printlogo


کد خبر: 217895تاریخ: 1399/1/17 00:00
شرحی بر دعای هفتم صحیفه سجادیه/ پایان
تو فقط می‌توانی اگرچه شایستگی آن را ندارم

حجت‌الاسلام سیدسعید لواسانی:
وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِکَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِکَ.  فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَیَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ، یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
ترجمه: و مرا به سبب چیرگى اندوه، از انجام واجبات و کار بستن مستحباب باز مدار. زیرا پروردگار من! از سختی بر من فرود آمده، بی‌طاقت هستم و از اندوهی که بر من وارد شده، جانم آکنده است،  و تنها تو توان آن را داری که اندوه و گرفتاری را ‌برداری و آنچه را بر من وارد شده است، برطرف فرمایی؛ پس با من چنین کن و اگرچه سزاوار آن نیستم، بلا را از من دور بگردان،‌ ای دارنده عرشِ بزرگ! 
شرح: فراز پایانی دعای پرمحتوا و عمیق امام سجاد سلام‌الله علیه را باهم می‌خوانیم. ایمان همراه با عمل صالح است که حقیقت بندگی را شکل می‌دهد و موجب رستگاری ما است و پایه آن انجام واجبات و قیام بر مستحبات است. اما چه‌بسا گرفتاری‌ها و سختی‌ها و اندوه‌ها و مشکلات راه و رسم بندگی را سد می‌کند و موجب کاهلی در واجبات و بی‌توجهی به مستحبات می‌شود. ما همگی امتحان کرده‌ایم که وقتی فکر مهمی داریم، نمازی را که می‌خوانیم، اصلاً به آن توجه نداریم و کاملاً به آن بی‌توجه هستیم و حال انجام مستحباب را هم نداریم، زیرا فکر و ذهن و دل ما مشغول است. یا عوامل بیرونی چون کرونا موجب تعطیلی نمازهای جمعه و جماعات می‌شود و اجتماعات مذهبی را به تعطیلی می‌کشاند. همین موجب اندوه مومن است که با واجبات و مستحباب انس دارد و با آنها به خدا تقرب می‌جوید. 
امام زین‌العابدین علیه‌السلام می‌فرمایند: «وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِکَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِکَ» مرا به دلیل گرفتار شدن به سختی‌ها از اهتمام و توجه دقیق به واجبات و رعایت مستحباب بازمدار. آنقدر گرفتاری‌ها و سختی‌ها و بلاها بر ما فشار درونی یا بیرونی می‌آورد که نماز ما دچار نقصان می‌شود و نماز بی‌حواس می‌خوانیم. یا به دلیل بیماری از توفیق روزه واجب ماه رمضان باز می‌مانیم و اینچنین دچار سرگردانی و اندوه می‌شویم و از تعهدی که برای مراقبت از واجبات خود داریم، باز می‌مانیم و نسبت به مستحباب هم سست می‌شویم و این درد بزرگی است و از خدای تعالی می‌خواهیم گرفتاری‌ها ما را به چنین حالتی دچار نکند. 
 «ضِقْتُ بِالامرِ ذَرْعاً» در جایی به کار برده می‌شود که توان حمل را نداشته باشد. [ریاض السالکین: 2/320] به عبارت دیگر سنگینی مشکل و بلا بیش از طاقت باشد. در آیات پایانی سوره مبارکه بقره هم به خدای تعالی عرض می‌شود: «رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَهَ لَنا بِه» [بقره: 286] «پروردگار ما! آنچه ما تاب آن را نداریم بر ما تحمیل مکن». امام علیه‌السلام به خدای تعالی عرض می‌کنند: «فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یَا رَبِّ ذَرْعاً» پروردگار من!  باری که بر دوشم آمده است، بر من گران آمده و طاقت تحمل آن را ندارم،  «وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَیَّ هَمّاً» و سختی و بلا که بر من حادث شده است، اندوهگینم کرده و فکر مرا مشغول خود کرده است، به‌گونه‌ای که توان عبادت ندارم و دستم به کار نمی‌رود. 
«وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ»  و تنها تو توان داری که این گرفتاری و بلا را از من برطرف کنی و هیچ‌کس را  توان آن نیست.  «وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ» و تنها تو قادری که آنچه را من در آن سقوط کرده‌ام، از من دفع و برطرف کنی، «فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ» پس چنین کن و گرفتاری و سختی را از من برطرف کن، اگرچه شایسته آن نیستم. این زبان دعاست که در آن تحکم نیست، بلکه بیان فقر و نیاز است؛ می‌دانم که سزاوار اجابت دعا نیستم اما لطف و رحمت تو بیشتر از شایستگی من است و به فضل و رحمت و احسان تو پناه می‌آورم تا فقر و بیچارگی مرا جبران فرمایی. 
«یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ» ‌ای صاحب عرش بزرگ. تو بر همه موجودات و اشیا احاطه داری و قدرت و علم تو مطلق است و ضعف و فقر مرا می‌دانی و صدای شکایت مرا می‌شنوی و بر ناتوانی‌ام آگاه هستی و از اضطرار و و اضطراب درونی‌ام مطلع هستی و کشف و دفع هم فقط به دست توانای تو است.  
امام علیه‌السلام رهایی از گرفتاری‌ها و بلاها را از خدا خواست تا به بندگی او ضربه نخورد و واجبات و مستحباب تحت تأثیر واقع نشود و این رسم بندگی است. بله! سختی‌ها و بلاها و مشقت‌ها از جمله مرض‌ها، گرفتاری‌های مالی و معیشتی، بلاهای طبیعی و درگیری‌های سیاسی و اجتماعی می‌تواند دین ما را هدف قرار دهد، چنانکه دیده‌ایم و شنیده‌ایم، بویژه اگر این گرفتاری‌ها به حدی برسد که تحمل آنها برای افراد سخت و جانکاه باشد و فکر و ذکر آنان را به خود مشغول کند تا جایی که  به ترس یا اندوهی گرفتار شوند که توان هیچ کار مثبتی از جمله عبادت را نداشته باشند. 
در جایی که بلا انگشتری شود و من نگین آن! دیگر چه توقع فکر و ذکر و عبادت و کار درست! تنها مومنان پرتوان که به مرتبه شهود عقلی یا قلبی رسیده‌اند، در سختی‌های بزرگ خود را نمی‌بازند و بر بلاها استوار هستند و هیچ نگرانی به جان‌شان راه ندارد اما مومنان عادی- که اکثریت جامعه را تشکیل می‌دهند- خود را ازدست‌رفته می‌دانند. به این دلیل از خدا بخواهیم که دچار بلاهای سهمگین نشویم و اگر شدیم، خداوند با منت و لطف خود آن بلاها را برطرف کند، اگرچه استحاقی برای اجابت دعا در خود نمی‌بینیم اما لطف خدا بیش از استحقاق ما است و اصولاً خدا به استحقاق نمی‌بخشد و به رحمتش عطا می‌کند. 
نکته آخر اینکه «ما کرونا را شکست می‌دهیم» شعار درستی نیست، بلکه باید در ضمن آن «ان‌شاءالله» بیاید که «به خواست خدا کرونا را شکست می‌دهیم». اگرچه نگاه توحیدی آن است که خدای تعالی کرونا را ریشه‌کن می‌کند و از خدا بخواهیم بر ما منت بگذارد و ما را واسطه فیض ریشه‌کنی کرونا قرار بدهد. 
و کلام آخر اینکه از این فرصت‌ استفاده کنیم و از خدا بخواهیم بن‌بست‌های ذهنی و فکری و قلبی‌مان را برطرف کند و دید توحیدی عنایت فرماید؛ ان‌شاء‌الله تعالی.

Page Generated in 0/0053 sec