احسان سالمی: 2 روز پیش بود که خانه سینما با ارسال خبری برای رسانهها از این نوشت که «با توجه به نحوه برگزاری و تصمیمات متخذه در جلسه شورای صنفی نمایش مورخ 22/2/1399 در معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی، بزودی خانه سینما پس از بررسیها و مشورتهای لازم موضع خود را در قبال رویههای غیرصنفی و نامتعارف این جلسه به اطلاع میرساند». استفاده از تعبیر «غیرصنفی» و «نامتعارف» برای این موضوع نشاندهنده آغاز نزاعی تازه میان خانه سینما با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ نزاعی که بسیاری از رسانهها آن را با اتفاقات پیش آمده میان مدیران سازمان سینمایی با خانه سینما در سالهای پایانی دولت دهم مقایسه میکنند؛ آن هم درست در شرایطی که دولت دوازدهم از همان ابتدای کار خود با حمایت گسترده هنرمندان از جمله سینماگران روی کار آمد و بسیاری اصلا تصور نمیکردند کشمکشها میان دولت و نهادهای صنفی سینمایی تا این اندازه بالا بگیرد؛ نزاعی که به نظر میرسد هر دو طرف در شکلگیری آن مقصرند.
* دعوا از کجا و برای چه شروع شد؟
ماجرا از آنجا آغاز شد که در اولین جلسه شورای صنفی نمایش در دوره جدید که با حضور سیدمحمدمهدی طباطبایینژاد، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و نمایندگان صنوف برگزار شد، مرتضی شایسته با اکثریت آرا به عنوان دبیر شورا در دوره جدید انتخاب شد. براساس آنچه رسانهها در ارتباط با این جلسه اعلام کردند، غلامرضا فرجی و محمدرضا صابری از انجمن سینماداران، مرتضی شایسته از کانون پخشکنندگان، حسین فرحبخش به نمایندگی از تهیهکنندگان و محسن امیریوسفی به نمایندگی از کارگردانان در این جلسه حاضر بودند.
اما تنها ساعتی پس از اتمام این جلسه، اخباری در رسانهها در ارتباط با عدم اعتبار نتایج حاصل از این جلسه منتشر شد؛ اخباری که محوریت آن با اعتراض محسن امیریوسفی به عنوان نماینده کانون کارگردانان بود. محمدمهدی طباطبایینژاد، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در همان روز در گفتوگویی با مهر، با رد ادعای برخی رسانهها در ارتباط با فاقد اعتبار بودن مصوبات این جلسه، با اشاره به اینکه اصل این نزاع از اعتراض 2 صنف کارگردانان و تهیهکنندگان شکل گرفته است، در توضیح این موضوع گفت: «درباره تهیهکنندگان که ما اصلا با آنها نامهنگاری نکرده بودیم، چون جامعیت صنفی ندارند و ما شورای عالی تهیهکنندگان، انجمن تهیهکنندگان مستقل و... را داریم اما صنف واحد تهیهکنندگان نداریم. در نظامنامه اکران هم آمده است تا زمانی که جامعیت صنفی وجود نداشته باشد، معاون ارزشیابی، کارشناس مربوط را از آن صنف انتخاب میکند. از این منظر طبیعتا انجمن صنفی تهیهکنندگان نیاز به معرفی نماینده نداشت و ما هم مکاتبهای نکرده بودیم. درباره صنف کارگردانان هم از قبل به آقای امیریوسفی سپرده بودیم که نماینده خود را معرفی کنند. ایشان معرفی نکردند و خودشان به عنوان نماینده در جلسه حاضر شدند. سپس زمان رأیگیری برای انتخاب رئیس شد. در اینجا سوالم از آقای امیریوسفی این است که اگر ایشان نماینده کانون کارگردانان نبود، چرا در رأیگیری شرکت کرد؟ چرا همان لحظه نگفت من نماینده کانون کارگردانان نیستم؟»
* تلاش برای تعامل با متخصصان زیر میز زدن؟!
اما این حواشی در شرایطی ایجاد شده است که محسن امیریوسفی به عنوان رئیس شورای مرکزی کانون کارگردانان و عضوی از این شورا که در جلسه مزبور حضور داشته، بعد از جلسه در گفتوگویی با ایسنا نسبت به اتفاقات اخیر اینگونه اعتراض کرده است: «کانون کارگردانان در هیچ شرایطی تن به انتخابات دولتی و مخدوش برای صنف نمیدهد. از طرفی من چگونه میتوانم در انتخاباتی شرکت کنم که بنا بر تقاضای خودم نماینده کانون برای شورای صنفی نیستم و برخلاف ادعای آقای طباطبایینژاد، پیش از آن نام نماینده جدید را هم به صراحت در جلسه اعلام کردم و ایشان موضع منفی گرفت. اصلا مگر انتخابات فرمایشی شورای صنفی آن هم تحت نظر مدیر نظارت سینمایی میتواند انتخابات باشد؟!»
البته امیریوسفی در شرایطی به اتفاقات پیش آمده اعتراض کرده که بسیاری از همان ابتدا نسبت به حضور کارگردانی با سابقه ساخت فقط ۳ فیلم در شورای صنفی نمایش آن هم بدون اینکه تجربه چندانی در حوزه مسائل مرتبط با اکران داشته باشد، معترض بودند و حالا امیریوسفی از این گفته که قرار بوده بعد از او رضا درمیشیان به عنوان نماینده کانون کارگردانان در این شورا حضور داشته باشد که او هم در زمینه کمتجربگی و عدم آشنایی با مسائل اکران شرایطی مشابه امیریوسفی دارد.
گذشته از این انتقادات درست به عدم تجربه امیریوسفی در حوزه مسائل مرتبط با اکران، مسأله مهم دیگر این است که چهرههایی همچون امیریوسفی و درمیشیان طی این سالها همیشه با نهادهای دولتی درگیر چالش بودهاند و حضور آنها در شوراهای مرتبط با اکران از اساس چالشبرانگیز بوده است. امیریوسفی با همان 3 فیلمی که در عرصه سینما ساخته سالها درگیر حاشیه بود و حضور او یا چهره پرحاشیهای همچون رضا درمیشیان در شورای صنفی اکران که بالاخره باید با وزارت ارشاد به عنوان متولی اصلی سینما در کشور تعامل داشته باشد، چندان منطقی به نظر نمیرسد. آن هم چهرههایی همچون امیریوسفی که در ماجرای تلاشهای مکررش برای حضور فیلم «آشغالهای دوستداشتنی» در جشنواره فیلم فجر نشان داده علاقه زیادی به زیر میز بازی زدن و درست کردن حاشیه دارد! پس در این شرایط عجیب نیست امیریوسفی پس از مدتها حضور در شورای صنفی نمایش به یکباره و زمانی که برای حضور در دوره جدید شورا رای نیاورده، با زدن برچسب «دولتی» به این شورا، در جهت زیر سوال بردن صلاحیت آن تلاش کند.
* در آرزوی مدیریت توانمند سینمایی
اما همه انتقادات را نباید متوجه خانه سینما یا صنوفی همچون کانون کارگردانان و شوراهای عالی تهیهکنندگی دانست، چرا که در این ماجرا و نزاعهای ایجاد شده، قطعا ناتوانی وزارت ارشاد نیز موثر بوده است. سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در جریان برگزاری جشنواره فیلم فجر سال گذشته و حواشی عجیب و غریب آن بخوبی نشان داد کمترین توانایی را در زمینه مدیریت طیفهای مختلف سینمای ایران دارد، در شرایطی وارد چالش با برخی صنوف سینمایی شده که به نظر میرسد همین چالشها نیز به واسطه ناتوانی این سازمان در تعامل و مدیریت صنوف به وجود آمده است. محمدمهدی طباطبایینژاد، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در شرایطی از عدم جامعیت صنفی تهیهکنندگان سینما و وجود و شورای عالی تهیهکنندگان، انجمن تهیهکنندگان مستقل و... گفته که همه فعالان سینمای ایران میدانند تا زمانی که وزارت ارشاد خود به عنوان متولی اصلی سینما در کشور به این ماجرا ورود نکند و برنامهای برای یکپارچه شدن شوراهای فعال در عرصه تهیهکنندگی ارائه نکند، صنف تهیهکنندگی در سینمای ایران هیچگاه سامان نخواهد یافت و این نزاع غیرمنطقی تا بینهایت ادامه پیدا خواهد کرد.
قطعا نزاع اخیر در میان متولیان دولتی سینما با صنوف سینمایی در آینده نه چندان دور پیچیدهتر از قبل نیز خواهد شد بویژه آنکه با ورود چهرههای مختلف به این موضوع و اظهارنظر آنها درباره این ماجرا، باب سوءتفاهمها و پررنگتر شدن کدورتها باز میشود و در این میان آن که بیش از همه ضربه خواهد خورد، سینمای ایران است! سینمایی که به نظر میرسد قرار نبود اینگونه عقبگرد کند.