گروه سیاسی: بعد از بالا گرفتن انتقادات از عملکرد کشورهای اروپایی در برجام که با وعدههای پوچ چون SPV یا اینستکس، مذاکرات موسوم به برجام اروپایی را بیش از 21 ماه کش دادند، 2 پیشنهاد از سوی مقامات و کارشناسان جهت مقابله با این رویکرد غرب مطرح شد؛ خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای یا محدودسازی بازرسیهای ماموران آژانس انرژی اتمی از تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران. در این راستا این سوال مطرح است که چرا دولت به جای خروج از «انپیتی» که گزینه دور از دسترس و دستنیافتنی است، نظارتهای گستردهای را که توسط آژانس در نتیجه برجام اعمال میشود لغو نمیکند؟ پاسخی که میتوان به این سؤال داد آن است که برجام هرچند برای ایران عایدیای نداشته اما برای غربیها که خواستار ایجاد محدودیت در برنامه هستهای ایران بودند نتایج بزرگی داشته است. از کار افتادن 13 هزار سانتریفیوژ، از بین بردن ذخایر اورانیوم 20 درصد، بتنریزی در قلب رآکتور اراک و تعطیلی تاسیسات فردو تنها بخشی از امتیازاتی بوده که در برجام تیم مذاکرهکننده ایران به طرف غربی داده است. دولت اما همین برجامی را که هماکنون عیار آن برای همگان مشخص شده، فتحالفتوح نامید و با «باد کردن» برجام تمام کاستیها و ضعفهای مدیریتی خود را زیر سایه آن قرار داد. نگاهی به کارنامه 6 سال گذشته دولت نشان میدهد غیر از برجام، روحانی دستاورد دیگری نداشته است؛ به همین دلیل در واکنش به اقدام اروپا راه سختتر، دورتر و پرهزینهتر خروج از انپیتی مطرح میشود. نکته جالب توجه اینکه برخی کارشناسان حامی دولت و برجام نیز با ایده دولت مبنی بر خروج از انپیتی مخالفت کردهاند. حسن بهشتیپور در گفتوگوی پیش رو با «وطن امروز» هرچند کماکان برجام را دارای نقاط قوتی دانسته اما تصریح دارد در شرایط فعلی محدودسازی بازرسیهای آژانس بهتر و موثرتر از خروج ایران از «انپیتی» است.
***
* تهدید دولت به خروج از «انپیتی» در شرایط کنونی را چگونه ارزیابی میکنید؟
نکته اول اینکه این تهدید در چند ماه قبل و در جریان نامه رئیسجمهور به مقامات اروپایی مطرح شد. در این نامه نهایت قضیه برای طرف اروپایی ترسیم و تاکیده شده است اروپاییها طوری رفتار میکنند که ایران در نهایت از پیمان مادر یعنی «انپیتی» که برای عدم اشاعه سلاح هستهای هست خارج خواهد شد، پس اینطور نیست که همین امروز ایران از این معاهده خارج شود. نکته دیگر اینکه بنده به عنوان پژوهشگری که در این حوزه کار کردم، عرض میکنم ما وقتی میگوییم انرژی هستهای حق مسلم ماست، داریم به استناد بند دوم پیمان «انپیتی» این حرف را میزنیم. یعنی پیمان «انپیتی» در بند 2، حق برخورداری از انرژی صلحآمیز هستهای را برای همه کشورها از جمله ایران به رسمیت شناخته است. به استناد همین بند ما سالهای سال گفتهایم دنبال انرژی صلحآمیز هستهای در همه زمینههای آن نظیر کشاورزی، مهندسی و... هستیم. نکته دیگر اینکه وقتی ما در شرایط فعلی بحث خروج از «انپیتی» را مطرح میکنیم، فضاسازیای علیه ایران به وجود میآید مبنی بر اینکه ایران میخواهد بمب هستهای بسازد، چون خروج از «انپیتی»، به مفهوم این است که نظارتهای آژانس پایان پیدا میکند. در حالی که ما تا بخواهیم به آن مرحله برسیم، کلی راههای دیگری داریم که طرف مقابل را به تجدیدنظر وادار کنیم.
