دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند؟
در مصرع اول، شاعر اذعان دارد که این ملائک بودهاند که پوستر خاکبرسری را روی در میخانه زدهاند و فرار کردهاند و طبعا شاعر هرنوع زدن و دررفتن را تکذیب میکند. اما ظاهرا آن وقت از دوش، کسی یا کسانی شاعر را دیدهاند یا از کانالش اسکرینشات گرفته و منتشر کردهاند. لذا شاعر میبیند خیلی تابلو است و به همین دلیل مصرع دوم را فورا چسبانده که اندر آن ظلمت شب بوده و من در خواب و بیداری بودهام و نفهمیدهام که از کجا چی را به کجا چه کردهام، فلذا من را قضاوت نکنید و زبان روزه حیف است.
در نسخ قدیمیتر، مصرع دوم، «خبری» است ولی شاعر پس از تابلو شدن در مصرع اول و قضیه خواب و بیداری، از گزینه ویرایش تلگرام استفاده کرده و آیدی خودش را حذف و علامت سوال را اضافه نموده است که مپرس! و نیز در مقدمه دیوان، گراور نامه شاعر به سازنده تلگرام آمده که ضمن ببوس رویش، از او خواسته تا وقتی مطلبی را در کانالش ویرایش میکند، آن پایین ننویسد ویرایش شد، بلکه بنویسد ویرایش نشد و این مطلب از اول هم همینجوری بود و نهتنها شهین، بلکه مهین و گلین و زرین و شروین و بقیه، از این پوستر و آن جاسوس و سند 2030 و باقی قضایا اطلاعی ندارند و داشتهاند بامیهشان را میخوردهاند.