عذر میخواهم و از کرده خود ناشادم
باز در دام ترامپ خل و چل افتادم
قطعنامه اگر آمد مشو دلگیر که من
بر همان شیوه رندانه سعدآبادم
نه ز کینه است اگر بنده تو را گول زدم
روبهی پیرم و بالفطره چنین شیادم
تا که زیبا بشود چهره خندان شما
جای عمامه کلاهی به سرت بنهادم
حیف شد، پول شما را نتوان پس دادن
ورنه من جان شما در پی استردادم
تو فقط ماله بکش، غصه نخور جانِ کری
نوش جانت عوضش، لقمه مارمالادم
یاد باد آنکه تو خودکار پراندی سمتم
تا که عودت دهمش، منتظر میعادم
جان به قربان تو و ریش قشنگت ای شیخ
ریش بر باد مده تا مدهی بر بادم!
از دهان تو فقط قند و عسل میریزد
من به آن لهجه شیرین تو چون فرهادم
هنر دیپلماسی شرّه کند از سخنت
بیسبب نیست که من دل به دهانت دادم
گفتوگو باز شده ورد زبانت، بهبه
تا بناگوش ز شادی لب خود بگشادم
دور این میز نشین خنده بزن، مثل قدیم
روسفیدم بنما نزد همه اجدادم
بداهه سرایان: مهدی امامرضایی، فرشته پناهی، سوده سلامت، محمدعلی کمالیمقدم، صامره حبیبی، طاهره ابراهیمنژاد