پیکر بدون سر شهید اصغر پاشاپور همرزم حاج قاسم سلیمانی و فرمانده جبهه شمال سوریه دیروز در حرم حضرت علیبن موسیالرضا(ع) طواف داده و برای تشییع به تهران منتقل شد
در روزهایی که یک بیماری مسری امنیت روانی جامعه را به خطر انداخته است قدر شهدای مدافع حرم را که امنیت جان مردم را تأمین کردهاند بیشتر بدانیم
گروه سیاسی: «آقای اصغر خجالت بکش منو میترسونی به خاطر دو تا گلوله؟» این جملهای از شهید سلیمانی در حاشیه یکی از فیلمهایی بود که بعد از شهادتش در فضای مجازی منتشر و با استقبال گستردهای همراه شد؛ جملهای که در جریان دیدار سرزده آن شهید خطاب به یکی از اطرافیانش که امن نبودن منطقه را هشدار میداد گفته شد. با این همه چند هفتهای بعد از انتشار فیلم مذکور بود که سیزدهم بهمنماه خبر شهادت یکی از فرماندهان ارشد کشورمان در حاشیه نبردهای حلب منتشر شد؛ شهید «اصغر پاشاپور» که دقیقا یک ماه بعد از شهادت فرمانده خود شهید حاجقاسم سلیمانی به مقام رفیع شهادت نایل شد.
شهید اصغر پاشاپور متولد سال 1358 و ساکن محله ملکآباد جوانمرد شهر ری بود. وی در 32 سالگی، از اولین نفراتی به شمار میآمد که به همراه شهید حاجقاسم سلیمانی به منظور دفاع از حرم اهلبیت علیهمالسلام به کشور سوریه رفت. فرماندهی قرارگاه عملیاتی شمال سوریه از مهمترین سمتهای وی بود. شهید پاشاپور که حدود 8 سال به منظور مقابله با تروریستهای تکفیری داعش و احرار الشام در این جبهه حضور فعال داشت و عمده آموزشهای رزمندگان سوریه بر عهدهاش بود، فرزند حاج عزیزالله پاشاپور یکی از جانبازان دوران دفاعمقدس بود. شهیدان محمود مهربانی و محمد پورهنگ از شهیدان دفاعمقدس و مدافع حرم نیز 2 داماد این خانواده هستند.
عملیات ارتش سوریه در شمال غرب این کشور از ماه گذشته میلادی آغاز شده که تاکنون شهرهای خانطومان، معره النعمان، سراقب و العیس به تصرف نیروهای ارتش سوریه درآمدهاند و جاده مهم و راهبردی M5 که حلب در شمال سوریه را به حماه در جنوب این کشور متصل میکند به کنترل کامل نیروهای سوری درآمده است. گروه تروریستی احرار الشام به همراه سایر گروههای تروریستی که گروه تحریرالشام را تشکیل میدهند، همچنان مناطقی در جنوب ریف حلب و استان ادلب سوریه را در اختیار خود دارد. در این عملیاتها برخی از فرماندهان سپاه قدس به عنوان مستشار نظامی حضور داشته و حتی برخی از محورهای درگیری را فرماندهی میکنند.
در جریان یکی از همین عملیاتها، شهید اصغر پاشاپور که بیش از دو سال در مناطق عملیاتی حاضر و به وطن بازنگشته بود مورد اصابت ترکش قرار میگیرد و به درجه رفیع شهادت نایل میآید. پیکر این شهید مدافع حرم که با نام جهادی «اصغرذاکر» شناخته میشد و سر از بدنش جدا شده بود، دوشنبه هفته گذشته بعد از معاوضه 2 اسیر تکفیری با احرار الشام تحویل نیروهای مقاومت شد.
پدر شهید پاشاپور زمانی که پیکر فرزندش در دست تروریستها بود در گفتوگویی اذعان کرد راضی نیست ریالی از بیتالمال برای بازپسگیری فرزندش هدیه شود. وی به خبرنگار صداوسیما گفت: ما هدیهای که برای اسلام دادیم را پس نمیگیریم، این هدیهای بود در راه اسلام و رهبرم. پدر شهید پاشاپور همچنین با اشاره به شهادت سردار شهید سلیمانی گفت: من از خبر شهادت سردار سلیمانی بیشتر از خبر شهادت فرزندم ناراحت شدم.
پیکر شهید پاشاپور ابتدا در تل زینالعابدین حماه تشییع و پس از آن به دمشق فرستاده شد و دور ضریح حضرت زینب سلاماللهعلیها به طواف درآمد. پیکر مطهر این شهید مدافع حرم سپس به معراج شهدای تهران منتقل شد. مراسم وداع با پیکر شهید دوشنبهشب با حضور پدر و مادر، همسر و فرزندان شهید و برخی از دوستان و همرزمان وی در معراج الشهدا برگزار و روز سهشنبه نیز در حرم مطهر رضوی تشییع و طواف داده شد.
* شهید پاشاپور هیچ ماموریتی را ناتمام نگذاشت
زینب پاشاپور، خواهر فرمانده شهید اصغر پاشاپور و همچنین همسر شهید مدافع حرم محمد پورهنگ است که این روزها بهواسطه بازگشت پیکر بیسر برادرش حس و حال خاصی دارد. این خواهر شهید درباره ارتباط صمیمی همسر و برادر شهیدش گفت: شهید اصغر پاشاپور و شهید محمد پورهنگ از دوستان صمیمی یکدیگر بودند که این رفاقت در دوران جنگ سوریه هم ادامه داشت.
وی در ادامه درباره زمان اعزام این دو شهید بزرگوار به جبههها گفت: برادرم (شهید اصغر پاشاپور) چند سال زودتر از همسرم (شهید محمد پورهنگ) به جبهههای سوریه و نبرد با تکفیریها اعزام شد که با اعزام همسرم به سوریه هر دوی آنها در یک جبهه میجنگیدند اما منطقه عملیاتیشان متفاوت از هم بود.
این همسر شهید درباره شهادت همسرش گفت: شهید پورهنگ در آخرین عملیاتی که حضور داشت توسط تکفیریها دچار مسمومیت شدیدی شد که بر همین اساس برای مداوا مدتی را در بیمارستان بستری بود که در همین ایام هم به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
وی در ادامه به مسؤولیتپذیری بالای برادر شهیدش اشاره کرد و گفت: برادرم به معنای واقعی مسؤولیتپذیر بود و به خاطر شرایط حساس جنگ، سختیهای بسیاری را خود و خانوادهاش متحمل شدند، به طوری که زمانی که درگیریها در منطقه به اوج خود رسید برادرم مدت زمانهای حضورش در تهران را به حداقل میرساند و حتی چند سال به کشور نیامد و اگر اشتباه نکنم شهید آخرین دفعه عید فطر 2 سال پیش به ایران آمده بود که بدون شک برادر شهیدم همه این سختیها را به خاطر اعتقاد قلبی به جهاد و عمل به مسؤولیت سنگینش متحمل میشد.
خواهر شهید ادامه داد: در وصف حس مسؤولیتپذیری برادرم همین بس که من هم آخرینبار که برادر شهیدم را دیدم زمانی بود که برای جمعآوری وسایل همسر شهیدم به منطقهای از سوریه رفته بودم و قبل از آن زمانی که همسرم (شهید پورهنگ) در بیمارستان بستری بود برادرم چند مرتبه به ملاقات ایشان در بیمارستان رفتند اما زمانی که همسرم به درجه رفیع شهادت نائل آمد، برادرم به علت شرایط خاص جنگ و مسؤولیتپذیریاش بهرغم میل باطنی نتوانست شرایطی فراهم کند که در مراسم تشییع همسر شهیدم حضور پیدا کند. وی در ادامه درباره جایگاه مسؤولیتی که شهید اصغر پاشاپور در جبهههای نبرد علیه تروریستها داشت، گفت: برادر شهیدم بنا به دلایلی چون خصوصیات و ویژگیهای شخصیتی و شاید معذوریتهای امنیتی، هیچگاه از جزئیات نحوه فعالیتش در مناطق عملیاتی سوریه با کسی سخن نمیگفت تا اینکه پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی برایم محرز شد که برادرم از فرماندهان ارشد مناطق جنگی سوریه علیه تکفیریها بود.
