printlogo


کد خبر: 220103تاریخ: 1399/3/10 00:00
چه کسی رومینا را کشت؟

علی بهادری جهرمی*: شاید بدترین خبری که انسان بتواند بشنود چنین خبری است؛ وقتی اصلی‌ترین مأمن و مأوای یک دختر، به قاتل او تبدیل می‌شود. شاید خیلی تفاوتی نکند پدر از سلامت روان برخوردار بوده یا خیر، در هر صورت در چنین وضعیت اسفناکی، وضع روحی همگان بویژه اطرافیان و آشنایان خانواده و سایر اعضای خانواده در بدترین حالت ممکن است. نمی‌دانم دیگر می‌توان ترکیب زن و مرد و خردسالان باقیمانده را همچنان یک خانواده نامید یا خیر اما شکل‌گیری چنین خانواده‌ای نتیجه مجموعه قاتلانی است که همه چیز خانواده را به مسلخ سوق می‌دهند. سعی می‌کنم در چند بند این مجموعه را بهتر به نمایش بگذارم.

1- اصرار بر سوق دادن فرهنگ بومی مردم مسلمان ایران‌زمین به سمت فرهنگ مهاجمی که از هر جهت ضعیف‌تر از فرهنگ اصیل ایرانیان است، با نشر مطالب گسترده علیه ازدواج در سنین پایین، مانع‌تراشی برای ازدواج‌هایی است که در بسیاری موارد با خواست و اراده طرفین و حمایت خانواده‌های آنها در سنین پایین‌تر از نرخی که از سوی برخی کشورها به تمام کشورها تلقین‌ شده صورت می‌گیرد؛ سنینی که در آن اجازه مشارکت فرد در تصمیم‌گیری‌های کلان ملی و تأثیر‌گذاری بر زندگی دیگران را با مشارکت در انتخابات به او می‌دهیم ولی می‌خواهیم اجازه ندهیم برای زندگی خود تصمیم بگیرد. جالب است غالب مخالفان ازدواج در سنین زیر 18 سالگی، امروز به اصلی‌ترین مدافعان آزادی ازدواج یک دختر 13ساله با مردی که بیش از 2 برابر سن خود دارد و خانواده او هم خیر و صلاح او را در این ازدواج ندیده‌اند مبدل شده‌اند!
2- اصرار بر مخالفت با احکام ناب اسلامی همچون قصاص که قرآن آن را موجد حیات دانسته و شاید خاصیت پیشگیرانه آن نیز مهم‌ترین عامل چنین نگرشی به آن شده است، یکی دیگر از عواملی است که گویی جان «انسان‌ها» را کم‌اهمیت‌تر از جان «یک انسان» می‌داند و مدعی است اگر کسی به جان دیگری تجاوز کرد، جان او مهم‌تر از جان مقتول است و نباید دستخوش تعرض قرار گیرد! تفکری که نمی‌خواهد به این بیندیشد که در حال حمایت از جان یک انسان (بخوانید قاتل) است یا حمایت از جان بسیاری انسان‌های دیگر (بخوانید مقتولانی که در صورت اقدامات پیشگیرانه مناسب همچون ایجاد رعب در دل قاتلان، جان سالم به در برده‌اند). جالب اینکه امروز این گروه نیز به خیل مدافعان قصاص پیوسته‌اند! و با فراموشی هر آنچه قبلا در رد حکم مسلم قصاص سر داده‌اند، در نقد چرایی عدم قصاص یکی از حالات قتل داد سخن سر می‌دهند!
