بابک ملکی: بعد از رشد قابل توجه جمعیت در دهه ۶۰ و به دنبال آن، اجرای طولانیمدت برنامههای تنظیم خانواده در کشور، نرخ باروری کشور کاهش چشمگیری یافت؛ بهنحویکه نرخ کلی باروری کشور طی کمتر از 2 دهه، از رقم 5/6 فرزند در سال 1365 به رقم 8/1 فرزند در سال ۱۳90 رسید. به عقیده کارشناسان حوزه جمعیت، این امر در آینده موجب بروز مشکلات عدیدهای برای کشور خواهد شد. کاهش حجم و رشد جمعیت ملی، افزایش میانه سنی و سالمندی جمعیت، کاهش جمعیت در سن کار، کاهش رشد اقتصادی، پایین آمدن نرخ پسانداز خانواده، افزایش بار مالی نسلهای جوانتر، افزایش تقاضای بازنشستههای فعلی و فشار بر سیستم تأمین اجتماعی، شکافهای نسلی بر اثر بهم خوردن توازن جمعیت نسلها و جمع شدن چترهای حمایتی خانواده از سالمندان، بخشی از مهمترین تبعات کاهش جمعیت کشور محسوب میشود.
با توجه به اهمیت پویایی و رشد جمعیت و تأثیر آن بر بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مرور برخی شاخصهای جمعیتی کشور طی دهههای اخیر، تصویرگر خوبی از وضع جمعیتی کشور و به تبع آن، لزوم برنامهریزی برای افزایش فرزندآوری خواهد بود، لذا در ادامه به بررسی و مرور برخی از مهمترین شاخصهای جمعیتی کشور طی دهههای اخیر پرداخته میشود.
جمعیت کشور در سرشماری سال 1335، 9/18 میلیون نفر و در سال 1355، 7/33 میلیون نفر بوده است. این تعداد در سال 1365 به حدود 1/49 میلیون و در سال 1375 به حدود 60 میلیون نفر افزایش یافت. بر مبنای سرشماری 1385 نیز جمعیت ایران حدود 5/70 میلیون نفر بود و در سال 1390 به حدود 1/75 میلیون نفر رسید. نتایج آخرین سرشماری کشور در سال 95 نشان داد که جمعیت ایران به حدود 80 میلیون نفر رسیده است.
* میزان جمعیت کشور
بر اساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت کشور ۷۹ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر برآورد شد. این مقدار، نسبت به سال ۱۳۹۰ (۷۵ میلیون نفر) 24/1 درصد رشد سالانه جمعیت را نشان میدهد. خاطرنشان میسازد در حال حاضر، بر اساس اطلاعات مرکز آمار، میزان جمعیت کشور حدود ۸۳ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر است.
با توجه به نمودار شماره یک، جمعیت ایران طی قرن گذشته همواره رشد بالایی داشته است. در دهه 1345-1335، جمعیت ایران با رشد1/3 درصد افزایش یافت ولی به دلیل اعمال برنامههای تنظیم خانواده از نیمه دوم دهه1340 میزان رشد جمعیت کاهش یافت و در دهه 1355-1345 به 7/2 درصد رسید. مجدداً طی سالهای 1365-1355 با وقوع انقلاب اسلامی و شرایط خاص دوران انقلاب و جنگ تحمیلی، این میزان به بالاترین سطح خود در طول تاریخ تحولات جمعیت ایران یعنی حدود 9/3 درصد (حدود 2/3 درصد رشد طبیعی و حدود 7/0 درصد ناشی از مهاجرت) افزایش یافت. این میزان بالای رشد جمعیت موجب شد مسؤولان و سیاستگذاران از سالهای پایانی دهه 1360 سیاستها و برنامههای کنترل جمعیت را مجدداً اجرا کنند. علاوه بر آن، سیاستهای توسعهای از جمله گسترش شبکه بهداشت روستایی، توسعه مناطق محروم و افزایش تحصیلات مناطق روستایی بویژه زنان نیز در اولویت برنامههای دولت قرار گرفت. همزمانی و همگونی برنامههای توسعه و بهداشت با برنامههای تنظیم خانواده به کاهش مرگومیر نوزادان منجر شد و تقاضا برای فرزند زیاد را کاهش داد. درنتیجه میزان رشد سالانه جمعیت طی دهه 1375-1365 به حدود 9/1 درصد، سپس طی دهه 1385-1375 به حدود 6/1درصد و در دوره 5 ساله 1390-1385 به حدود 3/1 درصد رسید. طی دوره 1390-1395 نیز تعداد جمعیت با رشد 24/1 درصد کاهش یافت.
بر اساس نتایج سرشماری جمعیتی 1395 اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران، از مجموع 31 استان کشور 13 استان نرخ رشد بالاتر از سطح ملی و بقیه استانها رشدی پایینتر از سطح ملی داشتهاند. بر اساس نتایج نمودار ۲، شش استان رشد جمعیتی بالای 2 درصد داشتهاند؛ نرخ رشد جمعیت در استان خراسان جنوبی 02/3 درصد، بوشهر 41/2 درصد، هرمزگان 39/2 درصد، البرز 37/2 درصد و قم 33/2 درصد بوده است. در مقابل، استانهای همدان و خراسان شمالی در دوره یاد شده رشد منفی جمعیت را تجربه کردهاند. همچنین استانهای لرستان و کرمانشاه نیز نرخ رشد سالانه جمعیت کمتر از 1/0 درصد داشتهاند. مهاجرت نقش زیادی در به هم خوردن تعادل منطقهای رشد جمعیت در کشور داشته است.
* ساختار سنی جمعیت
پنجره جمعیتی، دوره زمانی نسبتاً کوتاه از تحولات جمعیتی یک کشور است که در طول آن نسبت جمعیت سنین فعالیت به حداکثر میرسد و نوعی ساختار جمعیتی مطلوب برای شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی مهیا میشود. در حال حاضر، با توجه به ماهیت گذار جمعیتی و تغییرات ساختار سنی مرتبط با آن، سهم جمعیت سنین فعالیت در ایران افزایش یافته و این فرآیند موجب گشوده شدن پنجره فرصت و سود جمعیتی فراروی اقتصاد کشور شده است.
با توجه به افزایش نسبت جمعیت سنین فعالیت و کاهش نسبتهای وابستگی سنی، ایران در سال 1385 وارد فاز پنجره جمعیتی شده است. همان طور که در نمودار ۳ مشخص است، فاز پنجره جمعیتی یک وضعیت موقتی در ساختار جمعیتی کشور است. بر این اساس، پنجره جمعیتی ایران که در آستانه سرشماری 1385 باز شده بود، حدود 4 دهه باز میماند و در دهه 1420 به تدریج بسته میشود. نمودار ۳ نشان میدهد که بین سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۲۰ افراد در سن کار بیشترین سهم را از جمعیت کشور دارند اما پس از ۱۴۲۰ رشد سریع سالمندی در کشور باعث میشود تنها حدود نیمی از جمعیت کشور در سن کار و فعالیت باشند؛ درحالیکه ۳۲ درصد افراد جامعه را سالمندان تشکیل میدهند. این حجم از جمعیت سالمند به همراه خود مشکلات عدیده اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به بار میآورد. به این معنا که هزینههای مرتبط با زندگی کهنسالان (اعم از سلامت، بازنشستگی و...) بسیار بیشتر از دیگر گروههای سنی است.