال 1396 به 14 میلیون و 195 هزار تن رسیده است.
3- تولید محصولات باغی از 3 میلیون و 557 هزار تن پیش از انقلاب، به 22 میلیون و 450 هزار تن در سال 96 رسیده است.
4- میزان تولید محصولات زراعی (گندم، جو، برنج، سیبزمینی، پیاز و گوجه، نخود، لوبیا و عدس، یونجه و شبدر، خربزه، خیار و هندوانه) از 19 میلیون تن در سال 56 به 82 میلیون تن در سال 96 رسیده است.
5- تولید گوشت قرمز نیز از 355 هزار تن در سال 1356 به 835 هزار تن در سال 1396 رسیده است. همچنین میزان تولید در صنعت گوشت مرغ و طیور نیز از 163 هزار تن پیش از انقلاب به 2 میلیون و 237 هزار تن در سال 96 افزایش داشته است.
6- پیش از انقلاب اسلامی و در سال 1356 میزان صادرات بخش کشاورزی 443 میلیون دلار بود. پس از گذشت حدود 40 سال از انقلاب اسلامی و در سال 96، میزان صادرات بخش کشاورزی به 5 میلیارد و 504 میلیون دلار رسید.
* افزایش تولید محصولات استراتژیک با هماهنگ کردن سیاستهای تولید و تجارت کشاورزی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با توجه به لزوم افزایش تولید محصولات اساسی کشاورزی، یکی از اقدامات مهم در رابطه با تقویت تولید محصولات این بخش، تصویب قانون تمرکز وظایف بخش کشاورزی بود. تا پیش از تصویب این قانون، وظایف و اختیارات بخش کشاورزی بین وزارتخانههای مختلف پراکنده و ناهماهنگ بود و هیچ یک از وزارتخانهها نسبت به وضعیت تولید یا بازار به مجلس شورای اسلامی پاسخگو نبودند که از جمله تبعات این ناهماهنگی میتوان به واردات بیرویه و بدون ملاحظه محصولات کشاورزی و ضربه به تولید داخل اشاره کرد؛ به نحوی که (طبق نمودار 1) با افزایش تصاعدی واردات محصولات کشاورزی، رکورد واردات غذا در سال 1391 به میزان 8/13 میلیارد دلار شکسته شد که بیش از 90 درصد آن سهم غذاهای اساسی بود. به این ترتیب، وارداتی که باید تنظیمکننده بازار باشد و در شرایط نیاز به کمک تولید داخل بشتابد، نهتنها مقوم و مکمل تولید نشد، که تولید داخل را نیز مختل کرد.
* تصویب قانون تمرکز برای حمایت از تولید محصولات کشاورزی
برای رفع این معضلات و مشکلات مذکور، قانون «تمرکز وظایف و اختیارات بخش کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی» بهمنماه 1391 با هدف تقویت تولید و تنظیم بازار به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. اجرای این قانون تحولات جدی را در ساختار تصمیمگیری بازرگانی کشاورزی ایجاد کرد و دستاوردهای قابلتوجهی در بخش کشاورزی کشور به همراه داشت. در ادامه به برخی آثار اجرای این قانون اشاره خواهد شد.
کاهش میزان واردات غذاهای اساسی: بر اساس آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران، پس از اجرای قانون تمرکز، بین سالهای 92 تا 95 واردات مواد غذایی اساسی 6/4 میلیارد دلار کاهش یافته است. این میزان کاهش واردات محصولات کشاورزی، ضمن صرفهجویی در ذخایر ارزی، سبب اشتغالزایی قابلتوجهی در این بخش نیز شده است.
خودکفایی در تولید گندم و کاهش واردات برنج: حجم تولید گندم از سال 92 تا 96 افزایش و واردات این محصول کاهش داشته است؛ در همین رابطه تولید 5/14 میلیون تنی گندم در سال 95 رشدی 2/2 برابری نسبت به سال 92 را تجربه کرد.
در رابطه با برنج نیز «وزارت جهاد کشاورزی» توانست با اعمال تعرفه 40 درصدی و اخذ مابهالتفاوت ۵۰0۰ ریالی به ازای هر کیلوگرم برنج وارداتی در سال 95، واردات برنج را 3/2 برابر نسبت به سال 92 کاهش دهد و از 9/1 میلیون تن به 839 هزار تن در پایان سال 95 برساند.
