افتضاح اسکار کاملا سیاسی سال 2012 و جایزه بردن فیلمی معمولی مثل «آرگو» در دولت دوم اوباما را یادتان هست؟ حالا فیلم «1917» ساخته سم مندس با بردن جایزه گلدنگلوب طیف وسیعی از منتقدان را خشمگین کرده است.
یکی از آنها الیور استون بزرگ است. یکی از اسکاریترین کارگردانان سینما با 3 جایزه آکادمی و خالق «قاتلین بالفطره» و «صورت زخمی» و کارگردان یک دوجین فیلم برجسته درباره شخصیتها و وقایع تاریخی چون جنگ ویتنام (متولد چهارم جولای و جوخه)، وال استریت، جی اف کی، نیکسون، اویتا، اسکندر کبیر، دبلیو و اسنودن. او پس از ساخت مستند «تاریخ ناگفته آمریکا» در سال 2012 علنا علیه آنچه «استبداد کنونی» رژیم ایالات متحده میخواند، طغیان کرد. فرزند او «شان» نیز که به اسلام و مذهب تشیع گرویده، یک دهه است در قطب رسانهای کاملا مخالف با سلطه آمریکایی و غربی فعالیت دارد که در این راه سفری هم به ایران داشت.
استون پدر هم در این سالها بیشتر وقت خود را صرف ساخت مستندهای روشنگرانه کرده است. او این روزها برای ساخت مستند جدید خود با شرکت رئیسجمهور جدید آرژانتین آلبرتو فرناندس و معاونش کریستینا فرناندس کرشنر (رئیسجمهور پیشین) در توری افشاگرانه در آمریکای لاتین به سر میبرد. مستند مزبور که ساخت آن از آخرین ماه سال 2019 آغاز شد، به روند سیاسی جدید کشورهای آمریکای لاتین بویژه کشورهایی میپردازد که در دهههای اخیر پایگاه جریانهای چپ ضدامپریالیستی بودهاند و نیمنگاهی نیز به ماجرای دخالت آمریکا و اسرائیل در امور سیاسی آرژانتین بویژه در ماجرای پرونده موسوم به آمیا دارد.
* در هالیوود جایی برای ضدجنگها نیست
استون تا پیش از این هم در فیلمهایش به ساختارشکنی معروف بود اما حالا در عالم واقع چنین رویهای را در پیش گرفته است. او اخیرا مصاحبهای با رافائل کورهآ، رئیسجمهور پیشین اکوادور داشت و جالب اینکه این بار در قامت مصاحبهشونده جلوی دوربین سیاستمدار طرفدار انقلاب چاوزی قرار گرفت نه مصاحبهکننده. استون در این گفتوگو که تقریبا به طور همزمان توسط شبکههای «تلهسور» ونزوئلا و «آرتی» روسیه پخش شد، تعارف را با آمریکا و مظاهر اصلی آن کنار گذاشته و نه تنها آمریکا را یک نیروی شیطانی توصیف میکند، بلکه علیه مافیای امنیتی- سیاسی هالیوود دست به افشاگری میزند. نکته جالب توجهتر آنکه، سینماگر بزرگ، این حرفها را در آستانه چهلویکمین سالگرد انقلاب اسلامی سال 1979 میلادی در ایران بر زبان آورده که در حقیقت تاییدیهای است بر پیام اصلی بنیانگذار انقلاب، امام خمینی(ره).
مردی که خود بخشی جداییناپذیر از تاریخ هالیوود است اما حالا توسط این دستگاه جنگسالار رانده شده، میگوید ارتش ایالات متحده و سازمان سیا، بویژه با آغاز قرن بیست و یکم سینمای آمریکا را با به دست گرفتن کنترل مالی آن بشدت سانسور و جهتدهی کردهاند: «شاید در دهه 1980 زمانی که من پلاتون، متولد چهارم جولای و بهشت و زمین را میساختم، هنوز میتوانستم کارم را بکنم، چون ساختار[هالیوود] نسبتا راحتتر بود اما با وجود فروریختن پرده آهنین و پایان جنگ سرد، اوضاع بهتر نشد». او معتقد است حرفه فیلمسازیاش زمانی به خطر افتاد که «چیزهایی میگفتم که تهیهکنندگان آمریکایی از شنیدنش متنفر بودند» و آن تهیهکنندگان گاهی اوقات او را سانسور اقتصادی میکردند. با همه اینها به گفته استون از سال 2001- به دنبال حمله دروغین 11 سپتامبر به برجهای تجارت جهانی و سپس اعلان جنگ صلیبی بوش به خاورمیانه- هالیوود با چرخش به سمت خواستههای سیا و پنتاگون کاملا تغییر کرد و از آن چیزی هم که بود بدتر شد:«تو میتوانی بودجه را پایین بیاوری... بیایی و بگویی میخواهی فیلمی انتقادی درباره نظامیان آمریکایی با داستانی از جنگ عراق یا یک غائله وحشتناک که بتازگی در عراق اتفاق افتاده بسازی؟...از این خبرها نیست».
در این هالیوود جدید حتی کارگردانی مثل او با کلکسیونی از جوایز آکادمی(اسکار)، بفتا و گلدنگلوب، شدیدا به خاطر درامهای ضدجنگش مورد انتقاد قرار میگیرد؛ مثلا به خاطر مجموعه فیلمهایی که اخیرا روایت تماما غربی از بحران اوکراین را زیر سوال میبرد و همچنین مصاحبه با ولادیمیر پوتین: «الان سانسور چیزی نیست که انحصارا صنعت فیلم آمریکا را تحتالشعاع قرار دهد. من رسانههای آمریکایی را که میخوانم، همه یک چیز میگویند... و شما چیزی از طرف ایران، چین، کرهشمالی و ونزوئلا نمیشنوید؛ از زاویه نگاه آنها باخبر نمیشوید».
استون باور دارد سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده موسوم به سیا، بعد از جنگ دوم جهانی دریافت باید وارد صنعت فیلم و خبر شود، پس آدمهایش را به هالیوود قالب کرد و مامورانش را به روزنامهها، مجلات و تلویزیون فرستاد و به قول او عرصه رسانه به صحنه «جنگ دست راستیها با دست راستیها» بدل شد.
* امپراتوری شیطانی جمهوریخواه و دموکرات
اما از نگاه روایتگر «تاریخ ناگفته آمریکا»، رقابت دست راستیها با دست راستیها فقط به سینما محدود نمیشود، بلکه سیاست آمریکایی نیز چیزی جز این نیست. او به تغییر خوشبین است، فقط به شرطی که ساختار سیاسی اجازه تغییر دهد، آن هم در حالی که هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، در رابطه با جنگ و صلح یک دستورالعمل دارند.
الیور استون رو در روی رافائل کورهآ میگوید: «دموکراتها بهتر از جمهوریخواهان نیستند، هیچ حزب و صدای دموکراتی جز احزاب ثالث در آمریکا وجود ندارد که میگویند «به چه دلیل ما وارد جنگها شدیم؟» و در عین حال تعداد احزاب ثالث اندک است. هیلاری کلینتون، گروهش (دموکراتها) و جو بایدن به همان اندازه دیک چنی جمهوریخواه، حامی جنگ هستند».
او معتقد است: «خلاصه! آمریکا بزرگترین هیپنوتیزمی است که جهان تاکنون شاهد آن بوده است.... [دولتهای مختلف در آمریکا، خواه جمهوریخواه و خواه دموکرات] همان داستان مشابه را بارها و بارها [به مردم] عرضه میکنند که [آمریکا] بهترین کشور جهان است اما برخلاف ادعاهای آنها ایالات متحده نهتنها بهترین کشور جهان نیست، بلکه مسؤول مرگ میلیونها نفر در سراسر جهان از عراق گرفته تا سوریه و افغانستان، ویتنام و کره و کشورهای دیگر است».
کارگردان مشهورترین فیلمهای ساخته شده درباره ترور جان اف کندی و رسوایی نیکسون (2 رئیسجمهور دموکرات و جمهوریخواه آمریکا) با اشاره به رویکرد دولت واشنگتن از زمان روی کار آمدن ترامپ در خروج یک طرفه از بسیاری از معاهدههای بینالمللی از جمله یونسکو، معاهده اقلیمی پاریس، معاهده تجارت تسلیحات، معاهده اقتصادی ترنس پاسیفیک و برجام، آن را «اقدامات هولناک» ترامپ توصیف میکند. او این رفتار را نشاندهنده تبدیل رژیم آمریکا به یک «نیروی اهریمنی» در مقابل آنهایی میداند که خواستار اصلاح امور هستند.
از نظر او سیاست در آمریکا از هنر احتمالات تبدیل به هنر پولسازی شده است: «پول عجیبی در سیاست خرج میشود و غیرممکن است که رای من یک نفر تفاوتی ایجاد کند... نامزدها در آمریکا حالا باید میلیاردها دلار پول درآورند تا جدی گرفته شوند».
حرف آخر او در این مصاحبه با حرف آخرش در فیلم «دبلیو» درباره به قدرت رسیدن بوش پسر یکی است: «امپراتوری سقوط میکند. دستکم بگذارید دعا کنیم این امپراتوری با آن چیزهای اهریمنی چنین شود... چون ما یک امپراتوری شیطانی هستیم. آنچه ریگان زمانی درباره شوروی گفت، درباره خودمان صدق میکند».