دکتر منوچهر محمدی*: در میان نظریات رایج در روابط بینالملل در حوزه تصمیمگیری سیاست خارجی نظریهای وجود دارد به نام نظریه بازیگر بزدل (Chiken Game and or Game of Brinkmanship). طبق این نظریه، زمانی که رانندههای 2 اتومبیل با سرعت هر چه تمامتر و در جهت مقابل یکدیگر با سرعت حرکت میکنند که احتمال برخورد و نابودی هردو وجود دارد در نهایت در آخرین لحظات یکی از آنها ناچار است با انحراف به چپ یا راست از برخورد جلوگیری کند. در این شرایط آن رانندهای که دارای اراده قویتر است و از برخورد ابایی نداشته و از ضعف راننده مقابل آگاهی دارد، پیروز این میدان خواهد بود.
نمونه عینی این برخورد را در بحران موشکی کوبا در سال1961 شاهد بودیم؛ زمانی که ایالات متحده آمریکا با محاصره کوبا از نزدیک شدن کشتیهای حامل موشکهای اتحاد جماهیر شوروی برای تاسیس یک پایگاه نظامی در نزدیکی سواحل آمریکا در کوبا جلوگیری کرد و شوروی در نهایت به منظور جلوگیری از یک برخورد که میتوانست شعلههای جنگ سوم جهانی میان 2 ابرقدرت را بیفروزد مسیر کشتیهای خود را تغییر داد و از نزدیک شدن به ناوگان آمریکا احتراز کرد.
اعزام کشتیهای نفتکش، آن هم با پرچم برافراشته ایران و با روشن بودن دستگاههای رادیویی، عزم و اراده قوی جمهوری اسلامی را برای شکستن شجاعانه و مقتدرانه تحریمهای ظالمانه آمریکا نشان داد. این حرکت، آمریکای متکبر و پرنخوت را به مبارزه و چالش کشاند و برای نخستینبار صحنهای جدید از جنگ ارادهها را پیش چشم همه جهانیان تصویر کرد؛ صحنهای که در نهایت آمریکا در برابر اراده مستحکم جمهوری اسلامی ضعف نشان داد و از میدان به در رفت.
اقدام شجاعانه جمهوری اسلامی بعد از پرتاب ماهواره نور به فضا، یک قدرتنمایی تمامعیار و منحصر به فرد بود. این قدرتنمایی، پوشالی بودن هیمنه ایالات متحده آمریکا را بار دیگر به جهانیان نشان داد، آن هم در شرایطی که فضاحت مدیریت آمریکا در مقابل ویروس فراگیر کرونا در معرض دید عموم مردم جهان قرار گرفته است. به همین دلایل است که دیگر رجزخوانی این ببر کاغذی علیه قدرتهای مستقلی مانند جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران خریداری نخواهد داشت.
نکته جالبی که در این بین باید به آن اشاره کرد این است که در بحران کمبود سوخت ونزوئلا و راهاندازی پالایشگاههای نفت در این کشور، حتی دولت فدراتیو روسیه نیز به خاطر تهدیدات دولت آمریکا از کمکرسانی به ونزوئلا امتناع و حمایت خود را از این دولت مستقل قطع کرد. با این حال، جمهوری اسلامی بلافاصله با اقتدار کامل و با اعزام کارشناسان و ارسال قطعات و تجهیزات پالایشگاهی و همچنین ارسال محمولههای بنزین و گازوئیل خطر برخورد با آمریکا را به جان خرید و به کمک ونزوئلا شتافت و این همان چیزی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی تحت عنوان حمایت از مستضعفان جهان مطرح شده است.
امروز باید با صدای رسا اعلام کرد دورانی که در برابر جنایات آمریکا مثل حمله موشکی به هواپیمای مسافری ایرانی در خلیجفارس یا زدن تاسیسات نفتی کشورمان، راهی جز محکوم کردن زبانی نداشتیم تمام شده است و امروز این قدرت را داریم که در برابر هر اقدام تهدیدآمیز و مخرب آمریکایی به صورت عملی پاسخ آن را مقتدرانه بدهیم.
نمونه این قدرت تقابلی را در شهادت حاجقاسم سلیمانی و حمله موشکی به پایگاه نظامی عینالاسد دیدیم. اقدام متقابل ما در توقیف کشتی انگلیسی نیز از همین دست بود.
همه این حوادث و تحولات اخیر نشان میدهد تاریخ روابط بینالملل در حال ورق خوردن است و از درون آن شرایطی جدید به وجود آمده است که:
اولا: جمهوری اسلامی به عنوان یک ابرقدرت منحصر به فرد در صحنه روابط بینالملل و سیاست جهانی حضور یافته و به رسمیت شناخته میشود و جایگاه خود را در صحنه جهانی تثبیت کرده است و به سایر بازیگران روابط بینالملل اعلام میکند و هشدار میدهد از این به بعد با این قدرت برتر باید با احترام ویژه و با رویکردی جدید برخورد کنند.
ثانیا: سیاست خارجی جمهوری اسلامی از این به بعد سیاست خارجی تدافعی یا پدافندی نیست، بلکه سیاستی تهاجمی و آفندی (در مقابل مستکبران جهان) خواهد بود و پرچم مبارزه مستضعفان علیه مستکبران را در سراسر جهان به دست گرفته است که یقینا خود زمینهساز تام و تمام برای ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود(ع) خواهد بود.
* استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران