یونس مولایی: برای یافتن علت تمایز شخصیت شهید بهشتی در قیاس با سایر اشخاص حاضر در تاریخ انقلاب میتوان به لیستی انبوه از ویژگیها و خصایص شخصیتی اشاره کرد که حاصل جمع آنها به جامعیت شخصیت وی در قیاس با سایر همعصرانش منتهی میشود. تسلط بر مسائل فقهی، آشنایی با مسائل روز، تسلط بر چند زبان بینالمللی، توانایی ارتباطگیری توأمان با توده و نخبگان، توانایی کادرسازی و فعالیت تشکیلاتی، طرح صورت مسألههای جدید و دهها موضوع دیگر را میتوان برشمرد که در هرکدام از آنها شخصیتهای شناختهشده زیادی به چشم میآیند اما کمترین موردی را میتوان یافت که مرکز تجمع تمام این خصایص درون یک شخصیت سیاسی بوده باشد. بر مبنای همین «جامعیت»، مباحث و سخنرانیهای طرح شده توسط شهید بهشتی را میتوان در طیفهای مختلفی از موضوعات تعریف کرد که از مباحث نظری صرف تا رویکردهای عملیاتی، از دغدغههای سنتی تا موضوعات جدید، از زیست فردی تا حیات اجتماعی و... را شامل میشود.
شهید بهشتی را از جهات مختلفی میتوان از تشکیلاتیترین روحانیون تاریخ معاصر ایران و جریان مبارزات انقلابی دانست. سابقه فعالیت تشکیلاتی ایشان در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در قالب «مرکز اسلامی هامبورگ» و تاسیس «حزب جمهوری اسلامی» پس از پیروزی انقلاب اسلامی گواهی روشن بر این امر است. طبعا در چنین فضایی از فعالیت، بخش قابل توجهی از آثار ثبت شده از این شهید حول محور بایدها و نبایدها و اصول و مقررات تشکیلاتی بوده است. سخنرانی مشهور شهید بهشتی در نشست ششم مجمع عمومی اتحادیه دانشجویان مسلمان در اروپا را میتوان کاملترین بخش این مباحث دانست. 8 سرفصل مشورتی شهید بهشتی برای رشد کیفی و محتوایی تشکلهای اسلامی به شرح ذیل است:
1- تکیه هر چه بیشتر روی ایمان و عمل
«دوستان! عرض کردم اسلام همهجانبه؛ مبارزه بدون شک یکی از نقطههای برجسته این اسلام همهجانبه است. آمادگی دوستان برای شرکت فعال در مبارزات اجتماعی، هم یک وظیفه اسلامی و تشکیلاتی برای خود آنهاست و هم عامل موثری در جذب و جلب نیروهای خارج از تشکیلات شماست. انجمن اسلامیای که کارش فقط قرآن خواندن، نماز و روزه باشد، قدرت جذب نیروهای جدید را در مسیرهای آینده ندارد و انجمنهای اسلامی هم که فقط کارشان مبارزه باشد. اما اعضای انجمن به سلامتی اسلام گاهی پیالهای هم میزنند و در مجالس جشن و سرور توأم با گناه شرکت میکنند... نمیتوانند نیروهای صحیح را جمع کنند. سازمان شما باید بکوشد هر چه زودتر یک سازمان اسلامی واقعا همهجانبه باشد».
2- برخورد محبتآمیز با دیگران
3- دوری از خودخواهی و پذیرش انتقاد
4- اهمیت انضباط تشکیلاتی
5- تقویت روحیه افراد
6- تقویت جسم و پرداختن به تفریحات سالم
7- نظم در زندگی خصوصی
8- اهمیت به کارهای تعاونی
«دوستان! باید به نقش کارهای تعاونی به چند دلیل اهمیت بدهید. یکی به دلیل اینکه ما انسانها خوشمان میآید که به ما کمک کنند. کیست از کمک کردن دیگران خوشش نیاید؟ همینطور که شما خوشتان میآید دیگران به شما کمک کنند، دیگران هم خیلی خوششان میآید شما به آنها کمک کنید. بنابراین، این تعاونها، همبستگی روحی ما را زیاد میکند. این واقعیت است. وقتی در زندگی به درد هم بخوریم خودبهخود برادری میان ما تقویت میشود». بعد از برشمردن راهکارهای رشد کیفی و محتوایی تشکلهای اسلامی، شهید بهشتی به تبیین «دگم»های تشکیلاتی پرداختند: «این دگمهایی که رفقا میگویند «اینقدر دگم نباش» باید بگویم سازمان و جامعه بیدگم معنا ندارد. مقداری دگم باید باشد. اگر قرار شود همه محتوای ایدئولوژیکی و فکری یک جامعه پلاستیکی و الاستیکی باشد، خوب این به کجا بند است؟ نقطههای مقاومتی حتما لازم است که باشد و آنها همان دگمهاست، چندتا دگم در اسلام است». منش فردی اعضا، آزادی انتقاد از رهبران، مسؤولیتپذیری طبقه آگاهتر و عدالت نیز مهمترین این دگمهاست. به رغم تفصیلی بودن مباحث شهید بهشتی پیرامون تشکیلات و کار تشکیلاتی، یکی از مهمترین نکات مطرح شده در مباحث ایشان را میتوان «تلاش برای استقلال مالی تشکیلات» دانست. «شما شاید غالبا این جمله عربی را شنیدهاید که اگر خودش روایت نباشد بازگوکنندهای از تعالیم اسلام است: «من لا معاش له لا معاد له». هرکس زندگی روبهراهی ندارد، در خطر این است که آخر عاقبت و آخرت روبهراهی هم نداشته باشد. این معنایش این است که وضع زندگی و عوامل مربوط به زندگی حتی در جنبههای روحی و معنوی انسان میتواند موثر واقع شود. من صریحا میگویم ما از این تجربه تاریخ ریشهدار پرسابقهای که تاریخ بشریت نشان میدهد سابقهدار است و در عصر ما به صورت برجستهتر به چشم میخورد، و آن اینکه عامل اقتصادی در جهتگیری و جهت دادن به فعالیتهای افراد و موسسات تاثیر بسزایی دارد به هیچوجه نباید غفلت کنیم و الا خودمان را گول زدهایم».