گروه سیاسی: نداشتن برآورد واقعی از توان و قدرت آمریکا، از جمله دلایلی است که بارها در تاریخ انقلاب اسلامی موجب اشتباه محاسباتی برخی مسؤولان و اتخاذ تدابیر منفعلانه در برابر آن شده است. 

به گزارش «وطن امروز»، داشتن یک ارزیابی درست و مبتنی بر واقعیات از قدرت و توان آمریکا جزو مهم‌ترین مؤلفه‌هایی است که تعیین‌کننده نوع راهبرد و استراتژی کشور در برابر تهدیدات آمریکاست. هرگونه اشتباهی در این مساله می‌تواند منجر به اتخاذ سیاست‌هایی شود که در طولانی‌مدت به کشور آسیب بزند، کما اینکه نمونه واضح این اشتباه محاسباتی را طی سال‌های گذشته و در موضوع برجام شاهد بودیم. 

حسن روحانی در حالی زمام قوه مجریه را به‌دست گرفت که پیش از آن با «کدخدا» نامیدن آمریکا، نوع نگاه دولت متبوعش به این کشور را نمایان کرد؛ جایگاهی در رأس هرم قدرت جهانی که برای زیردستانش راهی جز تمکین و تبعیت وجود ندارد. این نوع نگاه به آمریکا به وضوح در سخنان محمدجواد ظریف در جمع دانشجویان دانشگاه تهران در آذرماه 92 قابل مشاهده بود، وقتی که اظهار داشت: «آمریکا می‌تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد». 

مشخص است که این نوع نگاه وقتی به فرآیند سیاست‌گذاری در عرصه سیاست خارجی منتهی شود، به رفتارهای منفعلانه منجر خواهد شد و قدرت نقش‌آفرینی فعال را از کشور سلب خواهد کرد. 

آنچه از آمریکا به‌طور ویژه بعد از روی کار آمدن ترامپ و بویژه در نحوه عملکرد این کشور در بحران کرونا، در منظر دید مردم جهان قرار گرفت، حاوی عناصری است که بررسی آنها برای معتقدان به جایگاه کدخدایی آمریکا در دهکده جهانی، راهی جز تجدیدنظر در مبانی نظری اعتقادات خود نمی‌گذارد. 

دکتر فؤاد ایزدی، کارشناس مسائل آمریکا در یک برنامه تلویزیونی سعی کرد نمایی از واقعیت کنونی آمریکا را ارائه دهد. وی با بیان اینکه افول آمریکا به این معنی نیست که لزوما همه آمارها و شاخص‌ها در این کشور نزولی است، تصریح کرد: به هر حال در آنجا هم افراد با فکر، آگاه و توانمندی هستند که برای بهبود اوضاع کارهایی انجام می‌دهند اما واقعیت این است که برآیند شاخص‌های آمریکا به عنوان یک کشور به سمت پایین حرکت می‌کند و شاخص کلی نزولی است.

کارشناس مسائل آمریکا در ادامه صحبت‌هایش در این برنامه تلویزیونی یادآور شد: در اینکه این سیر نزولی از چه زمان آغاز شده بین کارشناسان اختلاف‌نظر وجود دارد و برخی عقیده دارند این روند از دهه 60 آغاز شده و برخی هم دیرتر، ولی در اینکه انقلاب اسلامی در این روند افول تأثیر گذاشته به نظر من شکی نیست و یک دلیلش هم همین اتفاقات منطقه است. چرا برنامه‌های این کشور در خاورمیانه جلو نمی‌رود؟ قطعا یک دلیلش جمهوری اسلامی است. از تبعات این مقاومت این است که طرف مقابل می‌آید 7 تریلیون در عراق هزینه می‌کند بعد نخست‌وزیر این کشور علاقه‌مند به ایران می‌شود. ایزدی اضافه کرد: این بحث افول در آمریکا جا‌افتاده است و بر سر آن اجماع دارند، این نشانه نوعی بیداری است که مردم آمریکا متوجه شدند اوضاع خوب نیست و دولت‌های مختلف در آن نتوانستند اوضاع را بهبود بخشند و بین نامزدهای مختلف به فردی رأی دادند که اصلا سابقه سیاسی ندارد و اتفاقا این هم نشانه افول است که شما اعتمادی به سیاستمداران سنتی کشورتان نداشته باشید؛ این می‌تواند هم بیداری باشد و هم نشانه افول. کارشناس سیاسی ادامه داد: این موضوع که آمریکا باید جایگاه کدخدایی داشته و ما باید زندگی خودمان را با او طراحی و هماهنگ کنیم نشانه خوف است، یعنی شما فکر می‌کنید آمریکا جایگاهی دارد که باید به آن جایگاه تمکین کنید، تا زمانی که این ذهنیت در بخشی از مسؤولان ما و در جریان‌های سیاسی مختلف وجود دارد مشکلات حل نمی‌شود. مشکلات کشور به خاطر آمریکا و افرادی است که از این کشور خوف دارند. اگر توانستید این را حل کنید بخش عمده‌ای از مشکلات حل خواهد شد. بر این اساس باید خاطرنشان کرد نگاه غیرواقعی به وضعیت کنونی آمریکا منجر به اتخاذ تصمیماتی خواهد شد که به جای معطوف کردن قوای کشور به حل درون‌زای مشکلات، راهبرد حل مشکلات را در دست قدرتی خارجی ببیند که اساسا قدرتمند بودن آن زاییده توهم و اشتباهات محاسباتی است؛ موضوعی که رهبر معظم انقلاب در دیدار 29 بهمن سال گذشته بر آن تاکید کرده و اظهار داشتند: «چیزهای عجیب و غریبی از لحاظ اجتماعی در آمریکا رایج است که انسان می‌فهمد اینها مثل خوره افتاده به جان این کشور و مثل موریانه دارد این را از بین می‌برد. [آمریکایی‌ها] ظاهر را آرایش می‌دهند، شکوه و جلال می‌دهند به ظاهر قضیه، برای اینکه هم دیگران را فریب بدهند، هم بعضی‌ها را در دنیا بترسانند؛ ظاهر قضیه آرایش است، شکوه و جلال است».  ایشان در ادامه خاطرنشان کردند: «همچنان که شکوه و جلال کشتی معروف تایتانیک مانع از غرق شدن آن نشد، شکوه و جلال آمریکا هم مانع از غرق شدنش نیست و آمریکا غرق خواهد شد».