حسینعلی حاجیدلیگانی*: باید از همه کسانی که در ایام مقابله با کرونا زحمت کشیدند اعم از پزشکان و پرستاران و تمام کادر درمان و همچنین وزیر بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی، نیروهای مسلح و همه مدیرانی که با دقت تلاش کردند تقدیر کرد.
در زمینه کار درمان اقدامات مثبت بسیاری در حوزه پیشگیری و بهداشتی انجام شد اما از لحاظ مدیریتی و امور اجرایی، موارد انتقادی وجود دارد.
1) برخی تصمیمات در این راستا دیرهنگام بود. تصمیمی که میتوانست بموقع اتخاذ شده و آثار سوء و زیانها کمتر باشد، گرفته نشد. از فرصت ۱۵ روزه تعطیلات عید نوروز میشد بیشتر از آنچه اتفاق افتاد استفاده کرد اما شاهد بودیم بعد از گذشت چند روز از تعطیلات، محدودیتها اعمال شد و تازه مسؤولان خواستند با جدیت محدودیتها برقرار شود.
از ابتدای شیوع کرونا در کشور آقای رئیسجمهور مسؤولیت امور را برعهده نگرفت، یعنی تردید داشت و از حرکاتش اینگونه استنباط میشد که میخواهد اگر موفقیتی حاصل شد به نام خودش تمام شود اما از طرف دیگر این نگرانی در رفتار رئیسجمهور نمایان بود که نمیخواهد مسؤولیت کار را برعهده بگیرد تا پاسخگوی شکستها و نقایص باشد، لذا از ابتدای امر به صحنه نیامد.
2) در بحران کرونا فاصله عملکرد دولت از حرف تا عمل بسیار بود. درباره خیلی از تصمیماتی که توسط آقای رئیسجمهور یا سایر مسؤولان مربوط در زمینه مقابله با کرونا از طریق صداوسیما اعلام میشد، در صحنه و در عمل چیز دیگری را شاهد بودیم.
به طور مثال ۲۱ اسفند سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرد تمام بیماران کرونایی رایگان درمان میشوند اما شاهد بودیم افرادی هزینههای سنگینی را متحمل شدند. از جوانی که هیچ نوع بیمهای نداشت و در بیمارستان امین اصفهان بستری شد، بابت خدمات درمانی در ۶ روز ۹ میلیون تومان دریافت شد یا بیمار دیگری در یکی دیگر از بیمارستانهای اصفهان ۵ میلیون تومان پرداخت کرد.
بهرغم اینکه رئیسجمهور اعلام کرد تنها ۱۰ درصد هزینه از بیماران دریافت میشود اما در عمل این هم اجرایی نشد.
در برخی بیمارستانها مشاهده میشد دیدگاههای متفاوت برای درمان وجود داشت و براساس یک پروتکل تعیینشده در همه جا به طور یکسان عمل نمیشد. در برخی بیمارستانها به بیماران گفته میشد اگر میخواهید زودتر بهبود پیدا کنید بروید نسخه را از بیرون تهیه کنید. نمونههای آن را در بیمارستانهای تامین اجتماعی شاهد بودیم که با بیماران اینگونه رفتار میشد که این امر خود برای بیمار مشکلاتی را به دنبال داشت.
3) در بعد مسائل معیشتی مردم و نوع نگرانیهایی که در این زمینه وجود داشت شاهد بودیم مردم و مسؤولانی که در رابطه با کرونا تصمیم میگیرند واقف به ابعاد تصمیم خود نیستند.
یک میلیون وام را ابتدا با سود ۱۲ درصد اعلام کردند؛ وقتی مخالفت صورت گرفت و مراجع تقلید اعلام کردند این سود حرام است عقبنشینی کردند و گفتند این وام قرضالحسنه است.
بعد شرط گذاشتند حتما سرپرست خانوار باید گوشی تلفن همراه داشته باشد که این خود، مشکلات عدیدهای را بهوجود آورد و باعث تجمع مردم شد، ضمن اینکه باعث توسعه فرهنگ مصرفگرایی و بار کردن هزینههای اضافی بر خانوادههایی شد که برای هزینه تلفن مشکل خواهند داشت.
به نظر میرسد وزارت ارتباطات کاملا به دنبال سود بیسروصدا برای خود و درآمدزایی برای اپراتورهای تلفن همراه است. در دوران کرونا اینها بیشترین نفع را بردند و حتی هزینهها تا 2 برابر بیشتر از مردم دریافت شد.
در امر آموزش هم از سوی وزارت آموزشوپرورش هیچ برنامه مشخصی نه اعلام، نه تشریح و نه تبیین شده است. خانوادهها همه سرگردان شدهاند.
بعد از 2 ماه هم وقتی برنامهها را اعلام میکنند، ناقص است. من پیامهای مردم در این زمینه را برای وزیر ارسال کردم، پاسخ داد کسانی که میتوانند، از آموزشهای مجازی استفاده کنند. آقای وزیر آموزشوپرورش پاسخ دهند کسانی که در مناطق دوردست هستند و اینترنت در دسترسشان نیست، چه کنند؟
به نظر میرسد بناست کسانی که دسترسی بیشتری دارند در درس خواندن وضع بهتری داشته باشند و آنهایی که فقیرتر هستند یا اینترنت و گوشی مناسب ندارند نباید از آموزش بهرهمند شوند.
متاسفانه گوشی تلفن همراه داشتن برای دانشآموزان در حال تبدیل شدن به یک فرهنگ است، جای تاسف دارد که وزیر ارتباطات با دور زدن نمایندگان از مجلس رأی اعتماد گرفت اما عملا هیچ قدمی برای ایجاد شبکه ملی اطلاعات انجام نداد. در شرایطی که شبکه ملی اطلاعات نداریم، بردن تمام دانشآموزان به فضایی که هیچ در و پیکری ندارد و فردا روز فضای مجازی برای دانشآموز عادی میشود، اشتباه محض است. به جایی میرسیم که پدر و مادر هم نمیتوانند فرزندان خود را از شبکههای اجتماعی جدا کنند. اگر شبکه ملی اطلاعات برای مقاطع مختلف طراحی شده بود، این طرح درست بود اما وقتی چنین امکانی وجود ندارد، آثار مخرب فرهنگی بسیاری در انتظار نسل در حال پرورش ما خواهد بود.
* نماینده شاهینشهر در مجلس