چهارده منزل
مهدی خدادادی: یکی از آثار مقبول پیرامون شهدای مدافع حرم، کتاب «شام برفی» به قلم محمد محمودینورآبادی است. نویسنده این کتاب با اطلاع از ماجرای اسارت 159 روزه 48 زائر ایرانی در بهمنماه سال 91 با هدف اطلاع از صحت و سقم اخبار منتشره و انعکاس پیدا کرده در رسانههای غربی مبنی بر ماموریت نظامی این افراد پس از آزادی، سراغ تعدادی از این افراد رفته و با انجام سلسله مصاحبههایی با راویان این اتفاق علاوه بر ثبت سند مظلومیت این عزیزان، پرده از چهره واقعی اتفاقات سوریه و پشتوانه فکری این عناصر شیطان برمیدارد.
نویسنده با انجام مصاحبههای دقیق و باهدف به خوبی شرایط حاکم و احساس این اسرای مظلوم را به تصویر کشیده و چهارده منزل مخاطب را همراه با این 48 نفر ساخته است؛ منازلی که هر یک در حقیقت اسارتگاهی از اسارتگاههایی هستند که این افراد در مدت 159 شبانهروز دوره اسارت، مدتی را در هر یک از این منازل با تحمل فشارهای شدید عصبی و روحی و شکنجههای جسمی سپری کردهاند و روایت این افراد از هر یک از این منازل علاوه بر شرح این دوران، قطعات پازل هویت فکری گروههای تکفیری را بخوبی کنار هم چیده و در پایان تصوری کامل و جامع از این عناصر شیطان به مخاطب ارائه میدهد.
نویسنده در این کتاب با استفاده از زبان اول شخص، مخاطب را پای صحبت یکی از این 48 نفر قرار داده و روایتهای این دوره را بخوبی انعکاس میدهد؛ روایتهایی از اتفاقات، تلخیها، شیرینیها، خوابها، امدادهای غیبی و...، روایتی از یک امتحان سخت الهی.
«فکر کنم خداوند ما را در معرض یک امتحان قرار دادهس و هنوز مدت زمان آن امتحان تمام نشدهس. یک دانه سیب را در نظر بگیرید، اگه نارس چیده بشه، خب یک تکهاش قد شاخه میمونه، نمیمونه؟ یا شایدم خود شاخه با اون کنده بشه... در حالی که اگر سیب رسیده باشه، خودش از شاخه جدا میشه. حالا این نقل امتحان ماست که به نظرم هنوز نارس باشیم و وقت چیدن ما نشدهس! پس با این حساب، آنچه ما در این مدت کشیدیم، یک آزمون و امتحان الهی بودهس که به لطف خدا و کرم اهلبیت(علیهمالسلام)، تا حالام خوب از عهدهاش برآمدیم».
کتاب «شام برفی» به قلم محمد محمودینورآبادی با مقدمه و بازنگری سعید عاکف در سال 1393 در 285 صفحه توسط انتشارات ملک اعظم چاپ و به بازار نشر عرضه شد. این کتاب با توجه به استقبال عمومی، 4 نوبت مورد تجدید چاپ قرار گرفت و بیش از 13 هزار و 200 نسخه از آن در اختیار مخاطبان قرار گرفت.
***
گلوله، عشق، مرتضی
عشق همیشه دستمایه خوبی برای خلق گونههای مختلف ادبی از جمله داستان و رمان بوده است؛ موضوعی که هر نویسنده با توجه به نوع نگاه و جهانبینی خویش به این موضوع ورود میکند و گاه داستان رنگ و بوی یوسف و زلیخا میگیرد، گاه شیرین میشود به کام خسرویی و گاه تلخ به کام فرهاد. گاه داغ لیلی میشود و به دل مجنونی مینشیند و گاه وامقی میشود در پی عذرا. این داستان پرکشش هر بار و توسط هر نویسنده و سرایندهای با ایجاد فراز و فرودهایی در دل خویش مخاطب را تا انتها با خود همراه میکند؛ داستانی که خاستگاه آن توده مردم بوده و در دسته ادبیات عامهپسند جا میگیرد؛ ادبیاتی سرگرمکننده که بر پایه ذوق و سلیقه و علاقه مردم پدید میآید و خلاقیت ادبی نقش چندانی در به وجود آمدن آن ندارد. «کتاب سبویی که نشکست» اثر طبع حسین ابراهیمی کوشالی نیز اثری است عاشقانه که داستانش در دل سالهای دفاعمقدس اتفاق میافتد و داستانی عامهپسند به شمار میآید؛ داستانی با فضاسازی مناسب که حس و حال آن سالها را برای مخاطب بخوبی تداعی میکند و این یکی از نقاط قوت آن به شمار میرود. «سبویی که نشکست» توسط یک نوجوان روایت میشود و نویسنده، زبان اول شخص را به عنوان زبان روایت برگزیده و انتظار میرود قهرمان آن هم همین نوجوان باشد ولی مخاطب با مطالعه داستان پی خواهد برد شخصیت اصلی و قهرمان آن جوانی است که قصد ازدواج دارد و داستان این ازدواج و گرههایی که فصل به فصل در دل داستان ایجاد شده، مخاطب را تا پایان با خویش همراه میکند. حتی به جرات میتوان گفت حذف این نوجوان ضربهای به داستان وارد نمیکند و میتوان نقش او در داستان را به سایر شخصیتها نیز سپرد. در این اثر نویسنده بیش از اینکه به شخصیت اصلی یعنی مرتضی بپردازد، به راوی داستان یعنی «رضا بخشنده» نوجوان 13 ساله میپردازد؛ نوجوانی که شخصیتش باورپذیر نیست و پرداخت زیاد به شخصیتش جاهایی از داستان حوصله مخاطب را نیز سر میبرد و تنها باعث زیاد شدن بیدلیل حجم کتاب شده است؛ نوجوانی که در سراسر داستان به سعی نویسنده میخواهد محور باشد ولی در نهایت کاربردی در حد اتصال اتفاقات و شخصیتها دارد. نویسنده مدام در داستان به صورت خیلی مستقیم از زبان راوی شروع به شعار دادن میکند که مانند سرعتگیری، مخاطب را برای لحظاتی متوقف میکند. این کار نویسنده بیشتر اوقات بازخورد عکس آنچه در ذهنش داشته، برای مخاطب دارد. یکی دیگر از نقاط قوت این اثر استفاده از زبان داستان برای به روایت کشیدن موضوع انقلاب و دفاعمقدس است که اتفاقی خوب و میمون است. نویسنده در داستان، سالهای ابتدایی انقلاب و جنگ را به تصویر کشیده، داستانی که در دلش توانسته ارتباطی نسبتا خوب با وقایع آن سالها از جمله داستان کارشکنیهای بنیصدر (رئیسجمهور وقت)، داستان تصویب عدم کفایت سیاسی وی در مجلس، اتفاقات تلخ 6 و 7 تیر سال 60 و داستان ترور در آن سالها برقرار کند و شخصیت اصلی و شخصیتهای فرعی آن را با این موضوعات پیوند دهد. «کتاب سبویی که نشکست» اثر حسین ابراهیمی کوشالی توسط انتشارات شهید کاظمی در 288 صفحه در سال 1396 چاپ و راهی بازار نشر شده است.