عباس اسماعیل گل: «محمدرضا دوستمحمدی» تصویرگر مطرح کشور که همزمان با یکصدمین روز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی نسبت به انتشار 10 روایت تصویری از این شهید بزرگوار با عنوان «فقط به خاطر خدا» اقدام کرده است، در گفتوگو با خبرنگار «وطن امروز» درباره این آثار که در فضای مجازی مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است صحبت کرد.
* آقای دوستمحمدی در ابتدا درباره ایده اولیه این تصویرگریها توضیح میدهید.
چند وقت پیش یکی از دوستان از حوزه هنری استان کرمان با من تماس گرفتند و گفتند چندین خاطره بکر و کمتر شنیده شده از شهید سپهبد قاسم سلیمانی از سوی دوستان و اقوام شهید بزرگوار در کرمان جمعآوری کردهاند که قصد دارند این خاطرات را در قالبی متفاوت همزمان با صدمین روز به شهادت رسیدن شهید سلیمانی منتشر کنند و از آنجا که بنده هم بیصبرانه منتظر چنین فرصتی بودم که برای حاج قاسم در حد سواد هنریام کاری انجام دهم، بدون کوچکترین مکثی و با افتخار پیشنهاد دوستان کرمانی را قبول کردم و بلافاصله طی مشورتهایی درباره جزئیات طرح به جمعبندی رسیدیم.
* استقبال مخاطبان فضای مجازی از این طرح نشان میدهد این اتفاق یک اثر دلی بوده تا یک کار سفارشی.
متاسفانه در فضای تولید چنین آثاری اینقدر حرفهای تکراری و بعضا شعاری بیان شده است که یک هنرمند اگر درباره علل موفقیت احتمالی چنین آثاری سکوت کند، بهتر است.
* اما به هرحال نمیتوان واقعیتها را بازگو نکرد، حتی اگر تکراری باشد.
خب! اگر دنبال واقعیت درباره چگونگی موفقیت آثار با مضامین ارزشی هستیم، فقط باید همان جمله تکراری را بگویم که در مواجهه با کارهای ارزشی اگر دلی و عاشقانه به سمت تولید آن برویم، فارغ از کیفیت کار، اثر به دل مخاطب مینشیند که امیدوارم این اثر هم همین ویژگی را داشته باشد.
* معمولا هنرمندان برای خلق اثر درباره چهرههای سرشناسی چون حاج قاسم وسواس خاصی به خرج میدهند؛ شما هم به آن دچار شدهاید؟
در وهله اول میخواهم درباره این موضوع صحبت کنم که از همان لحظه شنیدن خبر شهادت حاج قاسم فقط از خداوند خواستم شرایطی فراهم کند و مرا واسطه قرار دهد که بتوانم کاری هر چند کوچک برای شهید قاسم سلیمانی انجام دهم. از سویی در حین خلق اثر ضمن نهایت تلاش از خداوند خواستم شرایطی فراهم کند که خروجی کار طوری باشد که خدای ناکرده شرمنده حاج قاسم و دوستداران بیشمارش نباشم یا کیفیت کار آنقدر پایین نباشد که موجب سوءاستفاده برخی کوردلان شود. از سوی دیگر بهواسطه اسم پرآوازه حاج قاسم، دنبال شهرت و دیده شدن بیشتر نیستم که به نظرم آفت خلق اثر در وصف شخصیتهای ماندگار و بزرگ همین مسأله است.
* به نظر شما بهتر نبود این آثار تصویری که همراه با خاطراتی بکر از شهید سپهبد سلیمانی در فضای مجازی منتشر شده، در قالب کتابی منتشر شود تا به ماندگاری این اثر بینجامد؟
به هر حال انتشار چنین آثاری در فضای مجازی فوایدی دارد، همچون امکان دیده شدن فراوان اثر از سوی مخاطبان اما واقعیت امر این است که خیلی از بازدیدهای فضای مجازی به صورت آنی اتفاق میافتد و از ماندگاری بالایی برخوردار نیست اما وقتی این تصویرگریها در قالب یک کتاب منتشر شود، علاوه بر اینکه به زیباییشناسی اثر کمک میکند، موجب ماندگاری آن در ذهن مخاطب میشود. ذکر این نکته هم ضروری است که کتابخوانان حرفهای و بزرگسال خیلی از کتابهای تصویری استقبال نمیکنند و ترجیح میدهند خودشان با مطالعه به تصویرگری بپردازند اما به نظرم کتابهای تصویری برای اغلب کسانی که آنچنان وقت زیادی برای مطالعه نمیگذارند، گزینه جذابی خواهد بود. اما درباره انتشار مکتوب مجموعه آثار «فقط بهخاطر خدا» باید گفت از ابتدا قرار بر این بود نسخه چاپی این آثار در قالب پوسترهایی از سوی حوزه هنری استان کرمان چاپ و توزیع شود که متاسفانه به خاطر شرایط کرونایی جامعه و محدودیتهای آن، این اتفاق رخ نداد که امیدوارم با رفع مشکل ویروس کرونا شاهد چاپ مکتوب این آثار هم باشیم.
