حامد مهربانی
پیش از خاطره: برای من که علاقهمند به تاریخ معاصر - به طور خاص نهضت انقلاب اسلامی- هستم، مطالعه زندگی و بررسی آثار و آرای رهبران نهضت و شخصیتهای تاثیرگذار آن، از جذابیت زیادی برخوردار است. در این میان، بعضی مفاهیم هم هست که به طور مجزا برای من جذابیت دارد و به آنها جدای از اینکه چه کسی و از چه نحله و تفکری درباره آن سخن گفته است، به اعتبار موضوعی که دارد توجه میکنم و آن را جزو موضوعات مورد مطالعه و پیگیری خودم قرار میدهم. موضوعاتی مثل وحدت، تمدنسازی، عدالت، مبارزه با استکبار، استقلال، آزاداندیشی، عقلانیت دینی، آرمانگرایی و ... که خب! با توجه به علاقهمندی اولم (همان مطالعه زندگی و بررسی آرای رهبران و شخصیتهای تاثیرگذار اسلامی) خودبهخود شخصیتهایی مثل امام خمینی، امام موسی صدر، علامه طباطبایی، سیدجمالالدین اسدآبادی، سید قطب، دکتر شریعتی، شهید مطهری و... برایم خیلی اهمیت پیدا میکند و شخصیتهای آنها برایم خیلی ارزشمند میشود، چون این مفاهیم، جزو اصلیترین محورهای مبارزاتی و سیره نظری و عملی آنها بوده است. به همین جهت، هرجا کتاب و مقاله و محتوایی مرتبط به این اشخاص دیدهام برایم رغبتبرانگیز بوده که آن را مطالعه کنم یا حتی مورد بررسی بیشتر قرار بدهم.
در این میان، نام یک اندیشمند و پژوهشگر، بیش از هر نویسنده و مترجم و محقق دیگری، برایم آشنا و مورد اعتبار است. استاد سیدهادی خسروشاهی، که خود نیز شاگرد علامه طباطبایی و امام خمینی بوده و بهخاطر همبحثی و همسفری و مؤانست بسیارش با افرادی چون امام موسی صدر، شهید چمران، دکتر شریعتی و شهید مطهری، نوع نگاه و سیره زندگیاش بسیار شبیه به آنان شده و مثل آنان فکر میکند و رفتار میکند. برای من، که به دلیل سن کم، هیچکدام از آن شخصیتها را از نزدیک ندیدهام و درک نکردهام، او تمام ویژگیهای جذابشان را یکجا داشت و میتوانست از همان حکمتها و معارفشان، به نسل تازهوارد ما بچشاند که زیاد از نسلهای قبلیمان فاصله نگیریم و همان حلاوت و شیرینیای که آنها درک کردهاند را درک کنیم.
خاطره: اوایل دوران فعالیتم در کانون اندیشه جوان، قرار شد پس از وقفه کوتاهی که در برگزاری سلسله همایشهای «آنان که میاندیشند» به وجود آمده بود، مجددا همایش جدیدی با پرداختن به یکی دیگر از شخصیتهای نظریهپرداز و تاثیرگذار برگزار کنیم. پس از بررسی نامهای گوناگون، به سید قطب رسیدیم که یکی از مهمترین رهبران انقلابی در جهان اسلام است.
منتها هنوز همایش برگزار نشده بود که مخالفتها و انتقادات بسیاری به وجود آمد که این شخص، الگوی جریانات تکفیری است و باتوجه به همزمانی فعالیتهای داعش و سایر جریانات تکفیری در منطقه، برجسته کردن چنین شخصی اصلا به مصلحت نیست. زمان گذشت و با حمایت اشخاص و مجموعههای مختلفی مثل نهاد رهبری دانشگاهها این همایش در اواخر بهمن سال ۹۳ در دانشگاه تهران برگزار شد. یکی از سخنرانانی که برای آن همایش دعوت کرده بودیم، استاد خسروشاهی بود که به دلیل کسالت بسیاری که در آن زمان داشتند، احتمال خیلی کمی میدادیم بتوانند حضور پیدا کنند. اما گویا این حساسیتها -که برای برگزاری این همایش به وجود آمده بود- به گوششان رسیده بود و همین، دلیلی شده بود که با آن کسالتی که داشتند، خودشان را حتما به همایش برسانند و حتما سخنرانی کنند. یادم هست ایشان که به جلسه رسید، در سخنرانیاش دقیقا به همه این حساسیتها و نقدها جوابهای محکم داد: «تعریض سید قطب به تشیع مطلقاً صحت ندارد. در کنفرانسی که در مصر برگزار شد و سید قطب دبیر آن بود از حجتالاسلام نوابصفوی دعوت کرده بود. سیدقطب به آیه ۵۵ سوره غافر اشاره میکند و میگوید حسینابن علی از یکسو با آن شکل بزرگ و سترگ شهید میشود و این سوال را مطرح میکند که آیا چنین شهادتی پیروزی است یا شکست؟ بعد پاسخ میدهد چنین شهادتی با معیار بزرگ الهی پیروزی است، زیرا چه مسلمان شیعی و چه غیر شیعی از حرکت حسین به جوش و خروش درمیآیند». پس از آقای خسروشاهی، آقای رحیمپورازغدی سخنران بعدی جلسه بود که در ابتدای صحبتهایش گفت: «امروز برچسبهای زیادی به افرادی مثل سید قطب زده میشود که در تلاش برای نظریهپردازی در جهان اسلام بودهاند. اگر به تعداد انگشت دست افرادی را بخواهیم نام ببریم که در بنیانگذاری اسلامگرایی انقلابی نقش داشتند، یکی از آنها سید قطب است». دیگر مسیر جلسه تغییر پیدا کرد و اثری از هیچکدام از منتقدان و مخالفان قبلی همایش نبود.
آن همایش، یکی از پرشورترین همایشهای «آنان که میاندیشند» کانون اندیشه جوان بود که در دانشگاه تهران برگزار شد. پس از آن شخصیتهای دیگری چون هانری کربن، دکتر شریعتی و امام موسی صدر نیز در این همایشها موضوع بحث و نظر قرار گرفتند که البته در دوران فعالیت من در این مجموعه نبود و من فقط به عنوان یک شرکتکننده از محتوای این جلسات استفاده کردم. پس از خاطره: دیگر پس از آن همایش، توفیق دیدار ایشان را پیدا نکردم، با این حال همواره از آثار و نوشتهها و مقالاتشان در نشریات و کتابهایی که چاپ شده بود بهره میجستم و استفاده میکردم. روز پنجشنبه که خبر درگذشت ایشان را از رسانهها متوجه شدم، بسیار افسوس خوردم که چه چهره ارزشمند و عزیزی از میانمان رفت و قدرش را به درستی ندانستیم. دانشمند بزرگی که تمام عمر خود را خالصانه برای پژوهش درباره جریانهای فکری جهان معاصر اسلام و ترویج اندیشه شیعه در جهان اسلام وقف کرد و در این میان، همواره از مکارم اخلاق و آداب اجتماعی اسلام دور نبود. یادش همیشه بزرگ!