چرا موفقیت «انگل» و سینمای کرهجنوبی میتواند الگویی برای تغییر مسیرفعلی سینمای ایران باشد؟
احسان سالمی: اگر یکی دو سال پیش، از مخاطبان سینمای جهان میپرسیدید که تصور میکنند روزی اثری از سینمای کره بتواند برنده مهمترین جوایز سینمایی جهان شود، با نگاه متعجب آنها روبهرو میشدید، چرا که در تاریخ سینمای کره، هیچ فیلمی نتوانسته بود حتی نامزد بهترین فیلم خارجیزبان اسکار شود اما «انگل» اثری بود که با موفقیت خود توانست جایگاه سینمای کره در جهان را تثبیت کند؛ مسیری که قطعا با «انگل» آغاز نشده، بلکه باید آن را نقطه عطف این مسیر دانست که از بیش از یک دهه پیش آغاز شده و حالا نتیجه آن موفقیت این فیلم در فصل جوایز سینمایی شده است تا «انگل» کرهای بتواند فصل مشترک نگاه خاص و هنری جشنوارهای همچون جشنواره فیلم کن با جوایز مخاطبمحوری همچون اسکار باشد. حالا همین موفقیت را در برابر موفقیتهای سینمای ایران در جشنوارههای بینالمللی قرار دهید؛ موفقیتی که طی سالهای اخیر بشدت رو به افول بوده و البته مسیر آن نیز تفاوتهای بسیاری با مسیر موفقیت سینمای کره دارد.
* تنوع ژانر، ناجی کرهایها
سینمای کرهجنوبی حدود ۵۰ میلیون نفر مخاطب دارد و همواره از سینمای ایران عقبتر بوده است اما در ۱۵ سال اخیر اتفاقی آنجا افتاده که میتوان نام آن را معجزه ژانر نامید، چرا که به تبع تولید یک ژانر مخصوص به خود شکل گرفته است. در واقع آنچه باعث شده سینمای کره طی این سالها با پیشرفتی قابل قبول روبهرو شود، توجه به مسأله تنوع ژانر است. حالا این را با سینمای ایران مقایسه کنید؛ روز گذشته در صفحه 5 «وطنامروز»، در پروندهای که به بررسی ابعاد مختلف فیلمهای حاضر در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر اختصاص داشت، از این نوشتیم که عدم تنوع ژانر در سینمای ایران مسألهای است که همچنان سینمای ما را آزار میدهد و شاهد مثال آن نیز همین جشنواره سیوهشتم فیلم فجر است که اغلب آثار آن درامهای اجتماعی هستند.
* ژانر خود را بسازید
اگر مثل سینمای کره در چند سال اخیر را همچون یک گیاه در حال رشد در نظر بگیریم، «انگل» را باید نقطهای دانست که این گیاه به بار نشسته است. نکته حائز اهمیت در ارتباط با این موضوع آن است که کارگردانان کرهای با داستانهای «اصیل» و «پویا»ی خود پا به عرصه رقابت در حوزه فیلمسازی گذاشتند. مسأله خلق ژانر و رویکردهای بومی مسالهای است که ما نیز در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب و همراه با کنار گذاشتن فیلمفارسیها به آن توجه کردیم ولی مسأله آنجاست که درجا زدن ما در یک حوزه خاص و گیر کردن سوژهها و الگوهای فیلمسازی سینماگران ایرانی در دایره بسته درامهای اجتماعی باعث شده حالا دیگر چیزی به عنوان خلق ژانرها و قصههای بومی در سینمای ایران کمتر مورد توجه باشد. البته نشانههایی برای تغییر این مسیر در جشنواره سیوهشتم فیلم فجر دیده شد که فیلم سینمایی «پوست» ساخته برادران ارک یکی از همین نشانهها بود. اتفاقا سازندگان این اثر نیز در نشست خبری فیلم خود دقیقا به همین موضوع اشاره کردند که میخواهند در مسیر فیلمسازی خود سراغ ساخت ژانر بومی و مخصوص خود بروند؛ ژانری که هم میتواند برای مخاطبان سینمای ایران جذاب باشد و هم مخاطب خارجی را با قصههای متفاوت ایرانی روبهرو میکند.
* قصههای تلخ برای کدام مخاطب؟ مسأله این است!