* و سخن پایانی...
درباره مجموعه آثار «فقط به خاطر خدا» باید بگویم چون این مجموعه یک اثر مستند محسوب میشود، کار طراحی به لحاظ تنوع تصاویر بسیار سخت میشود که شاید تصاویر مستندگونه این مجموعه برای برخیها رضایتبخش نباشد که از همین جا تقاضا دارم کم و کاستیهای مربوط به این مجموعه را به پای ضعفهای بنده بگذارند.
***
بریدهای از کتاب «مهتاب خین»
شهادت ایستاده
شهید حاج حسین همدانی برای آنهایی که اطلاعاتی هرچند محدود از دوران دفاعمقدس دارند، نامی آشنا بوده و هست. فرمانده رشیدی که بین فرماندهان نظامی ایران به واسطه سن و سال به «حبیب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» شناخته میشد. او از فرماندهان دفاعمقدس بود و فرماندهی لشکر ۳۲ انصارالحسین، لشکر ۱۶ قدس، قرارگاه نجف اشرف، لشکر ۴ بعثت، لشکر ۲۷ محمد رسولالله و سپاه محمد رسولالله را برعهده داشت. ایشان در دهه 90 در خط اول مقاومت اسلامی، فرماندهی مدافعان حرم اهلبیت(ع) را در مقابل مزدوران داعش برعهده گرفت و در نهایت نیز در راه همین وظیفه به شهادت رسید. «مهتاب خین» یکی از 3 یادگاری باقیمانده از شهید حسین همدانی در حوزه کتاب است که با تلاش حسین بهزاد از میان انبوهی از خاطرات حاج حسین همدانی و به شیوه نگارش کتب تاریخ شفاهی منتشر شده است. متن زیر بخشی از این کتاب است: از شدت انفجارها و تیراندازی در سمت چپ خودمان فهمیدیم محور محرم توانسته به جاده برسد. آنجا بچههای وزوایی در روشنایی روز و بدون داشتن جانپناه میجنگیدند و در نتیجه خیلی آسیب دیدند. به طوری که وقتی ساعاتی بعد به اتفاق حاج احمد متوسلیان به پشت خاکریز شرق جاده، در محور محرم رفته بودیم، صحنههای دردآوری را مشاهده کردیم. آنجا نیروهای محرم وارد زمین آبگرفته و باتلاقی شده و توی باتلاق گیر کرده بودند. در همین اثنا یکسری نیروی کماندویی عراقی که خیز به خیز از سنگرهای جنوب غربی جاده خودشان را به آنجا رسانده بودند و در فاصله دویست متری جاده قرار داشتند، این بچههای گرفتار شده در باتلاق شرق جاده را به رگبار بسته بودند و تعدادی از این برادرها به نحو مظلومانهای آنجا قتلعام شدند. تلخترین صحنه آن واقعه برای من، مشاهده تعدادی از آن بچهها بود که چون تا نزدیکی زانو در زمین باتلاقی فرو رفته بودند و دفعتا آنها را به رگبار بسته بودند، ایستاده به شهادت رسیدند و اجسادشان به همان نحو سر پا مانده بود. سالهاست از سالروز سوم خرداد از نخلهای سوخته خرمشهر به عنوان نماد ایستادگی مظلومانه یاد میکنند؛ حق هم همین است که میگویند. اما ندیدیم و نشنیدیم کسی از نیروهای جوان محور عملیاتی محرم که صبح روز دهم اردیبهشت 61 در حاشیه شرقی جاده اهواز- خرمشهر ایستاده به شهادت رسیدند، یادی کرده باشد.