نزدیک شدن به مرز خودکفایی در تولید شکر: طی سالهای اخیر «وزارت جهاد کشاورزی» با اتخاذ رویکرد یکپارچگی مدیریت تولید و بازار، توانست میزان خودکفایی در این محصول را به ۸۴ درصد برساند. میزان تولید شکر در سال 90 حدود 1/1 میلیون تن بود که پس از اجرا شدن قانون تمرکز با رشدی 60 درصدی به 9/1 میلیون تن در سال 96 افزایش یافت. واردات این محصول اساسی نیز از 2/1 میلیون تن در سال 90، با 37 درصد کاهش به 776 هزار تن در سال 96 رسید.
افزایش صادرات محصولات کشاورزی با اجرای سیاست «بازار در ازای بازار»: بهواسطه اتخاذ سازوکارهای بازرگانی صحیح توسط «وزارت جهاد کشاورزی»، صادرات محصولات کشاورزی کشور در سال 95 نسبت به سال 92 حدود 12درصد معادل 394 میلیون دلار رشد داشته است. وزارت جهاد کشاورزی با عملیاتی کردن سیاست «بازار در ازای بازار» فرصت کاهش تعرفه را تنها برای واردکنندگانی فراهم کرد که به ازای واردات محصولات کممزیت، بتوانند محصولات مزیتدار کشاورزی را صادر کنند. این طرح سال 94 برای محصولات سیب درختی و موز اجرا شد و در ازای صادرات یک و نیم کیلوگرم سیب، اجازه واردات یک کیلوگرم موز داده شد که به موجب آن صادرات سیب در 6 ماه نخست سال 95 نسبت به مدت مشابه در سال 94، 300 درصد افزایش یافت. ادامه اجرای این سیاست در سال 96 موجب صادرات 535 هزار تنی این محصول و شکسته شدن رکورد صادرات سیب در کشور شد.
* چالشهای پیش روی کشاورزی کشور
با وجود دستاوردهای قابل توجه انقلاب اسلامی در عرصه تولید و تجارت محصولات کشاورزی طی 40 سال اخیر اما بخش کشاورزی کشور همواره با چالشهای متعددی مواجه بوده است؛ چالشهایی که موجبات عدم پیشرفت کامل کشاورزی کشور را فراهم کرده است. بهرهوری پایین تولیدات در بخش کشاورزی، فقدان الگوی کشت، سرمایهگذاری ناکافی در بخش کشاورزی، عدم توسعه آبخیزداری و آبخوانداری، فرسایش شدید خاک و رشد بیابانزایی، افزایش خردهمالکی در کشور، عدم شکلگیری و توسعه مناسب زنجیرهها در بخش کشاورزی، عدم توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی، بالا بودن ضایعات کشاورزی و نبود برنامهریزی مناسب برای صادرات محصولات کشاورزی متناسب با نیاز بازارهای جهانی از جمله چالشهای موجود در بخش کشاورزی به شمار میرود.
طی دهههای اخیر، حل نکردن چالشهای فوق از سوی دولتهای مختلف، علاوه بر رشد اندک صادرات محصولات کشاورزی، سبب مغفول ماندن بسیاری از ظرفیتهای بالقوه موجود در بخش کشاورزی کشور شده است. علاوه بر آن، با توجه به اینکه کانون اصلی بسیاری از تولیدات کشاورزی، روستاها به شمار میروند؛ با حل نشدن چالشهای بخش کشاورزی و بهتبع آن، هزینه بالای تولید محصولات کشاورزی در روستاها، جریان مهاجرت از روستا به شهر در سالهای اخیر روندی صعودی را تجربه کرده است.
طی دهههای اخیر، افزایش مهاجرت از روستاها به شهر، علاوه بر کاهش جمعیت مولد، باعث افزایش جمعیت حاشیهنشین و سکونتگاههای غیررسمی در شهرها شده و تا حد زیادی امنیت اجتماعی شهرها را نیز به مخاطره انداخته است. از منظر کارشناسان، تداوم این روند، باعث ایجاد مخاطرات بسیاری در زمینه امنیت غذایی و همچنین ایجاد ناهنجاریهای اجتماعی در طبقه فقیر جامعه خواهد شد.
طبق نمودار 2، روند شهرنشینی در کشور طی دهههای اخیر همواره صعودی بوده و از 31 درصد در سال 1335 به 74 درصد در سال 1395 رسیده است.
طبق نمودار 3، همزمان با افزایش جمعیت کشور در دهههای اخیر، جمعیت روستایی کشور روندی کاهشی به خود گرفته که یکی از عوامل این اتفاق، مهاجرت روستاییان از روستا به شهر بوده است. از منظر بسیاری از کارشناسان، فقدان زنجیره کامل تولید و عدم توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی، بیکاری، عدم مدیریت درونزای روستا، تمایل به درآمدزایی بیشتر و کاهش وزن نواحی روستایی در مباحث سیاستگذاری ازجمله مهمترین علل مهاجرت روستاییان به شهرها محسوب میشود. مهاجرت به شهر، تبعاتی نظیر کاهش تولید و گرانی محصولات کشاورزی، کمبود محصولات اساسی نظیر گندم و تهدید امنیت غذایی و بیکاری و نابسامانیهای فرهنگی و اجتماعی در جوامع شهری را در پی خواهد داشت.
