فاطمه صابری: جهان خوشرنگ و لعابی که امروز در آن حاضریم، مملو از پیشرفتهای چشمگیر و اختراعات فراوان در حوزه علوم طبیعی و فناوری است. در عین حال، در باطن این پیشرفتهای شگفتآور، نوعی«جریان کاهشگرای عقلانی» در حال گسترش است که باعث شده برداشت ما از عقل به عقل معاش و ارزش اجرایی- ابزاری و نقش آن در سلطه بر طبیعت و کسب ثروت مادی محدود شود. امام علی(ع) در بخشی از خطبه نخست نهجالبلاغه درباره اهداف بعث انبیا میفرمایند:«فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول». یکی از مهمترین اهداف بعثت انبیا «استخراج نیروی عقل انسانی»به شمار میرود؛ هم عقل معاش و هم عقل ما عُبِدُ بِهِ الرَّحْمنُ وَ اکتُسِبَ بِهِ الجَنان! اما در حال حاضر، بویژه در نیم قرن اخیر از عمر جهان نو، به دلیل غلبه سیئه بر حسنه، متاسفانه شاهدیم آن محدودیت «عقول بشر» در عقل ابزاری، اکنون اسیر فرماندهی هوا و هوس هم شده است! و فرماندهی هوا و هوس بر عقول بشر و محدود شدن دنیای امروز در پول، قدرت و شهوت، همان فصل متمایز ما بعد از انقلاب اسلامی، برای همرنگ نشدنمان با جهان امروز است. آری! ما وارثان مکتب خمینی هستیم که طی این نیم قرن، در امتداد انسانهای پرورش یافته در این سرزمین که همیشه در پیشرفتهای گوناگون علمی، پیشانی کشورهای اسلامی بودهاند، انسانهای جدیدی چون چمران و آوینی و حججی تا شهدای هستهای و تا شهید سلیمانی و تا شهید بزرگوار مطهری و... را در کشورمان پرورش دادیم و این نعمت و ثروت عظیم انسانی، همان برگ برنده ملت ایران است که با آن میتواند در جهان اسیر در لذایذ این دنیایی، علم در ثریا و سهم خود از جهان را به دست آورد.
* معلم، استخراجکننده ثروتهای انسانی
حضور نخبگان ایرانی در بهترین دانشگاههای دنیا و رشد روزافزون شرکتهای دانشبنیان در داخل کشور، خودکفایی علمی و تکنولوژیک در صنعت نظامی و هستهای و برخی دانشهای روز جهان، همگی بر این امر صحه میگذارد که کشور ما از لحاظ برخورداری از استعدادهای استثنایی، یکی از کشورهای پیشرفته است.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی امسال در پیامی، با تبریک روز معلم به همه معلمان مدارس، دانشگاهها و حوزههای علمیه، کار بزرگ و جهاد معلمان را آموزش «شکوفاسازی استعدادهای کودکان و نوجوانان» در مسیر «ارزشهای اسلامی و انقلابی» با هدف ایجاد یک «جامعه دینی عادلانه و آرمانخواه» دانستند و خاطرنشان کردند: نسل جوانی که در این مسیر پرورش مییابد، ثروتی آنچنان انبوه است که هیچ پدیده ارزشمند دیگری با آن برابری نمیکند. ایشان با یادآوری سخن ارزشمند امام خمینی(ره) که معلمی را شغل انبیا دانستند، بیان کردند: این یک شعار تبلیغاتی نبود، سخن قرآن بود که فرموده است: وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ. تزکیه و تعلیم و کتاب و حکمت الهی 4 واژه کلیدی در دعوت اسلام و همه پیامبران است. واژه کلیدی دیگر قیام به قسط است. ایشان در تبیین رسالت پیامآوران کلام الهی بیان داشتند: در مدرسه نبوتها، نسلهای بشر با کتاب و حکمت، آموزش و پرورش مییابند و آنگاه زندگی عدالتمحور بنا میکنند و جوامع بشری بدین ترتیب به هدفهای آفرینش انسان نزدیک میشوند؛ و تأکید کردند: نسل جوانی که در این مسیر، صیرورت و پرورش مییابد، ثروت و ذخیره آنچنان انبوه و عظیمی است که هیچ پدیده ارزشمند دیگری برای کشور با آن برابری نمیکند. این ثروت، محصول کار و انگیزه معلمان در مدارس و دانشگاهها و حوزههای علمیه است.
