منوچهر محمدی*: حادثه قتل سیاهپوست آمریکایی در ملأعام اگر چه بسیار دردناک و چندشآور بود، در عین حال نباید آن را به عنوان یک اقدام جنونآمیز یک افسر پلیس آمریکا تلقی کرد، بلکه این نمونهای از رفتار سنتی نسل مهاجران اروپایی به قاره آمریکا بود. اینها همانهایی هستند که با نابودی بومیان سرخپوست و صلحدوست قاره زرخیز آمریکا، نهتنها قساوت و بیرحمی خود را بروز دادند، بلکه ثروت عظیم خدادادی آنها را نیز به تاراج بردند. اینها همانهایی هستند که بر این باور بودند اگر میخواهی کشته نشوی باید بکشی، اگر میخواهی زنده باشی باید بمیرانی. آنها بر این عقیده بوده و هستند که تنها نژاد خودشان حق آقایی و حیات دارد.
اینها همان کسانی هستند که صراحتا اعلام میکردند «سرخپوست خوب یک سرخپوست مرده است»!!
اینها کسانی هستند که برای استثمار و بهرهکشی از مردم آزاده و شریف قاره آفریقا تجارت برده را برای بیگاری در مزارع خودشان باب کردند و متجاوز از 20 میلیون سیاهپوست آفریقایی را با وضعی بسیار فجیع و با کشتی به قاره آمریکا بردند که در میان راه بیش از نیمی از آنها به خاطر شرایط سخت حملونقل از بین رفتند و جنازهشان را به دریا ریختند! اینها همان کسانی هستند که بر سر بهرهکشی از این بردهها و به بهانه لغو قانون بردگی جنگ شمال و جنوب راه انداختند. اینها همان کسانی هستند که رئیسجمهور وقت آمریکا، آبراهام لینکلن که آقای خاتمی او را به غلط شهید خطاب کرد و منادی آزادی بردگان شناخته شده، در خاطرات خود میگوید: «من هرگز با برابری سفید و سیاه موافق نیستم، بلکه معتقدم باید سیاهان به صورت مساوی مورد بهرهبرداری قرار گیرند».
هنوز هم در بسیاری از مناطق آمریکا تبعیض نژادی به عینه مشاهده میشود، تا جایی که در بسیاری از ایالتهای جنوبی و حتی شمالی آمریکا کلیساها، مدارس، رستورانها، اتوبوسهای عمومی و... متعلق به سفیدپوستان از سیاهان جداست.
آمریکا آنجایی است که هنوز علنا بر سر در بسیاری از رستورانها نوشته شده است: ورود سگ و سیاه ممنوع است. آمریکا آنجایی است که در ایالت نیویورک که بام اقتصاد و ثروت دنیاست، محلهای به نام هارلم وجود دارد که سیاهان در آن زندگی میکنند و با شرایط بسیار اسفناکی روزگار میگذرانند که بیماری، فساد، جنایت، آلودگی و ناامنی در آن موج میزند. آمریکا همان کشوری است که سیاهان به عنوان فقیرترین قشر جامعه الزاما به کارهای بسیار پست مشغولند و ورود آنها به ردههای بالاتر شغلی تقریبا ممنوع و غیرمحتمل است. آمریکا همان جایی است که پلیس سفیدپوست آن روزی نیست که ماموریت کشتن یک یا چند سیاهپوست را نداشته باشد و عموما هم در بیدادگاههای آمریکا قاتلان این سیاهپوستان تبرئه میشوند.
آمریکا همان جایی است که آن جنایتها و شکنجههای بیرحمانه را در زندان ابوغریب عراق و در سایر کشورها در طول تاریخ این کشور انجام دادند. آری! آمریکا همین است و حادثه خفه کردن جرج فلوید نمونه کوچکی از چهره واقعی آمریکاست و ما نباید فریب چهره بزک کرده این جامعه را که خود را به غلط منادی آزادی و حقوق بشر میداند بخوریم.
*استاد دانشگاه تهران