کد خبر: 220329تاریخ: 1399/3/18 00:00
رد سیاستهای درست حقالناسی بر گردن دولت است
وحید ارشدی*: دولتها و مجلسهای مختلف با تفکرات متنوع، نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را در سالهای اخیر بر عهده گرفتهاند و بسته به میزان ظرفیت فکری خود و پایبندی به اصول و قوانین، برای حل مشکلات مختلف به راهکارهای متنوع و متعددی دست پیدا کردهاند. این راهکارها در نهایت منجر به اتخاذ سیاستها و طرحهای مختلفی شده است که به مرور زمان یا به نفع مردم بودند یا رفته رفته شکست خوردند. از مهمترین آنها میتوان به سهام عدالت برای کاهش فقر، افزایش سود بانکی برای کاهش تورم، توزیع تسهیلات اشتغال برای کاهش بیکاری، کد شبنم برای جلوگیری از قاچاق، مسکن مهر برای حل مشکل مسکن و رونق آن، توسعه بانکهای خصوصی برای بالا بردن بهرهوری نظام بانکی، برجام برای حل روابط خارجی با دنیای غرب و کاهش هزینههای مبادلاتی با خارج، کارت سوخت برای کاهش مصرف بنزین، هدفمند کردن یارانهها برای کاهش بیعدالتی و کاهش یارانههای غیرمؤثر، طرح تحول نظام سلامت برای افزایش عدالت سلامت و... اشاره کرد. باید گفت برخی از این تصمیمات درست بوده ولی بسترهای مناسبی برایشان وجود نداشته است، برخی از این تصمیمات نیز دارای سازوکارهای نامناسبی بوده و برخی هم به دلیل نبود یک قوه مجریه توانمند با بنبست مواجه شدهاند و آنچه مشاهده میشود این است که بسیاری از سیاستهای درست بخوبی اجرا نشده و زندگی مردم را دچار نوسان و تلاطم کرده است. اما آنچه حائز اهمیت است اینکه هزینه این تصمیمات و تصمیمگیریها از جیب مردمی پرداخته شده و میشود که به قوه عاقله دولتمردان و نخبگان سیاسی و اقتصادی اعتماد کرده و سرنوشت خود و نسل آینده خود را به آنها سپردهاند تا برای آنها منافع ملی را به ارمغان آورده و هزینههای زندگیشان کاهش یابد. دولتهای مختلف که با حوادث مختلف و متنوع روبهرو بودهاند هر کدام بر اساس جهانبینی و بینش خود نسبت به اداره جامعه، اقدام به اعمال سیاستهایی کردهاند که هر کدام آنها دارای پیامدهای مثبت و منفی برای جامعه ایرانی در سطوح مختلف بوده است. لیکن هزینه اعمال این سیاستها یا از درآمدهای نفتی که بیتالمال عمومی است بوده و یا از مالیاتهای مردم به دولت. ضمن اینکه تبعات هر تصمیمی نسل حاضر و نسل آینده را متأثر کرده است. جفای نظام تصمیمگیری و تصمیمسازی به ملت ایران این است که به این سیاستها نگاه صفر و صدی دارد و نگاه فازی ندارد. از طرف دیگر برای حل مسائل اقتصادی و اجتماعی نگاه شبکهای نداریم. هر دولتی که میآید دولت قبل از خود را که حاصل از رأی مردم در زمان خودش بوده تخریب کرده و همه سیاستهایش را به سخره میگیرد و این بدین معناست که هیچ ارزشی برای هزینههای انجامشده برای نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری که از جیب مردم پرداخته شده است قائل نیست و 8 سال معادل میلیاردها دلار درآمدهای نفتی و هزاران میلیارد تومان مالیات را که صرف بدنه دولت و مجلس شده است از بین میبرد و این در حالی است که خود با آزمون و خطای مجدد مسیر طیشده را از نو سر میگیرد و منابع جدید را مجدد به هدر میدهد و در این مسیر چند نسل را فقیر و فقیرتر میکند. نمونه آن دولت یازدهم و دوازدهم است که به جای اصلاح و ترمیم سیاستهای دولت قبلی، تلاش کرد به تخریب چهره دولت نهم و دهم بپردازد و این در حالی است که پس از 7 سال کشور بازگشت به عقب دارد و از منافع آن دوره بهرهبرداری میکند. نویسنده مدعی نیست سیاستهای قبلی همگی در جهت خیر و صلاح ملت بوده است اما معتقد است نیاز به اصلاح و ترمیم سیاستهای گذشته وجود داشته نه حذف سیاستها، که باعث شود کشور 8 سال درجا بزند و رهاوردی جز تکیه بر سیاستهای دولت گذشته نداشته باشد. این نوعی حقالناس است که به جای اصلاح سیاستها، رویکرد حذف کامل آن را داشته باشیم و با پول مردم به جای اجرای سیاستهای دقیقتر و مکمل به اجرای ناقص سیاستهای دولتهای گذشته اقدام کنیم که در نهایت باید در دنیا و آخرت پاسخگوی مردم باشیم. 8 سال به خاطر عدم اجرای سیاستهای درست هزینههایی را به مردم تحمیل کردهایم که به راحتی جبرانپذیر نیست. ما نیازمند یک نظام تصمیمگیر و تصمیمساز منسجم و همراستا با اهداف نظام اسلامی در جهت پیشرفت، عدالت و حاکمیت منافع ملی بر منافع فردی و جریانی هستیم نه یک نظام تصمیمساز و تصمیمگیر گسسته و غیرمنسجم که نگاه یکپارچهای به مسائل و روندهای سیاستگذاری ندارد و فقط به ماندگاری کوتاهمدت خود در جایگاه قدرت و ثروت میاندیشد. امیدواریم مجلس و دولت آینده ضمن بررسی سیاستهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دولت فعلی، به جای حذف کامل آنها به ترمیم و اصلاح سیاستها پرداخته یا به اعمال سیاستهای درستتری رو آورند که منافع آن سیاستها، هزینههای پرداختشده از طرف مردم از طریق مالیاتها و درآمدهای نفتی را برای سیاستهای غلط جبران کند و روزی نرسد که دوباره پس از 8 سال به سیاستهای دولت و مجلس قبل رو آوریم و این خطایی نابخشودنی است.
* دکترای اقتصاد و عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد