printlogo


کد خبر: 217914تاریخ: 1399/1/17 00:00
کرونا و پشت پرده جهان امروز

فاطمه صابری: در سال 2020 که ادراک بشر درگیر کشف و پاسخ به سؤالات متعدد مربوط به سیاه‌چاله‌های فضایی و حیات در کرات آسمانی است، در صحنه زمین، ذره‌ای کوچک به جان ابنای بشر از هر نژاد و طبقه‌ای افتاده و در مدت کوتاهی، جان هزاران انسان را گرفته و امنیت روانی میلیون‌ها انسان را به مخاطره انداخته است. اما این ذره در حضور کوتاه‌مدت خود توانسته قسمت‌هایی از پشت پرده جهان امروز و آینده را پیش‌ روی همگان قرار دهد؛ و قطعا جهان بعد از کرونا متفاوت‌تر از جهان امروز خواهد بود. 
 
* پرده اول/ سیاه‌چاله‌های سازمان ملل
اکنون بعد از گذشت چند دهه از کشتار میلیون‌ها انسان در جنگ‌های اول و دوم جهانی شاهد هستیم وقایع مشابه در حال رخ دادن است. حتی با حاکم بودن سازمان ملل و نهادهای متولی سلامت و امنیت انسانی1 زیر نظر این سازمان، جان هزاران انسان به مخاطره افتاده است و این سازمان نتوانسته مدیریت مطلوبی از خود به نمایش گذارد. چه آنجا که نظام سلامت در اکثر کشورهای جهان وحشت‌زده  است و بدون برنامه راهبردی مشخص، با کمبود امکانات و نیروی درمانی مواجه است؛ و چه آنجا که سازمان ملل و سازمان جهانی بهداشت با رویکرد منفعلانه در برابر مستکبران جهان امروز، باعث شده‌اند کشورهایی مثل ایران که در معرض تحریم‌های ظالمانه در حوزه دارو و درمان قرار گرفته‌اند، در یک شرایط  ناعادلانه در حال مبارزه با این ویروس جهانی باشند. بنابراین وقت آن رسیده عملکرد سازمان ملل در عرصه امنیت انسانی مورد نقد و بررسی جدی قرار گیرد.
 
* پرده دوم/ مخاطرات پیش‌روی جامعه مدنی!
طرح خودقرنطینگی در خانه و حذف اجتماعات، قطعا سوسیالیست‌ها و جماعت‌گراها را به رو‌در‌رویی با لیبرال‌ها فرا خواهد خواند و این یعنی درآینده چالش‌ها و پرسش‌های جدیدی پیش‌روی جهان اجتماعی و مدنیت قرار خواهد گرفت. آیا ذهنیت انسان بعد از کرونا در مواجهه با اجتماعات انسانی و ساختار اجتماعی و مراکز آموزشی، فرهنگی و ورزشی، همان‌گونه خواهد بود که قبلاً بوده است؟ آیا کرونا تفکر فردگرایی در جهان آینده را پررنگ‌تر خواهد کرد؟ آیا انتقال اجتماعات از حالت سنتی به جهان مجازی، در دستور کار جدی دولت‌ها قرار خواهد گرفت؟ آیا در هزاره سوم قرار است توسعه‌گرایی از جهان واقعی و زمینی به جهان مجازی منتقل ‌شود؟  
 
* پرده سوم/ وقتی اقتصاد مهم‌تر از جان مردم می‌شود!
در فاجعه کرونا بارها در اخبار شنیدم که برخی کشورهای سرمایه‌داری مثل انگلیس و آمریکا، در ابتدای شیوع این ویروس، برای رسیدن به اهداف اقتصادی خود در حال قمار با جان مردم بودند. بوریس جانسون، نخست‌وزیر انگلیس علنا و رسما به مردم اعلام کرد، دولتش قصد ندارد هیچ تعطیلی‌ای برقرار کند و کشور به کار خود ادامه می‌دهد. او همچنین به مردم اعلام کرد باید در انتظار «مردن عزیزان‌شان» باشند. موضع‌گیری‌های مشابهی در میان سران آمریکا هم قابل مشاهده بود. توئیت بسیار جالب ترامپ چند روز قبل از اینکه مجبور شود اهمیت موضوع کرونا را به رسمیت بشناسد، این موضوع را شفاف‌تر خواهد کرد. او در این توئیت بیان کرده بود، در همین زمستان 37 هزار نفر از آمریکایی‌ها به خاطر آنفلوآنزا کشته شدند و خبری از تعطیلی صنایع و ضرر به اقتصاد آمریکا نبود. همین طرز فکر و بی‌اهمیت دانستن جان 37 هزار آمریکایی در طول یک سال گذشته، نشان می‌دهد اگر آمریکایی‌ها اطلاعی هم از میزان مرگ‌ومیر احتمالی ناشی از بیماری «کووید-19» داشتند، می‌دانستند در مقابل بیماری آنفلوآنزا این میزان مرگ‌و‌‌میر چیزی نخواهد بود و آمریکا می‌تواند بدون اهمیت دادن به این مسأله و تعطیل کردن اقتصاد به زندگی خود ادامه دهد.
 
* (پرده چهارم/ پایان جهانی شدن؟!
«پیتر زی‌هان» در کتاب خود با نام «ملل غیر متحد» به بررسی نقش آمریکا در ایجاد اتحاد بین کشورها یا از بین بردن اتحاد آنها می‌پردازد. او در این کتاب به این مبحث می‌پردازد که چه اتفاقی می‌افتد اگر قدرت‌های اصلی در دنیا به این نتیجه برسند آنقدر از قدرت‌های دیگر بهتر هستند که می‌توانند به جای همکاری بین‌المللی رو به رقابت‌های بین‌المللی بیاورند. وی در این کتاب این موضوع را مطرح می‌کند که اگر زمانی اوضاع به گونه‌ای پیش رفت که نظم جهانی به هم ریخت و در عین حال قدرت‌های جهانی و رهبران آنها به این نتیجه رسیدند که باید این نظم را حفظ نکرده و خود از بین برنده آن باشند، چه اتفاقی برای آینده تحولات جهان رخ خواهد داد؟ آیا خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی، خروج آمریکا از پیمان‌های بین‌المللی، رقابت‌های اقتصادی بین چین و آمریکا و اکنون شیوع ویروس کرونا می‌تواند شواهدی بر پایان ایده جهانی شدن و بازگشت دوباره کشورها به مرزهای جغرافیایی خود باشد؟!
 
پی‌نوشت: 
1- UNPD

Page Generated in 0/0064 sec