* مثلاً چه اهرمهایی؟
مثلا ما الان تعهدات خودمان را در برجام کاهش دادیم. این تعهدات که در 5 مرحله کاهش پیدا کرده، مربوط به محدودیتها بوده، مثلا محدودیت برای غنیسازی، محدودیت برای حجم اورانیوم غنی شده، محدودیت در تعداد سانتریفیوژها و... خب! طی 5 مرحله ایران همه این محدودیتها را کنار گذاشت ولی ما هنوز در سطح وسیعی با آژانس در زمینه نظارتها و کنترلها داریم همکاری میکنیم. ما میتوانیم نظارتها و کنترلهای آژانس را کاهش دهیم. یعنی بازرسیهایی را که قبلا بر اساس برجام برای آژانس ایجاد شده بود محدود کنیم. این مرحله اول میتواند باشد. در مرحله دوم میتوانیم پروتکل الحاقی را که به صورت داوطلبانه پذیرفته بودیم، اجرا نکنیم، چون شرایط پروتکل الحاقی متفاوت از برجام است. البته این دو مکمل هم هستند ولی مواردی در برجام هست که در پروتکل الحاقی هم نیست. ما میتوانیم در مرحله دوم بیاییم همکاریهای خود فقط به ترتیبات اجرایی پیمان «انپیتی» را که بین ایران و آژانس که در سال 1973 امضا شده، محدود کنیم. در ترتیبات اجرایی به صورت شفاف مشخص شده ما چه وظایفی را باید انجام دهیم و آژانس چه وظایفی دارد و تا چقدر میتواند نظارت داشته باشد که به این به اصطلاح پادمان هستهای گفته میشود. در مرحله بعد ما میتوانیم همکاریهای خود را فقط به پادمان هستهای محدود کنیم. همه این مراحل تفاوتهای گستردهای با یکدیگر دارد. حالا شاید یکی بپرسد اگر ما این کارها را انجام دهیم، طرف مقابل تجدیدنظر خواهد کرد، بنده میگویم خیر! چون این مراحل همزمان به اقدامات اقتصادی هم نیاز دارد. بعضیها در کشور تصور میکنند اگر ما فقط توان هستهای خود را بالا ببریم همه مشکلاتمان حل خواهد شد و دیگر غرب نمیتواند ما را تحریم کند. در حالی که اینطور نیست. ما باید توان هستهای خود را بالا ببریم اما در کنار آن توان اقتصادی خودمان را هم بالا ببریم. همانطور که رهبری فرمودند باید قدرتمند بشویم. ایشان قدرت را هم تعریف کردند و اینکه قدرت فقط نظامی نیست. قدرت تولید علم، قدرت فرهنگ، قدرت اقتصادی و صدالبته قدرت نظامی هم هست، بنابراین اگر ما میخواهیم غرب را به تجدیدنظر واداریم، باید اهرم تحریم را از دست آنها بگیریم. به نظرم لازم نیست ما از الان اعلام کنیم که از «انپیتی» خارج میشویم. ضمن اینکه خروج از «انپیتی» به هیچ وجه به صلاح ما نیست، چون مشکلاتی را برای ما بهوجود میآورد.
