printlogo


کد خبر: 221682تاریخ: 1399/4/21 00:00
بلاهت نهادینه‌شده

حسین مدرسی: اصلاح‌طلبان که پشتوانه سیاسی حسن روحانی به حساب می‌آیند همچنان نمی‌خواهند قبول کنند توافق هسته‌ای موسوم به برجام، برای ایران آورده‌ای نداشته است. در همین راستا مصطفی تاجزاده که یکی از چهره‌های بارز جریان دوم خرداد و از حامیان پروپاقرص حسن روحانی به حساب می‌آید در حساب توئیتر خود نوشت: 
آمریکا بعد از یونسکو، توافق پاریس، شورای حقوق بشر، پیمان تجاری اقیانوس آرام و برجام، از سازمان جهانی بهداشت نیز خارج شد. فقط در ایران است که اقلیتی پرهیاهو، پیمان‌شکنی ترامپ را نشانه خیانت دولت دانسته، با نعمت خواندن تحریم‌ها، به افزایش بهای ارز و کالاها اعتراض می‌کنند!
در پاسخ به این اظهارنظر تاجزاده می‌توان به 3 نکته اشاره کرد.
اول آنکه ترامپ بر اساس آنچه وی عظمت دوباره آمریکا می‌خواند، از هر گونه توافق و معاهده‌ای که «گمان کند» به ضرر آمریکاست خارج شده است. فارغ از نظرات کارشناسان و تحلیلگران آمریکایی درباره نفع آمریکا از حضور در مجامع بین‌المللی، این رویکرد ترامپ یعنی منفعت‌سنجی‌های ساده‌لوحانه دقیقا در راستای همان شعار نه غزه نه لبنان اصلاح‌طلبان است. به بیان دیگر نقطه اشتراک اصلاح‌طلبان و ترامپ در عدم درک صحیح از منافع ملی است که این مسأله بیانگر یک بلاهت سیاسی نهادینه‌‌شده است. سیاست‌بازی و جناح‌زدگی افراطی سبب شده این دست اصلاح‌طلبان نتوانند در دستگاه محاسباتی خود مناسبات در هم تنیده جهانی را فهم کنند و در بسیاری مواقع در مسیری قرار بگیرند که بر خلاف منافع ملی جمعی ایرانیان باشد. 
نکته دیگر اما قلب واقعیتی است که تاجزاده در توئیت خود انجام داده است. تاجزاده مدعی شده اقلیتی پرهیاهو- که منظور وی منتقدان حسن روحانی هستند- پیمان‌شکنی ترامپ را نشانه خیانت دولت دانسته‌اند. این در حالی است که هیچ یک از منتقدان برجام نگفتند خروج ترامپ از برجام تقصیر دولت روحانی است، بلکه گفته شد چرا روحانی و ظریف ساده‌‌لوحانه سرنوشت یک‌ ملت را به تصمیم رئیس دولت یک کشور متخاصم گره زدند؟ جمله معروف ظریف در پاسخ به منتقدان این بوده است که امضای کری ضامن برجام است و همین نگاه دور از واقعیت او بیانگر عمق خسارتی است که در نتیجه برجام به منافع ملی وارد شده است. 
به بیان بهتر، سوال منتقدان از روحانی و ظریف این است که چرا تمام جنبه‌های زندگی یک ملت را منوط به اجرای برجام کرده‌اید که با تصمیم دیوانه‌وار رئیس‌جمهور آمریکا سرمایه‌های مردم به یک‌پنجم تقلیل پیدا کند. 
نکته سوم اما اشاره‌ای است که تاجزاده به عدم وفای به عهد آمریکایی‌ها در این توئیت کرده است. تاجزاده در این توئیت بدون آنکه خود متوجه شود از بدعهدی آمریکایی‌ها و خروج آمریکا از توافقنامه‌های بین‌المللی سخن گفته است. این در حالی است که تاجزاده به‌رغم آنکه این بدعهدی را می‌بیند و درباره آن توئیت می‌زند، یکی از حامیان مذاکره با ترامپ نیز به حساب می‌آید. این حد از تناقض آنقدر عجیب است که صرف اشاره به آن کفایت می‌کند. تاجزاده و برخی دیگر از چهره‌های جریان موسوم به دوم خرداد روزانه ده‌ها مطلب و توئیت در حمایت از دولت متبوع‌شان منتشر می‌کنند که این حجم از تولید مطلب بخوبی سطح فهم سیاسی اینگونه سیاسیون را مشخص می‌کند. وقتی فهم سردمداران جریان اصلاح‌طلبی که تاجزاده نیز جزئی از آن به شمار می‌آید در چنین سطحی است که در توئیت‌های خود به نمایش می‌گذارد، جریان سیاسی پیرو این افراد نیز در حد فهم افراد پیشرو جریان‌شان تربیت می‌شوند و اینگونه یک جریان سیاسی به بلاهت سیاسی دچار می‌شود. 

Page Generated in 0/0056 sec