printlogo


کد خبر: 221816تاریخ: 1399/4/24 00:00
از خورشید تابان تا خسارت محض نگاه دولتی‌ها به برجام چه بود و چه شد؟
مراسم یادبود برجام !

گروه سیاسی: دیروز، روز گفت‌وگو و تعامل سازنده با جهان بود؛ روزی که به مناسبت سالگرد انعقاد توافق هسته‌ای موسوم به برجام و به پیشنهاد رئیس‌جمهور در تقویم کشور درج شد. به گزارش «وطن امروز»، توافقی که 23 تیر سال 94 به دست آمد نقطه اوج «امید و تدبیر» جریان سیاسی‌ای بود که پیشرفت کشور را در گرو توسعه برون‌زا یعنی همان چیزی که خود بستن با کدخدا نامیده بود می‌دید. برجام برای این دسته از سیاستمداران داخلی نه‌تنها یک توافق بین‌المللی، بلکه «غول چراغ جادویی» بود که تمام خواسته‌های آنان را برآورده می‌کرد: «اینکه می‌گوییم تحریم ظالمانه باید از بین برود بعضی‌ها چشم‌های‌شان را زیاد نچرخانند! تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید. تا مسأله محیط‌زیست حل شود. تا اشتغال جوانان حل شود. تا صنعت جامعه حل شود. تا آب خوردن مردم حل شود. تا منابع آبی زیاد شود. تا بانک‌های ما احیا شود...». 
غول چراغ جریان غرب‌گرا اما سرابی بیش از آب درنیامد. برجام هر سال بیشتر از قبل حامیانش را دلسرد و اظهارات منتقدان این توافق را تأیید می‌کرد. «خورشید تابان» برجام، تبدیل به گلابی برجام شده بود، فتح‌الفتوح برجام به خسارت محض تغییر شکل داده بود و بازی برد– برد هسته‌ای، در توصیف این دسته از سیاستمداران باخت- باخت  اما در عمل برد– باخت به نفع کشورهای غربی شده بود. 
ایران برنامه هسته‌ای خود را تعطیل کرد و کارخانه‌های غنی‌سازی تبدیل به انباری نگهداری سانتریفیوژها شد. قلب اراک از جا کنده شد و جای آن را سیمان و بتن گرفت. غنی‌سازی 20 درصد تعطیل، دوربین‌های آنلاین آژانس 24 ساعته روشن، دسترسی بازرسان آژانس به هر مکان و تاسیساتی آزاد و ذخایر غنی‌سازی اورانیوم بشدت کاهش پیدا کرد. 
مبنای این واگذاری امتیازات نیز مشخص بود. رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه‌اش معتقد بودند برجام توافق متوازنی است، ایران به ازای هر امتیازی که می‌دهد امتیاز می‌گیرد، ضمانت این توافق و سازوکار حل‌و‌فصل اختلافات نیز تعبیه شده است و از این جهت تهدیدی توافق را تهدید نمی‌کند. به عنوان مثال روحانی قطعنامه شورای امنیت و ظریف اظهارات و تعهدات وزیر خارجه آمریکا را ضمانت توافق می‌دانستند و جمله «امضای کری تضمین است» تیتر یک رسانه‌های وابسته به دولت نیز شد. 
منظور ظریف از سازوکار حل اختلافات همان مکانیسم ماشه‌ای بود که نه‌تنها به کار ایران نیامد، بلکه به عنوان اهرم فشاری برای بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران نیز توسط کشورهای اروپایی استفاده شد یا آمریکا ایران را تهدید کرد که سازوکار ماشه را علیه ایران فعال می‌کند.
توافق متوازن هم در واقعیت یک عبارت تبلیغاتی بیش نبود، یک روز پس از توافق هنگامی که ایران فرآیند اجرای تعهدات خود را شروع کرد و کشورهای غربی قرار شد 6 ماه بعد تعهدات خود را عملیاتی کنند مشخص شد توافق متوازنی دیگر وجود نخواهد داشت، چه؛ ایران پیش از آنکه کشورهای غربی تعهدات خود را اجرا کنند، تعهداتش را عملیاتی ‌کرد اما هنگامی که نوبت به این کشورها رسید اجرای تعهدات به آینده دور و نزدیک حواله داده شد. 
برجام با این حال درس بزرگی به سیاستمدارانی که خود را حقوقدان و متخصص در امور بین‌الملل می‌دانستند(!) داد. حسن روحانی و محمدجواد ظریف تجربه بزرگی کسب کردند، البته در ازای این کسب تجربه ایران هزینه سنگینی پرداخت. ایران صنعت هسته‌ای خود را تبدیل به یک برنامه کوچک‌شده هسته‌ای کرد تا روحانی و ظریف به جمله‌ای برسند که  شیرین هانتر روز گذشته در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد بیان کرد: من امیدی ندارم که اروپا تمام‌قد به صحنه بیاید و با آمریکا رودررو شود تا بخواهد توافق هسته‌ای را نجات دهد، چرا که این مسأله با واقعیات موجود در روابط اروپا و ایالات‌متحده همخوانی ندارد. ما می‌دانیم نه رفتار آمریکا و نه رفتار اروپا براساس «حق» و «قانون» نیست اما در روابط بین‌الملل این حق و قانون نیستند که تعیین‌کننده‌اند.
البته همچنان معلوم نیست که ظریف و روحانی از تجربه تلخ برجام درس گرفته‌اند یا نه. حسن روحانی و وزارت امور خارجه  همچنان برجام را به‌رغم آنکه این توافق هیچ عایدی‌ای برای آنان و ایران نداشته، مثبت تلقی می‌کنند، البته شاید ستایش‌های آنان از برجام به این علت است که خود نمی‌خواهند بر آتش خرمن تک‌محصولی دولت خود بدمند. 
 
