محمدحسین مهدویزادگان: «قدرت» یکی از 4 کلیدواژهای است که نهتنها در لیبرالیسم کلاسیک، بلکه در لیبرالیسم اجتماعی و نئولیبرالیسم نیز مورد بحث قرار گرفته است؛ اینکه در یک جامعه لیبرال که در آن مولفههایی مانند «برابری»، «پلورالیسم»، «شکیبایی» و «مدارا» موضوعیت و نمود دارد، ابزارهای قدرت باید چگونه تعریف شود. مرزبندی میان «قدرت تشویقی»، «قدرت تنبیهی» و «قدرت اقناعی» با شکلگیری جوامع لیبرال، از یک «ابهام تئوریک» به یک «دغدغه عملیاتی» تبدیل شد. در طول دهههای گذشته و بویژه پس از گذار بشریت به هزاره سوم، بسیاری از دولتها در غرب، به دلیل عدم تعریف نسبت دقیق میان «قدرت» و «اصول لیبرالیستی» قدرت مواجهه موثر با بسیاری از بحرانها را از دست دادهاند.
امروز درست در نقطهای قرار داریم که لیبرالیسم و اصول آن در غرب، بیش از هر زمان دیگری به چالش کشیده شده است. کار به جایی رسیده که اصول لیبرالیستی (با تفسیر غربی آنها)، نهتنها به «نقطه اتصال جوامع غربی» تبدیل نشده، بلکه به محل منازعه و نماد جدایی آنها مبدل شده و روزبهروز نیز این مسأله ظهور و بروز بیشتری پیدا میکند. فراتر از آن، دولتهای اروپایی که مطابق قوانین و پیمانهای تعریفشده در زمان تشکیل اتحادیه اروپایی قرار بود یک منظومه واحد را تشکیل دهند، هر یک در مواجهه با ویروس کرونا ساز خود را نواختند.
سران کشورهای اروپایی در 3 مرحله «توصیف اولیه بحران»، «تشریح بحران» و «مواجهه با بحران» نقاب لیبرالیستی خود را کنار گذاشته و رو در روی یکدیگر ایستادند. در اینجا دیگر خبری از برابری و احترام نبود! آنها حتی در تصویب بودجه جمعی برای مقابله با کرونا ناکام ماندند زیرا برخی کشورهای اروپایی که در آنها آمار مبتلایان کرونا کمتر بود، حاضر نبودند هزینه شیوع تصاعدی کرونا در کشورهایی مانند ایتالیا، اسپانیا، فرانسه و آلمان را بدهند. تنها اقدامی که بازیگران اروپایی بر سر آن به توافقی نسبی رسیدند، بستن مرزهای مشترک با یکدیگر بود. آنها ناچار شدند پیمان «شنگن» را زیر پا بگذارند تا شاهد خلط مرزبندیهای عملیاتی و ایدههای خود در جریان رفت و آمد شهروندان نباشند! در کشوری مانند انگلیس- که بهرغم جدایی از اروپا، به لحاظ جغرافیایی به این مجموعه تعلق دارد- «بوریس جانسون» رسما روش دیگر بازیگران اروپایی را در اتخاذ استراتژی «فاصلهگذاری اجتماعی» مورد تمسخر و انتقاد قرار داد و استراتژی «ابتلا و ایمنسازی جمعی» را در دستور کار دولت خود قرار داد. جانسون خود مدتی به ویروس کرونا مبتلا شد و مدتی در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانی در لندن به سر میبرد. ضمن آنکه شهروندان انگلیسی بهرغم تغییر استراتژی دولت (و اتخاذ استراتژی فاصلهگذاری اجتماعی)، همچنان جانسون را بابت این قصور خطرناک و مرگبار در روزهای نخست شیوع کرونا مورد شماتت شدید قرار میدهند. اصرار جانسون بر اتخاذ استراتژی ابتلا و ایمنسازی جمعی، منجر به مرگ هزاران انگلیسی شده است. «استفان لوفون» نخستوزیر سوئد نیز همین استراتژی خطرناک را اتخاذ کرد و زمانی به خود آمد که هزاران نفر از جامعه 10 میلیون نفری کشورش به ویروس کرونا مبتلا شده و صدها نفر نیز جان خود را از دست داده بودند! صورتبندی آنچه در جوامع لیبرالیستی و در دوران شیوع کرونا رخ داده چندان دشوار نیست! هر یک از بازیگران غربی در فقدان یک «قدرت جمعی»، ناچار شدند در سختترین شرایط ممکن پس از جنگ دوم جهانی، رویکرد یکجانبهگرایانهای را در جوامع اتخاذ کنند که محصول آن را امروز مشاهده میکنیم!
بدون شک دوران پساکرونا در غرب بسیار پیچیده خواهد بود. در سختترین مرحله، دولتمردان غربی در آمریکا و اروپا مورد عطاب شدید و حتی محاکمه شهروندان خود قرار خواهند گرفت. آنها با استناد به دادهها، آمارها و مواضع اولیه خود در زمان شیوع کرونا نزد افکار عمومی شدیدا محکوم خواهند شد. اما این تازه اول ماجراست! شهروندان اروپایی و آمریکایی در دوران پساکرونا نهتنها دولتهای اروپایی، بلکه «نظم لیبرالی کاذب» موجود در کشورهایشان را به چالش خواهند کشید. شهروندان اروپایی هماکنون بخوبی میدانند «مدیریت بحران ناشی از شیوع کرونا» از دست همه احزاب اروپایی اعم از سوسیال- دموکرات و محافظهکار خارج بوده و تنبیه دولتهای حاکم و سپردن قدرت به احزاب مخالف (به عنوان تنبیهی برای ناکارآمدی دولتهای فعلی در مواجهه با بحران)، اصل ماجرا را تغییر نمیدهد. در ماورای خشم شهروندان اروپایی، شاهد ایجاد دیالکتیکی جدید و تعیینکننده میان طرفداران «لیبرالیسم نوین» و منتقدان و مخالفان آن خواهیم بود؛ لیبرالیسمی که در سختگیری علیه شهروندان اروپایی و وضع قوانین فوری علیه شهروندان از هیچگونه تلاشی فروگذار نمیکند اما زمانی که وارد مناسبات «داخل قدرت» میشود، به یک «ساختار منعطف» و «شکننده» تبدیل میشود. متعاقب شکلگیری این منازعه پایدار، بسیاری از مفاهیم پسینی و ترکیبی مانند «دولت/ ملت» و «حقوق شهروندی» نیز دچار دگردیسی خواهد شد.