* آموزشوپرورش گرانیگاه رشد و پرورش استعداد
با توجه به بیانات رهبر بزرگوار انقلاب درباره رسالت انبیایی معلمان، ایشان در سخنرانیهای متعدد تأکید داشتند آموزشوپرورش میتواند بستر ظهور انسانهای شریف، دانا، با استعدادهای جوشان، دارای ابتکار، دارای اخلاق نیک انسانی، دارای شجاعت، دارای قوت خطرپذیری، حاضر به ورود در میدانهای جدید، بدون هیچگونه عقده خودکمبینی یا خودبرتربینی، انسانهای دلداده به خدای متعال و متکی به قدرت الهی و دارای توکل کامل، انسانهای صبور، بردبار و حلیم باشد که چنانچه به مدیریت جامعه رسیدند، جامعه را به سمت صلاح و فلاح هدایت کنند. نهاد آموزشوپرورش به عنوان دستگاه ایکسری اولیه در شناسایی استعدادهای انسانی، یکی از چند بازیگر مهم تحولات و پیشرفت کشور به شمار میآید اما متاسفانه به دلیل اینکه شکل جدید آموزشوپرورش در کشور ما بر اساس یک مبنای فکری و اعتقادی دیگر به وجود آمده است و ما نیز در طول دهها سال، بر همان مبنا حرکت کردهایم و در واقع در همان ریل پیش رفتهایم که ریل درستی نبوده، متأسفانه شاهدیم نظام کنونی آموزشوپرورش ما توانایی لازم را برای شناسایی صحیح استعدادها و تربیت نسلهای گوناگون ما نشان نداده است، چرا که این نظام و این تشکیلات، وارداتی است؛ برخاسته از نیازهای درونی ما نیست؛ مبتنی بر هویت فرهنگی و عقلانیت توحیدی اصلاح و بازسازی نشده است. درست است که انسان باید همیشه از تجارب دیگران استفاده کند و این بد نیست اما آنچه بد است، این است که ما بیاییم الگوهای ملتهای دیگر و فرهنگهای دیگر را به طور دربست در بین ملت و کشور خودمان پیاده کنیم و اقتضائات و شرایط و زمینهها را اصلا در نظر نگیریم. از 100 سال پیش، این در کشور ما اتفاق افتاده است. بنابراین آنچه لازم و ضروری است، اصلاح و بازسازی و حتی تحول بنیادین در بخشهایی از دستگاههای تربیتی مثل آموزشوپرورش متناسب با هویت فرهنگی و عقلانیت مبتنی بر این هویت است. با توجه به اهمیت نقش آموزشوپرورش در استخراج «ثروت عظیم انسانی» و نیز با توجه به «نقش عقل» در تحولات انسانی و پیشرفت یک کشور، هرگونه بحث از تحول نظام آموزشی به منظور تحقق برنامههای پیشرفت ملت ایران، متضمن «تصویر صحیح از عقل» و «تغییر نقش عقل» متناسب با نیازهای جامعه و کشور و معطوف به ارزشها و باورهای دینی و فرهنگی این ملت است. رهبر حکیم انقلاب درباره نسبت بین هویت فرهنگی و عقلانیت معتقدند هویت فرهنگى ملت ایران شامل اخلاق والاى اسلامى، حکمت، توحید، خداباورى، انصاف، صداقت و همه آن چیزهایى است که در شعر فاخر فارسى وجود دارد و بیان میکنند اینها در واقع همان عقلانیت ملت ایران بهشمار میآید. ایشان پیروزی انقلاب و ظهور فردی مثل امام خمینی(ره) را ناشی از همین «هویت» برمیشمرند و بیان میکنند این هویت فرهنگی در واقع همان عقلانیت معنوى و خرد جمعی است که روى آن تأکید و تکیه میکنیم. بنابراین لازم و ضروری است این ترسیمسازی از عقلانیت و خرد جمعی ملت ایران بیش از پیش در دستور کار صاحبنظران و دلسوزان کشور قرار گیرد، تا این تصویر ناصحیح که بزرگان شعر و ادب و تصوف و عرفان، یکسره نکوهندگان خرد بودهاند، در اذهان تغییر یابد. آثار ادبی و عرفانی و فلسفی ما نشان میدهد انسان ایرانی در راستای طلب حیات حسنه و حیات کاملتر، به نقد عقل جزئی و عقل معاش پرداخته است.
