حسین عباسی: ما فرصت نداریم. مردم روزهای سختی را سپری میکنند. کرونا روزانه بیش از 100 ایرانی را از ما میگیرد و شمار کلی متوفیان تاکنون از 3 هزار و 600 نفر فراتر رفته است. طبق گفته سخنگوی وزارت بهداشت، بیش از 4 هزار نفر هم در وضعیت شدید این بیماری قرار دارند. در سطح کلان اما هنوز به تصمیمی واحد برای مدیریت بیماری نرسیدهایم. نامه گلایهآمیز وزیر بهداشت به رئیسجمهور به روشنی همین واقعیت تلخ را نشان میدهد. اکنون وقت تعارف نیست؛ این وضعیت از خود آمار تلفات هم خطرناکتر است! نزدیک 2 ماه است خودمان با این ویروس درگیر هستیم، در سطح جهانی هم 5 ماه است ویروس تلفات میگیرد، دولت اما با این تجربه متراکم هنوز به جمعبندی واحدی برای مدیریت نرسیده است! این در حالی است که تجربیات متفاوت و گاه متضاد کشورهای دیگر پیش روی ماست.
ما بخوبی میبینیم سهلگیری دولت در آمریکا چه بر سر مردم آورده است، دیدهایم در انگلیس و تقریبا سراسر اروپا هم به سرعت مقررات سخت منع آمد و شد وضع کردهاند. از همه مهمتر، تجربه موفق چین در این بلبشوی کرونایی مسلط بر سراسر جهان، پیش روی ماست. همچنین بازگشت سریع از روند سهلگیری را در بسیاری کشورها مانند هند، انگلیس، فرانسه و... دیدهایم. وزیر صنعت اما در همین اوضاع، بخشنامه صادر میکند که اصناف تدریجا شروع فعالیت خود را کلید بزنند(!) همزمان خبرهایی از تمایل شخص رئیسجمهور در زمینه بازگشت کشور به روال عادی به گوش میرسد. این در حالی است که قیمت نفت به کمتر از 20 دلار رسیده و طبعا طولانی شدن زمان مدیریت و مهار کرونا میتواند تبعات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی وخیمی برای کشور داشته باشد.
ما در هفتههای نخست، با برخورد سهلگیرانه، زمان طلایی مهار این ویروس را از دست دادیم. دولت با مجوز دادن به موج نخست سفرهای نوروزی، آمار ابتلا و تلفات را بالا برد و در نهایت با جلوگیری از موج دوم سفرها و طرح فاصلهگذاری اجتماعی تا حدی روند تصاعدی گسترش بیماری را کنترل کرد. براستی آیا همین تجربیات روشن خودمان برای تصمیمگیری صحیح در ادامه بحران کرونا کافی نیست؟! با اتمام تعطیلات نوروزی باید بدانیم خطر اصلی تازه اکنون در کمین کشور نشسته است. سهلگیری در زمانی که مجموع آمار ابتلا و متوفیان به 100 نمیرسید، اکنون ما را با بیش از 60 هزار تست مثبت کرونا در سطح کشور مواجه کرده است. حجم خطر و فاجعهای که میتواند در صورت بازگشت به سیاست سهلگیری، در آینده نزدیک ظاهر شود را به سادگی میتوان با مقایسه این دو موقعیت و اعداد آن فهمید!
خلاصه! اگر تدبیری عاجل نشود، ما به سرعت از سختی کنونی به سمت فاجعهای مهیب در آینده نزدیک پیش خواهیم رفت؛ فاجعهای که میتواند کلیت ساختار حکمرانی و جامعه ما را با مشکلی تاریخی مواجه کند. متخصصان حوزه بهداشت و درمان، تاکنون طی چند نامه جداگانه چنین واقعیتی را به رئیسجمهور به عنوان تصمیمگیر اصلی در مدیریت بحران کرونا یادآوری کردهاند. ظاهرا اما گوش آقای روحانی به سختی حرف منتقدان را میشنود، حتی حرف متخصصان حوزه سلامت را. نیروهای حوزه بهداشت و درمان تاکنون با فداکاری، خدمات ارزندهای را به مردم ارائه کردهاند؛ با گذشت زمان، طبعا تجارب آنها در مهار بیماری بیشتر هم شده است. سازمان بهداشت جهانی اما زمان تقریبی تولید واکسن کرونا را یک تا 5 سال دیگر برآورد کرده است. با تکیه بر این واقعیت، تداوم زنجیره ابتلا در صورت سهلگیری، این توانایی را دارد که سیستم قوی بهداشت و درمان ما را هم به وضعیتی شبیه سیستم درمانی آمریکا، اسپانیا و ایتالیا دچار کند.
در اولین روز بعد از تعطیلات نوروزی، متاسفانه شلوغی شهرها ترسناک و نگرانکننده بود؛ امری که نشان میدهد مدیریت بحران نتوانسته جامعه را به همدردی و همفکری با خود درباره خطر مهیب پیش رو وادار کند. درستتر این است که بگوییم شخص رئیسجمهور به عنوان مدیر اصلی بحران، ظاهرا هنوز درک درستی از خطر مهیب احتمالی ندارد تا بخواهد دیگران را هم از آن آگاه کند. هر چه هست، فرصت کم است. روندها باید به سرعت دگرگون شود، سهلگیری بخش عظیمی از افراد جامعه را باید به روشی درمان کرد. مشاهدات شخصی نویسنده در شهر مشهد طی روزهای گذشته نشان میدهد متاسفانه حتی در برخورد با اصناف متخلفی که طرح فاصلهگذاری اجتماعی را نقض میکنند، اراده قاطعی وجود ندارد. این باری به هر جهت بودن و برخورد سهلگیرانه اما بهای سنگینی روی دست جامعه، تاریخ و ملت ما خواهد گذاشت. هر چه در برجام خوشبین بودیم، حالا وقت آن است که با تمام قدرت، بدبین باشیم آقای روحانی! این بار بهای خوشبینی، تنها اقتصاد نیست، خودِ خود ما هستیم؛ جان ملت ایران است!