* راهکارهایی برای افزایش تولید در کشور
تحقق خودکفایی پایدار در تولید محصولات کشاورزی، نیازمند اصلاح زیرساختهای تولید، بهبود سطح فناوری، حرفهآموزی کشاورزان و ساماندهی تولید محصولات اساسی از طریق استقرار زنجیرههای ارزش فراگیر است. بر اساس بررسیهای انجامشده و همچنین پیشنهادهای ارائهشده توسط دستگاههای اجرایی و برخی فعالان حوزه کشاورزی، موانع رونق تولید در بخش کشاورزی شناسایی و راهکارهایی ارائه شد که در ادامه به صورت اجمالی به آنها پرداخته میشود.
1- از منظر کارشناسان و مراکز پژوهشی کشور، تولید محصولات اساسی باید در مناطقی متمرکز شود که قابلیت تولید میزان بالاتری از آنها در واحد سطح دارند. الگوی تولید و نظام بهرهبرداری از اراضی مذکور باید به سمت مدیریت دانشبنیان اراضی و استفاده از دانش و فناوریهای روز حرکت کند.
2- یکی از مشکلات موجود بر سر راه پیشرفت کشاورزی، پایین بودن سرمایهگذاری در این بخش است. درباره پایین بودن میزان سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، یکی از بزرگترین دلایل عدم تمایل بخش خصوصی به سرمایهگذاری در این بخش، وجود مخاطرات فراوان در تولید محصولات کشاورزی است. در این زمینه دولت باید از طریق سیاستهای حمایتی، نظیر اعطای تسهیلات با سود بانکی اندک، تقویت نظام بیمهای، تقویت بازار و کاهش حاشیه بازاریابی، مخاطرات طبیعی و اقتصادی موجود در این بخش را مدیریت کند، همچنین دولت باید با سرمایهگذاری در حوزه روستایی و کشاورزی، زیرساختهای لازم برای خلق ارزش در این بخش را ایجاد کند.
3- طی سالهای اخیر، برخی کشورهای توسعهیافته و البته بعضی مسؤولان داخلی با طرح دوگانههای غلط همچون دوگانه آب یا غذا، مانع پیشرفت کشور و خودکفایی در زمینه محصولات کشاورزی شدهاند. این در حالی است که برآوردهای علمی از سوی مراکز دانشگاهی، دولتی و مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نشان میدهد در صورتی که از ظرفیت کشت دیم در کشور به درستی استفاده شود، فقط با استفاده از آب باران، کشور قادر است نیاز ۲ برابر جمعیت کنونی خود را نیز به اقلام اساسی بویژه گندم، جو، کلزا و حبوبات کاملا مرتفع کند. ضمن اینکه با اجرای عملیات آبخیزداری، میتوان از روانابهای فصلی در تولید محصولات مختلف کشاورزی و باغی استفاده کرد و ضمن کاهش مؤثر در نرخ بالای تبخیر و رواناب کشور، مازاد آب را نیز به سفرههای زیرزمینی برای برداشت در هنگام نیاز نفوذ داد.
4- توسعه فعالیتهای بازرگانی، ایجاد تشکلهای صادراتی در جهت تسهیل فرآیند صادرات محصولات کشاورزی، اصلاح نظام توزیع نهادههای تولیدی و محصولات با ابزارهای حمایتی، توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی، یکپارچهسازی سامانههای هوشمند کسب مجوزها برای فعالیتهای مختلف کشاورزی از جمله صادرات و واردات، راهاندازی سامانه تأمین و توزیع کالاهای اساسی شامل امکانات قیمتگذاری، پایش قیمتها و مقادیر توزیعی در طول زنجیره عرضه، اطلاعرسانی قوانین و بخشنامهها و خدمات فنی و مشاورهای بازرگانی.
در نهایت باید افزود طی 40 سال اخیر، با وجود پیشرفت قابل توجه در تولید محصولات مختلف کشاورزی و خودکفا شدن کشور در تولید محصولاتی همچون گندم و شکر، حل کردن چالشهای مهم در این حوزه، ضروری مینماید؛ چالشهایی که در صورت حل شدن، بسیاری از معضلات موجود همچون مهاجرت از روستاها به شهرها، افزایش حاشیهنشینی و... نیز حل خواهد شد.