مهمترین نشانههای توجه به سینمای کره با فیلم «پیر پسر» (OldBoy) محصول سال 2004 نمایان شد؛ اثری بشدت تلخ و پر از خشونت که اتفاقا دارای ویژگیهای تام و تمام اثری از سینمای آسیا بود. ویژگی اصلی فیلمهایی چون «پیر پسر»، کمدی سیاه و تراژدی مستقیم آنهاست؛ الگویی که بعدها در بسیاری از آثار مهم سینمای کره نیز مورد توجه قرار گرفت و «انگل» نیز که حالا تبدیل به پرافتخارترین اثر تاریخ سینمای کره شده، فیلمی با همین ویژگیهاست. به نظر میرسد فیلمهای کرهای با نمایش این گونه سوژهها خاص شدهاند؛ فیلمهایی با داستانهای غیرمترقبه که شاید سرکی هم به سینمای هالیوود و تنوع ژانرهای آن بکشند اما مهمترین مسأله را که حفظ شاخصههای بومی قصههاست در خود حفظ میکنند. مسیر سینمای ایران نیز قرار بود زمانی به همین شکل باشد، همان موقع که سینمای ایران الگوی «سینمای گلخانهای» را برای خود مبنا قرار داد و بنا شد با ساخت آثاری مبتنی بر فرهنگ ایرانی، توجه مخاطبان جهانی را به سینمای ایران جلب کند. در ابتدا نیز این مسیر با موفقیتهایی همراه بود ولی منتهی شدن این مسیر به قصههای تلخ اجتماعی و تکرار مکرر این قصهها و الگوی روایی آنها در آثار گوناگون باعث شده این سینما دیگر حرفی برای مخاطب بینالمللی نداشته باشد تا تفاوت سینمای ما با سینمای کرهجنوبی در این باشد که آنها بدرستی از الگوی «کمدیهای تلخ» و «قصههای تراژیک» و روایت قصه طبقه فرودست برای خلق قصههایی با مفاهیم و مخاطبان جهانی استفاده کنند و ما از درامهای اجتماعی سیاه صرفا برای نمایش بدبختی و فلاکت جامعه خود استفاده کنیم.
* مشرقیهای اصیل
هر چند موفقیت فیلم سینمایی «انگل» در اسکار و به طبع آن موفقیت این فیلم در گیشه سینماها صرفا مبتنی بر مناسبات سینمایی و کیفیتهای فنی اثر نبود و قطعا توجه ویژه به این اثر در مراسم اسکار و در سال انتخابات آمریکا و در شرایطی که هالیوود به دنبال زمین زدن ترامپ است، اتفاقی صرفا سینمایی نیست اما بدون شک «انگل» شاخصههای کامل یک اثر بومی از سینمای کره با قصهای جذاب را داراست که حتی اگر بهترین فیلم اسکار امسال هم نمیشد، در زمره مهمترین آثار سینمای جهان در این سال قرار میگرفت. اساسا مسأله اصلی موفقیت یا عدم موفقیت یک اثر سینمایی در جشنوارهها و جایزههای سینمایی نیست، بلکه آنچه باعث نگارش این متن و مقایسه سینمای رو به رشد کرهجنوبی با سینمای ایران شده است، توجه به تنوع ژانر و خلق ژانرهای بومی در آن سینماست؛ موفقیتی که از مسیر استفاده از قصههای بومی ملتها میگذرد؛ حتی اگر قرار باشد تصویرگر قصهای امروزی از جامعه مدرن کره باشد، باز هم باید به الگوهای بومی و روایی قصهگویی در این سینما اهتمام ورزید تا به عنوان اثری متفاوت در سینمای جهان مورد توجه قرار گرفت؛ درسی که سینمای ایران نیز این روزها بیش از همیشه به آن نیاز دارد.
***
[«انگل» با درخشش در اسکار گیشه هالیوود را به تسخیر درآورد]
پس از برد تاریخی فیلم «انگل» در شاخه اسکار بهترین فیلم، آمار فروش این اثر در باکسآفیس با افزایش چشمگیری مواجه شده است. به گزارش «وطن امروز»، این فیلم کرهای که هفته گذشته 4 جایزه اصلی جوایز اسکار را به خود اختصاص داد، در آخر هفته سپری شده 5/5 میلیون دلار فروخت. بر اساس آنچه ورایتی گزارش کرده، این یعنی فروش بلیتهای این اثر تا ۲۳۴ درصد افزایش داشته که آن را به عنوان بیشترین افزایش فروش یک فیلم پس از برگزیده شدن در شاخه اسکار بهترین فیلم در یک دهه اخیر میتوان محسوب کرد. «انگل» تاکنون 3/44 میلیون دلار تنها در آمریکای شمالی به فروش رسانده است که موفقیتی چشمگیر برای یک فیلم خارجی زبان محسوب میشود. این فیلم همچنین موفق شد در طول هفته گذشته به موفقیتی قابل توجه در گیشههای خارج از آمریکای شمالی دست پیدا کند و 7/12 میلیون دلار دیگر به فروش برساند. به این ترتیب فروش جهانی این فیلم کرهای در سراسر جهان به ۲۰۴ میلیون دلار رسیده است. در نود و دومین مراسم اهدای جوایز اسکار، «انگل» به نخستین فیلم غیرانگلیسی تبدیل شد که موفق شده است جایزه اسکار بهترین فیلم را به خود اختصاص دهد. این فیلم کرهای که در 6 شاخه از جوایز اسکار به عنوان نامزد معرفی شده بود، در کنار جایزه اسکار بهترین فیلم، جوایز اسکار بهترین فیلم خارجی زبان، بهترین فیلمنامه اصلی و بهترین کارگردانی را نیز به خود اختصاص داد.