امیرحسین اسلامدوست: مدیریت شیوع بیماری نیازمند تغییر رفتار در آحاد جامعه است. تجربه نشان داده اکتفا به توصیهها و دعوت مردم در تلویزیون و پخش کلیپهای متعدد نمیتواند به تنهایی منجر به رفتارسازی شود. علاوه بر این اکتفا به توصیه و هشدار باعث میشود حاکمیت خسارتهایی را هم بر اثر تاخیر در مداخله در کوتاهمدت بپردازد و در نهایت هم پس از مدتی مجبور به دخالت و اعمال فشار است. نمونههای آن هم توصیه به مردم برای مسافرت نکردن در ایام عید نوروز است که در نهایت با تاخیر چند روزه، برای تردد بینشهری جریمه وضع شد.
مداخله حاکمیت علاوه بر اینکه باید بموقع باشد، هوشمند هم باید باشد. منظور از مداخله «هوشمند» استفاده همزمان از 2 مولفه «اطلاعات» و «فناوری» است. در صورتی که مداخله حاکمیت این دو مولفه را نداشته باشد، موفق نخواهد بود. به عبارتی عملا مداخلهای کور خواهد بود. در ادامه 3 سیاست هوشمندانه برای مقابله با کرونا را تشریح میکنم.
* قرنطینه خانگی هوشمند بیماران کرونایی قطعی
هنگام بروز بیماری واگیر باید جامعه را به 2 دسته افراد سالم و بیمار تقسیم کرد. راه جلوگیری از انتشار بیماری قطع ارتباط میان این دو دسته است. قطع ارتباط نیز تنها با قرنطینه افراد بیمار ممکن است. بهرغم سیاست فراگیر نقاهتگاههای عمومی در میان کشورهای درگیر با بیماری، این سیاست در ایران اتخاذ نشده و در مقابل بیماران کرونایی سرپایی و بیماران بستری مرخص شده از بیمارستان، به قرنطینه خانگی «توصیه» شدند. یک پیمایش در ایران از بیماران حاکی از آن بود که تنها 10 درصد این بیماران به قرنطینه کامل پایبند بودند و به احتمال بسیار آمارهای ملی با این آمار تفاوت معناداری نداشته باشد. ناکارآمدی توصیه، مسؤولان را وادار به مداخله کرد. ستاد ملی مبارزه با کرونا در جلسه 12 فروردین، خروج بیماران کرونایی مثبت از محل قرنطینه را نقض مقررات و مشمول محاکمه قضایی عنوان کرد اما این مصوبه هم ناکارآمد است؛ چرا؟ اول به این دلیل که جریمهای برای متخلفان تعیین نشده و دوم اینکه مشخص نیست چگونه میتوان افراد متخلف را شناسایی کرد.
به جای تصویب اینگونه مصوبات، ستاد مقابله با کرونا میتوانست محدودیتها و محرومیتهایی را برای بیماران کرونایی و خانوادههایشان اعمال کند تا از شکستن قرنطینه توسط این افراد جلوگیری شود. همچنین برای تشخیص تخلف و شکستن قرنطینه با داده مکانی تلفن همراه، ثبت تردد خودرو در دوربینهای شهری و استعلام تصادفی شماره ملی افراد توسط نیروهای انتظامی افراد را شناسایی میکرد. اعمال محدودیتها هم میتوانست امکان شکستن قرنطینه را کاهش دهد؛ محدودیتهایی نظیر غیرفعالسازی کارت سوخت، ممنوعیت تردد خودروی شخصی، عدم اعتبار حمایتهای بیمه شخص ثالث در مدت قرنطینه و عدم صدور بلیت قطار و هواپیما. از طرفی سیاستگذار میتوانست مشوقهایی را برای ماندن این افراد در قرنطینه وضع کند. مشوقهایی مثل رایگان کردن اینترنت خانگی یا اولویت در نرمافزارهای خرید غیرحضوری نظیر دیجیکالا و اسنپفود.
* شناسایی «فعالانه» بیماران بدون علائم بیماری
افراد بیمار 2 دسته هستند؛ آنهایی که علائم بالینی دارند و آنهایی که این علائم را ندارند. در حال حاضر نظام درمانی کشور ما یکجا نشسته است تا بیمارانی که حس میکنند کرونا دارند، خود مراجعه کنند، در حالی که افراد فاقد علائم، بسیار خطرناکتر از افراد دارای علائم هستند، چرا که عملا بدون محدودیت در جامعه تردد میکنند و باعث انتقال بیماری میشوند. ضروری است این افراد با استفاده از سامانهای اطلاعاتی شناسایی شوند و محدودیتهایی برای ایشان وضع شود. خانوادههایی که بیمار کرونایی دارند، جزو این دسته از افراد قرار میگیرند. اما راه موثر و دقیقتر تحلیل و پردازش سابقه تردد و ارتباطی تمام افراد کرونایی قطعی (با استفاده از داده مکانی سیمکارت و GPS تلفن همراه) و شناسایی افراد محتمل به بیماری با الگوریتمی مبتنی بر تعدد و طول تماس با افراد کرونایی است.
* محدودیت هوشمندانه تردد
برای کاهش نرخ انتقال بیماری باید تا حد امکان تردد در شهر را محدود کرد. در حال حاضر ترددهای شهری به کمک نیروهای انتظامی محدود شده است. همانطور که گفته شد این شیوه ممانعت سخت هزینههای اجتماعی و اقتصادی داشته و استمرار آن با هزینه و چالش همراه است. برای اعمال سیاست محدودیت تردد بینشهری میتوان از شیوههای نرمتر و هوشمندانهتری نظیر «ایجاد هزینه» برای سفر به استان غیربومی استفاده کرد. در این شیوه به جای اینکه نیروی انتظامی سد راه خودروی مردم شود، باید کاری کرد که هیچکس رغبت نکند با خودروی شخصی به شهر دیگری سفر کند. در شیوه «ایجاد هزینه»، خودروهای غیربومی توسط دوربینهای راهنمایی و رانندگی و ماموران ثبت میشوند و برای این خودروها محدودیتهایی مثل حذف 3 ماه سهمیه بنزین و عدم اعتبار حمایتهای بیمه شخص ثالث در استان غیربومی اعمال خواهد شد.