* اینکه گفتید صرفاً توان هستهای، غرب را وادار به تجدیدنظر نمیکند، عملکرد اروپا در 20 ماه گذشته بهرغم اجرای 5 گام کاهش تعهدات از سوی ایران را ناظر به همین موضوع میدانید؟
نه! من از اول هم گفته بودم اروپا در این قضیه اصلا توانی ندارد که بخواهد در رفتارش تجدیدنظر کند یا نکند. اروپاییها اصولا توان ندارند بخواهند کاری انجام دهند. اگر قرار بود اروپا کاری انجام دهد، همان سال 1382 انجام میداد. چرا ایران رفت به سمت مذاکره با 1+5؟ اگر ایران با تروئیکای اروپایی به نتیجه میرسید، چه نیازی به مذاکره با 1+5 داشت؟ چرا مذاکرات با اروپا به نتیجه نرسید؟ چون آنها توان این کار را نداشتند و آمریکاییها در روند کار آنها کارشکنی میکردند، بنابراین از همان زمانی که آمریکا از برجام خارج شد، من بارها گفتم اروپاییها نمیتوانند کاری انجام بدهند نه اینکه نخواهند.
* حتی در حد اینستکس؟
بله! الان یک سال از اعلام شروع به کار آن گذشته ولی هنوز اجرایی نشده، چون نمیتوانند. الان ذهنیتی در ایران ایجاد شده که شرکتهای اروپایی اگر دولتهایشان به آنها دستور بدهند، آنها هم میگویند چشم! در حالی که شرکتهای اروپایی خرج دولتهایشان را میدهند. یک شرکتی که در حد توتال در دولت فرانسه سرمایهگذاری میکند. همینطور سایر شرکتهای اروپایی از جمله عوامل موثر در سیاستگذاری دولتهای اروپایی هستند. اصلا اینطور نیست که دولتهای اروپایی به شرکتهای اروپایی بگویند از فردا با ایران رابطه خوبی داشته باشید و آنها هم بگویند چشم. آنها چون دارند با آمریکا کار میکنند و معامله میکنند، نمیتوانند از منافع گسترده همکاری با آمریکا بگذرند و با ما رابطه برقرار کنند. آمریکاییها زور دارند و این زور را به متحدانشان تحمیل میکنند. نه فقط به اتحادیه اروپایی، به مکزیک، کانادا، چین، روسیه و هند. مگر چین و روسیه توانستند با ما کار کنند؟ چین الان یک آب باریکهای را برای ایران ایجاد کرد. میخواهم بگویم این فقط اروپا نبود که تحت هژمونی مالی آمریکا قرار گرفت.
* علت اینکه دولت از پیگیری مطالبات ایران در کمیسیون مشترک برجام به جایی نرسیده و حالا بحث خروج از «انپیتی» را مطرح میکند، خلأ کارکردی کمیسیون مشترک نیست؟
از یک سال پیش ایران این موضوع را بارها در کمیسیون مشترک برجام مطرح کرده و آقای عراقچی بارها در آنجا حضور یافته است اما اینکه چرا به نتیجه نرسیده، به خاطر این است که اروپاییها کارهای نیستند. گیر اصلی ما با آمریکاست.
* به نظر شما واکنش ایران به ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت توسط اروپا چه باید باشد؟
ارجاع نیست. این سازوکار 4 مرحله دارد و در مرحله آخر آن در شورای امنیت بررسی میشود. اگر کار به آنجا کشید، ایران باید اعلام کند دیگر برجام را اجرا نخواهد کرد اما نباید از «انپیتی» خارج شود، چون اگر از «انپیتی» خارج شویم، روسیه و چین را هم به سمت آنها هول میدهیم. چرا روسیه و چین به قطعنامههای ضدایرانی رای مثبت میدادند؟ چون آنها هم ایران دارای سلاح هستهای را تهدید خودشان میدادند، بنابراین اگر پرونده به شورای امنیت رفت، ما میتوانیم همکاریهای خود با آژانس را در سطح ترتیبات اجرایی «انپیتی» ادامه دهیم. یعنی صرفا پادمان هستهای را اجرا کنیم و از برجام خارج شویم. البته شورای امنیت هم ممکن است به نتیجه برسد یا نرسد، بنابراین اگر قطعنامههای ششگانه تحت فصل هفتم برگشت، ایران باید از برجام خارج شده و البته از «انپیتی» خارج نشود و همکاریهای خود با آژانس را در حد پادمان هستهای اجرا کند.