* حیات حسنه و جهانی نو
رهبر حکیم انقلاب امسال در محفل انس با قرآن در این رابطه اشاره کردند طبق آیه 200 سوره بقره «فَمِنَ النّاسِ مَن یَقولُ رَبَّنا ءاتِنا فِی الدُّنیا وَ ما لَه فِی الأخِرَهِ مِن خَلاق»؛ در نگاه برخی افراد، دنیا یعنی پول، قدرت و شهوت و این افراد دوستیشان، دشمنیشان، رابطهگیریشان، تلاششان، هدفهایشان به خاطر اینهاست. اما خدای متعال، این جور قاعده زندگی ساختن را رد میکند. این افراد در زندگی دنیوی به چیزهایی خواهند رسید- در این زندگی موقت کوتاه- اما در زندگی اصلی و واقعی و اخروی که زندگی انسان در آنجاست چیزی ندارند، بینصیبند، بیبهرهاند. معظمله در ادامه صحبتهایشان بیان میکنند ما در اندیشه اسلام ناب و تفکر قرآنی اینگونه به حیات و زندگی دنیایی نمیاندیشیم. ایشان در این رابطه با استناد به آیه 201 سوره بقره «وَ مِنهُم مَن یَقولُ رَبَّنا ءاتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَهً وَ فِی الأخِرَهِ حَسَنَهً وَ قِنا عَذابَ النّار» میفرمایند این قاعدهسازی قرآن در برابر قاعدهسازی قبلی است. این آیه بیان میکند کسانی هستند که در دنیا دنبال حسنه هستند نه دنبال هر چیزی؛ و به خدا میگویند چیزهای نیکو را در دنیا به ما بده؛ چیزهایی که با فطرت انسان منطبق است، با نیازهای واقعی انسان منطبق است و آنها دنبال آخرت هم هستند. آن وقت خدای متعال اینها را به مقاصد حقیقی زندگی که همان حیات طیبه است میرساند. این قاعده قرآنی همان اصل مبنایی و مهمی است که ما وقتی در شعر شعراى گذشته مثل بوستان سعدى، شاهنامه فردوسى، خمسه نظامى، دیوان حافظ، مثنوى مولوى نگاه میکنیم، این پیامهاى ارزشمند را مشاهده میکنیم؛ پیام توحید و خداباورى، پیام درستکارى. بنابراین شعر فارسى مشحون از حکمت در راستای حیات حسنه، توانسته هویت مستقل براى ملت ایران تعریف کند؛ و این هویت مستقل و عقلانیت مبتنی بر آن، همان گنج ارزشمندی است که باید دستگاههای تربیتی ما بر مبنای آن انسان تربیت کنند تا ایران به سرزمین ارزشهای الهی و انسانی و حیات حسنه و طیبه تبدیل شود و هدایت به سمت توحید حقیقی را برای بشر امروز به ارمغان آورد.