باربد بهراد: قبل از جامجهانی 2002 سایتی راه افتاد به اسم onefootball. سایمون کوپر، سردبیرش بود و برای نخستین بار همه نویسندههای بزرگ فوتبال را در یک سایت جمع کرد. کسانی مثل فیل بال و گابریل مارکوتی از همین جا معروف شدند. هنوز نه خبری از ساکرنت و گل بود، نه مجلههای معروف مثل «فور فور تو» سایت آنلاین داشتند و نه اسکای اسپرتس به شکل امروزیاش بود. سایمون کوپر با اینکه خودش تحصیلکرده آلمان بود و مدرک آلمانشناسی داشت ولی موجی را راه انداخت که دقیقا ضدنفوذ آلمانیها در فوتبال بود. آن موقع اوج نفوذ آلمان در ساختار مدیریت فوتبال محسوب میشد. آلمان از نظر اقتصادی رهبر یورو شده بود، باشگاههای آلمانی در اوج بودند، شبکههای ZDF و ARD کل حق پخشها را میخریدند، اسپانسرهای بزرگ مثل آدیداس، زیمنس، کداک و بنز آلمانی بودند، تشکیلات فیفا و یوفا در سوییس کاملا دست آلمانیزبانها بود، هاوهلانژ که ریشه ژرمن داشت خودش به آلمانیها نزدیک بود، بلاتر رئیس و همهکاره فیفا بود، لنارت یوهانسون در یوفا آلمانوفیل بود،
بکن باوئر نفوذ شدید داشت در هر دو، میزبانی هلند و بلژیک در یورو 2000، جام جهانی 2006 در آلمان و میزبانی سوییس و اتریش در یورو 2008 هم نشان میداد عملا قطب آلمانوفیل در فوتبال خیلی قوی شده است. خود آلمان هم با کمیته میزبانی جام جهانی 2006 عملا سوار فیفا بود. حتی بعدا در جریان پرونده فساد فیفا معلوم شد آمریکاییها از طریق باند هنری کیسینجر آلمانیالاصل که تز دیپلماسی فوتبال را دنبال میکرد، از دهه 1970 داشتند آلمانها را در فیفا ساپورت میکردند تا جای پایی داشته باشند، چون خودشان در این ورزش فاقد اعتبار بودند. در چنین شرایطی کوپر که واقعا یک روشنفکر نادر در رسانههای مدرن بود، داشت با این سلطه مبارزه میکرد. شاید هم به خاطر انگلیسی بودنش ولی بعدها که در پاریس ساکن شد، معلوم شد از فرانسه هم بدش نمیآید. القصه! سایمون از 3-2 ماه مانده به جام جهانی 2002، تاریخ مستقل جامهای جهانی را از 1930 به صورت هفتگی در «وان فوتبال» منتشر میکرد. اولین جایی که نشان داد به آلمانها اعلان جنگ کرده مربوط به تاریخچه جامجهانی 1938 فرانسه بود که ماجرای آنشلوس (ادغام تیمملی اتریش در آلمان نازی) را کار کرد. بعد در تاریخ جامجهانی 1954 سوییس، برای اولین بار در یک رسانه به احتمال دوپینگ آلمانیها اشارهای گذرا کرد که 2 سال بعد موقع اکران فیلمی آلمانی در همین مورد موجی از افشاگریها درباره دوپینگ آمفتامین این تیم قبل از بازی فینال جلوی مجارستان راه افتاد. همچنین برای نخستینبار در رسانهها اشاره کرد که روسای آلمانوفیل و آنگلوفیل وقت فیفا احتمالا برای میزبانی و قهرمانی کشورهای محبوبشان اعمال نفوذ میکردند. (1954 سوییس، 1958 سوئد، 1966 انگلیس) همچنین به دخالت آمریکاییها (کیسینجر) در میزبانی مکزیک، آلمان و آرژانتین در جامهای 1970 تا 1978 و واتیکان برای جامهای 1982 اسپانیا و 1990 ایتالیا اشاره کرد. شاید باورتان نشود اما ترجمه همین مطالب در همشهری ضمیمه بود که کسی مثل محمد قوچانی و خیلی از نویسندههای اصلاحطلب را به فوتبال علاقهمند کرد چون تازه متوجه کارکردهای پنهان فوتبال شده بودند. بررسی خلاصه تاریخ جامهای جهانی از سوی وان فوتبال به جام 1970 که رسید، تازه یک رشته پروندهسازی جدید علیه اعمال نفوذهای آلمانوفیلها ( آلمان غربی، آلمان شرقی، هلند، اتریش) شروع شد. این تاریخچهها فاش کردند فیفا و داوران جامجهانی بویژه داوران ژرمنزبان به اشکال مختلف به نفع این تیمها اعمال نفوذ کردهاند. مواردی که مستقیما مطرح شده بود: برد زورکی آلمان مقابل مراکش(70)، برد زورکی هلند مقابل تونس به کمک داور آلمانی و برد زورکی آلمان غربی در بازی افتتاحیه 1974 مقابل شیلی به کمک داور هلندی، تبانی آلمان غربی و شرقی در بازیهای گروهی برای اینکه آلمان غربی میزبان در مرحله نهایی همگروه هلند و برزیل مدعیان اصلی جام 1974 نشود، داوری مغرضانه داور آرژانتینی در دور گروهی برای جلوگیری از شکست آلمان غربی مقابل پدیده آفریقایی یعنی تونس که واقعا داشت آلمان را میبرد و این نشانه ادای دین به حمایت آلمانیها از میزبانی حکومت نظامی آرژانتین در مقابل بقیه اروپاییها بود، تبانی آلمان غربی با اتریش برای حذف دیگر پدیده آفریقایی در جامجهانی 1982 یعنی الجزایر و چشم بستن داور بر وحشیگری شوماخر مقابل بازیکن فرانسه در نیمه نهایی همان جام باز هم در یک نان قرض دادن دیگر توسط داور هلندی. خلاصه! کوپر و تیمش طوری درباره تاریخچه حضور آلمان در جامهای جهانی سیاهنمایی کردند که با شروع جامجهانی در کره و ژاپن همه دنبال آتو گرفتن از داوری بازیهای این تیم بودند و حواسها از کرهجنوبی پرت شد.