محمد عنایتینجفآبادی: صاحبخانه لَنگ، اسباب و اثاثیه را به میان خانه میریزد، اهل خانه بر سر میکوبند و صاحبخانه را شمر و خولی و یزید میخوانند. در این میان مرد خانه بیرون میآید. استیصال از صورتش میبارد و مدام به خودزنی میپردازد. مدعی است برای مهیا کردن هزینه کرایهخانه، تاکنون 2 بار به خونفروشی پرداخته است. صحنه تصویر شده در فیلم «گوزنها»ی مسعود کیمیایی، تنها بخشی از مصائب اقشار مستضعف ایران در عصر تاریک پهلوی را نمایان میکند. اما براستی مردم در این دوره پر از ستم چه کشیدهاند. تا اوایل دهه 1330، مسکن به عنوان یک مسأله خاص مطرح نبود و فقط به طور مقطعی و در موقعیتهای خاص مسألهساز، به دغدغه حکومت تبدیل میشد. اوایل دهه 1330 روند چرخش اقتصاد در جهت استقرار صنایع منطبق بر ارکان اقتصادی آغاز شد. در این زمان مهاجرت از روستا تشویق شد. مهاجرت روستاییان به شهرها بویژه تهران و شهرهای بزرگ، مسائل و مشکلات جدی را در بخش مسکن پدید آورد. گسترش مناطق حاشیه شهر و زاغهها، افزایش تراکم جمعیت بویژه در محلههای فقیرنشین، سکونت در واحدهای مسکونی غیربهداشتی با حداقل امکانات و فضا و محیطهای ناسالم و پر از بزهکاری در حاشیهها و محلههای کمدرآمد ازجمله مهمترین مسائل و مشکلات مسکن در پیش از انقلاب اسلامی ایران تلقی میشوند. بیتوجهی رژیم پهلوی به اساسیترین نیاز خانوارهای کشور در برنامههای اول و دوم عمرانی به وضوح مشخص است. تا جایی که اصولا فصل و اعتبار مشخصی برای فعالیت خانهسازی و تأمین مسکن در برنامههای اول و دوم عمرانی کشور در نظر گرفته نشده بود. با حاد شدن مشکل مسکن در شهرهای کشور، دولت وقت وادار به تدوین برنامههای مسکن در قالب برنامههای 5 ساله (سوم، چهارم و پنجم) شد. بررسی عملکرد رژیم پهلوی در موارد مربوط به حوزه مسکن برنامه 5 ساله سوم مشخص میکند سیاستهای اجرا شده به هیچ عنوان منجر به صاحبخانه شدن اقشار کمدرآمد نشد و مسکنهای ساختهشده در اختیار قشر ثروتمند جامعه قرار گرفت. همچنین با وجود مهیا بودن شرایط برای استفاده از مصالح ساختمانی داخل کشور، بسیاری از این مصالح از خارج از کشور تامین شد و قیمت ساخت را تا حد زیادی بالا برد. به استناد آمارهای استخراج شده از سرشماری نفوس و مسکن سال 1355، شاخص تراکم خانوار در واحد مسکونی رقم 27/1 را نشان میدهد. در حقیقت این آمار مشخص میکند بیش از 7 میلیون نفر معادل 21 درصد از جمعیت سال 1355 کشور، در دوران بریز و بپاش جشنهای هنر شیراز فاقد سرپناهی به نام مسکن بودهاند.
موضوع مسکن به عنوان اساسیترین نیاز مردم، آن زمان به اندازهای اهمیت داشت که اولین پیام اقتصادی- اجتماعی حضرت امام خمینی(ره) بعد از انقلاب اسلامی به مسأله مسکن اختصاص یافته است. ایشان در این پیام که به نام پیام حساب 100 شهرت دارد و در تاریخ 21/1/58 نوشته شده است، با اذعان به حساس بودن مقطع مورد نظر، ایجاد نظام عدل اسلامی را در سرلوحه برنامهها قرار داده و ریشهکن کردن فقر و استضعاف و مبارزه علیه فقر و محرومیت را از اولویتهای انقلاب اسلامی برشمردند و در ادامه بیان کردند: «نظام اسلامی چنین ظلم و تبعیضی را تحمل نخواهد کرد و این از حداقل حقوق هر فرد است که باید مسکن داشته باشد، مشکل زمین باید حل شود و همه بندگان خدا باید از این موهبت الهی استفاده کنند، همه محرومان باید خانه داشته باشند، هیچکس در هیچ گوشه مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد. بر دولت اسلامی است که برای این مسأله مهم چارهای بیندیشد و بر همه مردم است که در این مورد همکاری کنند».
با مطرح کردن مسأله مسکن، امام خمینی(ره) در عمل نقطه شروع تحقق عدالت و مبارزه با فقر و محرومیت را در حوزه اقتصاد ترسیم کرده و تأمین مسکن محرومان را در اولویت اول برنامههای اقتصادی انقلاب قرار میدهند. با دقت در این پیام تاریخی امام(ره)، ژرفنگری و دقت نظر ایشان درباره اهمیت موضوع مسکن و بویژه روشهای موثر تامین مسکن، بخوبی قابل ملاحظه است. دیدگاه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در مسأله مسکن منجر به تغییرات شگرفی در این حوزه شد. به استناد آمار به دست آمده از سرشماری سال 1365، به عنوان اولین سرشماری رسمی پس از انقلاب، نزدیک به 3میلیون واحد مسکونی در کشور ساخته شد و شاخص تراکم خانوار در واحد مسکونی از 27/1 به 18/1 تنزل پیدا کرد. در حقیقت پس از انقلاب اسلامی در سال 1357، بیش از 14 میلیون و 900 هزار نفر از اقشار ضعیف و کمدرآمد صاحب مسکن شدهاند.