3- اصرار بر آزادی مطلق بیان و تبلیغ و ترویج هرگونه فرهنگ و آدابی که حواس‌شان نیست وقتی بازیگری چهره شده، با کسی که 17 سال از خود بزرگ‌تر است ازدواج می‌کند و برای مدت‌ها موضوع ازدواج او به اصلی‌ترین مطالب فضای مجازی مبدل می‌شود، قطعا روی سایر دختران ایرانی بی‌تاثیر نبوده و فرهنگ اصیل ایرانی را با تهاجمی باورنکردنی مواجه خواهد کرد. مَنِشی که حواسش نیست پر‌بیننده‌ترین لایو اینستاگرامی تاریخ جهان، توسط مردم ایران که تنها یک درصد مردم جهان را تشکیل می‌دهند شکل گرفته و نشان از آن دارد که ذائقه جوانان این مرز و بوم چگونه دارد به سمت صحنه‌های مبتذل بی‌معنا، پوچ و ضدفرهنگی‌ای حرکت می‌کند که هیچ خط قرمزی را برای خود محترم نمی‌شمارد یا موسیقی‌های مبتذلی که سن ابتذال را به سن «بچه‌های مدرسه‌ای» سوق می‌دهد و با تمام توان هزینه و توان خود را مصروف به قهقرا بردن فرهنگ اصیل ایرانی کرده است. حواسش نیست که باید حداقل یک‌صدم ممنوعیت‌ها و محدودیت‌هایی را که برای جلوگیری از انتشار ویروس کرونا با تعطیلی همه‌ جا و همه چیز ایجاد کرد، برای جلوگیری از انتشار ویروس‌های مخرب اصلی‌ترین هسته تشکیل‌دهنده جامعه یعنی خانواده نیز به کار بندد. 
4- در کشاکش جولان تفکرات مخرب پیش‌گفته که همگی با هم به عنوان قاتلان فرهنگ اصیل مردم مسلمان ایران، بنیان‌های خانواده و ارزش‌های اصیل انسانی را به مسلخ می‌برند، بدیهی است بخش زیادی از توان آموزشی و ترویجی و تبلیغی مروجان دینی و بومی فرهنگ اصیل نیز به جای تبیین مفهوم درست غیرت، عفاف، خویشتنداری، صبر و... در حال مبارزه با فرهنگ‌های وارداتی هستند و در شلوغ‌کاری‌های سیاسی و رسانه‌ای، مجالی برای تعمیق جدی آنچه ضروری است پیدا نمی‌کنند و نتیجه آن می‌شود دخترکانی که مجذوب خطا می‌شوند و پدران عصبانی‌ای که مجالی برای آموزش چگونه پدری کردن نیافته‌اند. 
یکبار برای همیشه به جای حرف سیاسی و هیاهوی تبلیغاتی به این بیندیشیم: چرا باید دختری خانه پدری خود را به مقصد خانه پسری که بیش از 2 برابر خود سن دارد ترک کند؟ چرا باید با او تصویری بگیرد که در فضای مجازی منتشر شود بدون واهمه از اینکه ممکن است این تصویر توسط کل خانواده و آشنایان وی دیده شود؟ چرا باید پسر مقابل، هیچ واهمه‌ای از انتشار تصویر ارتباط خود با دختری 13 ساله بدون اذن پدر او نداشته باشد و چرا باید پدری عصبانی و از کوره در رفته از مشاهده چنین وضعیت اسفناکی، نداند برای حل مشکل خود چه کند و دست به جنایتی نابخشودنی بزند؟ اگر به دنبال حل این مشکلات هستیم و واقعا دوست داریم دیگر شاهد تکرار چنین صحنه‌هایی نباشیم، باید از ضربه زدن هرروزه به فرهنگ اصیل خود بازگردیم و یک‌صدا همگی به سمت ساماندهی بنیان‌های انسانی، خانوادگی، فرهنگی و... خود در مسیر اصیل و سنتی خود، در عین انطباق آن با نوآوری‌های دنیای مدرن پیش رویم. فرهنگی که شاید مهم‌ترین کمک‌کار ایرانیان در مقابله با ویروس کرونا و کاهش آلام آن بود، قطعا به طریق اولی بهترین کمک‌کار ما در کاهش مشکلات مرتبط با حوزه خانواده نیز خواهد بود. 
*حقوقدان و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس

Page Generated in 0/0068 sec