سخنرانیهایی که رهبر انقلاب پیرامون شخصیت امیرالمومنین علیهالسلام از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز داشتهاند، مجموعه باارزشی است که به ابعاد مختلف شخصیت آن حضرت پرداخته و نکات دقیق و در عین حال مفید و جالبی را از زندگی سیاسی و سلوک فردی امام علی(ع) به مخاطب عرضه میکند. رهبر معظم انقلاب با برجسته ساختن خطوط اصلی حرکت سیاسی امام علی(ع) شاخصهای بنیادین یک عمل سیاستورزانه در چارچوب سیره علوی را نمایان میسازند.
دین بشریت به امام علی(ع)
اگر امروز مفاهیم حق، عدل و انسانیت با ارزش است و این مفاهیم زنده مانده و روز به روز قویتر و راسختر شده است، به خاطر همان مجاهدتها و فداکاریهاست. اگر امثال علی بن ابیطالب- که در طول تاریخ بشر بسیار نادرند- نمیبودند، امروز ارزشهای انسانی وجود نداشت؛ عنوانهای جذاب برای بشریت، جذابیت نداشت؛ بشر زندگی و تمدن و فرهنگ و آمال و آرمان و اهداف والا نداشت؛ و بشریت به یک حیوانیت وحشی و درنده تبدیل میشد. بشریت به خاطر حفظ آرمانهای والا، مرهون امیرالمؤمنین و انسانهای والایی در حد اوست.
بیانات در دیدار جمعی از مردم و کارگزاران نظام ۱۰/بهمن/۱۳۶۹
مردمیترین حکومت!
میفرماید: آنقدر مردم اطراف من جمع شدند که امام حسن و امام حسین (2 فرزندی که هر دو جوان بودند) کوبیده شدند. از بس مردم فشار آوردند، لباسم پاره شد.
فشار مردم برای این است که امیرالمؤمنین را شایستهترین کس میدانند که میتواند امور مردم را اداره کند. از اول در میان مردم و با مردم بود؛ دارای فکر الهی؛ دارای فضیلت سبقت به اسلام و فضایل فراوانی که دیگران آن فضایل را نداشتند. امیرالمؤمنین با یک چنین وضعی به حکومت میرسد و از اولین لحظاتی که این حکومت الهی آغاز میشود، همه گفتهها، توصیهها، فرمانها، کردارها و رفتارها در جهت خیر عامه مسلمانهاست.
خطبههای نماز جمعه ۱۰/تیر/۱۳۶2
حمایت از مستضعفان
امیرالمؤمنین علیهالسلام وقتی پا گذاشت روی منبع خلافت، اول حرف این بود: هر ذلیلی، هر مظلومی، هر ستمکشی از نظر من عزیز است و حق او در اولویت است تا وقتی که حق او از ظالم بگیرم و به عکسش ظالم- ولو در مقام عزت قرار داشته باشد- پیش من ذلیل است تا حق را از او بگیرم؛ بعد میشود مثل مردم عادی. فرمود: آن اموالی را که در دوره گذشته گرفتید و ناحق بوده، باید پس بدهید؛ حتی اگر با این اموال، کنیز خریده و یا ازدواج کرده باشید و یا آنها را در مصارف زندگی خرج کرده باشید. اینها مال بیتالمال و مال مردم است. باید پس بدهید! این حکومت امیرالمؤمنین است.
در مقابل چنین روشی، آن کسانی که خیالات دیگری داشتند چه حالی پیدا میکنند؟ بعضی خیال کرده بودند که علی بن ابیطالب هم مثل دیگران یک مقامی، حکومتی یا ولایتی به آنها خواهد داد. اما امیرالمؤمنین قرص و محکم ایستاد. شب آمدند با وی صحبت کردند؛ حضرت اموال بیتالمال را میشمرد؛ چراغ را خاموش کرد! گفتند: این چه کاری است؟ فرمود: این چراغ بیتالمال است. خاموش کردم، چون حرف ما حرف خصوصی است!
این روش را دیدند، فهمیدند با این نمیشود ساخت. چه کسانی نمیتوانستند بسازند؟ عمار؟ اویس قرنی؟ صعصعه بن صوحان؟ نه؛ اینها میتوانستند، اینها مردم معمولی بودند، آدمهای عادت نکرده به رفاه و زندگی اشرافی و غارت نکرده بیتالمال بودند، اینها میتوانستند با علی بسازند. آن کسانی که ایمان قوی داشتند، سابقه بدی نداشتند، در اموالشان از اموال بیتالمال چیزی نبود، آن کسانی که میخواستند روزی حلالخوری کنند، اینها میتوانستند با علی بسازند. کسانی نمیتوانستند با علی بسازند که دستشان زیر کارد مظالم بیتالمال بود. آنها میدیدند که علی برنده است، و قاطعیت دارد و اقدام میکند.
بیانات در شب ۲۱ ماه مبارک رمضان
۹/خرداد/۱۳۶5