خانم پاشاپور در ادامه تصریح کرد: پس از آنکه حاجقاسم به شهادت رسید در فیلمهایی که از ایشان در رسانهها و فضای مجازی انتشار پیدا میکرد، برادرم در برخی فیلمها در کنارشان حضور داشت، منتها تصویر برادرم بهخاطر ملاحظات امنیتی محو شده بود که ما با دیدن این تصاویر با مشخصات قدی و پوشش برادرم، حدس میزدیم این تصویر برادرمان باشد و بعدها با دیدن تصاویر کامل به این قطعیت رسیدم که حاجاصغر بدون شک از فرماندهان مناطق عملیاتی بود.
خواهر شهید اصغر پاشاپور درباره نحوه به شهادت رسیدن برادر شهیدش نیز گفت: برادرم در آخرین مأموریتش که برای آزادسازی مناطق تحت سیطره تروریستها اعزام شده بود از ناحیه سینه با ترکش مورد هدف قرار گرفت و همانجا به درجه رفیع شهادت رسید.
وی ادامه افزود: پس از شهادت ایشان و محاصره، پیکر این شهید بزرگوار به دست تروریستها میافتد و باقی ماجرا که همه اطلاع دارند.
پاشاپور درباره بازگشت پیکر برادر شهیدش گفت: از همان ابتدا تمام اعضای خانواده اعلام کردیم که راضی نیستیم یک ریال از بودجه بیتالمال برای بازگرداندن پیکر برادر شهیدم خرج شود، زیرا معتقدیم مهم روح شهید است که به خداوند پیوست، البته ناگفته نماند پیکر حاجاصغر برای همه ما ارزشمند است که با بازگشتش آرامش گرفتیم اما پدرم اعلام کرده بود به خاطر آرامش حاضر نیستیم عزت خود را بفروشیم تا اینکه خدا را شکر شرایطی فراهم شد، مبادله انجام شد و پیکر بیسر برادرم به کشور بازگشت.
وی همچنین دوباره به مسؤولیتپذیری بالای برادر شهیدش اشاره کرد و گفت: حاجاصغر از مسؤولیتپذیری بالایی برخوردار بود و اگر مسؤولیتی را میپذیرفت بدون شک تا آن مسؤولیت را به سرانجام نمیرساند آرام نمیگرفت به طوری که پاکسازی یکی از مناطق تحت سیطره تروریستها را که از آخرین مسؤولیتهایش محسوب میشد به طور کامل و در کنار همرزمانش انجام داد و سپس به درجه رفیع شهادت نائل آمد. به جرأت میتوان گفت شهید اصغر پاشاپور هیچ ماموریتی را ناتمام نگذاشت و به تمام تعهدات خود عمل کرد.
پاشاپور درباره ارتباط شهید اصغر پاشاپور و حاجقاسم سلیمانی گفت: درست همزمان با ایام شهادت حاج قاسم و تماشای فیلمها متوجه شدیم که برادرم از نزدیکان حاج قاسم در سوریه بوده است و طبق اطلاع از همسر و همرزمان برادرم در سوریه مطلع شدیم وی از زمان شهادت حاجقاسم تا لحظه به شهادت رسیدن خودش که یک ماه طول کشید از شرایط روحی مناسبی برخوردار نبود و مانند ملت ایران فراق حاج قاسم ضربه روحی مهلکی برایش به حساب میآمد.