* اعتراف دیرهنگام
دولت روحانی سالگرد انعقاد سند افتخارش را با قرائت بیانیه‌ای کلیشه‌ای توسط سخنگوی وزارت امور خارجه پاس ‌داشت. در بخشی از  بیانیه وزارت امور خارجه به مناسبت پنجمین سالگرد انعقاد برجام آمده است: 
به دنبال نهایی شدن برجام، قوانین رفع تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا و اتحادیه اروپایی نیز در تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۱۵ (۲۶ مهر ۹۴ و قبل از آغاز اقدامات هسته‌ای ایران) مصوب شد و مقرر گردید پس از انجام برخی اقدامات هسته‌ای از سوی کشورمان و همزمان خاتمه دادن به تمام سوالات و ابهامات و تأیید توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، رفع تحریم‌ها طبق برجام اثربخش شود که این امر در تاریخ ۲۶ دی‌ماه ۹۴ رخ داد.
تا قبل از روی کار آمدن دولت ترامپ در آمریکا، به‌رغم برخی موانع و مشکلات بر سر راه انتقاع اقتصادی ایران، برجام از روند اجرایی متعادلی برخوردار بود، لکن پس از ورود ترامپ به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۱۷ (دی‌ماه ۹۵) و پس از چند اقدام مقدماتی، نهایتا با اتخاذ مواضع مغایر برجام، با خروج یک‌جانبه و غیرقانونی آمریکا از برجام در ۱۸ اردیبهشت ۹۷ (۸ مه ‌۲۰۱۸)، در 2 مرحله تحریم‌های ثانویه آن مجددا علیه جمهوری اسلامی ایران به طور کامل اجرایی شد.
اجرای نامتوازن برجام از یک طرف و فشارهای ناشی از اعمال و تشدید تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا و تضییقات آن (با اعمال فشار به بانک‌ها و شرکت‌های خارجی در تمام حوزه‌ها برای عدم همکاری با ایران و وضع تحریم‌های جدید) از طرف دیگر، باعث شد یک سال پس از خروج آمریکا از برجام، نهایتا در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۹۸ (۸ مه ‌۲۰۱۹) شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تصمیم متوقف کردن گام‌به‌گام اجرای اقدامات داوطلبانه تعهدات هسته‌ای را با اعطای فرصت‌های ۶۰ روزه به دیپلماسی، اتخاذ کند.
به دنبال بی‌عملی کشورهای اروپایی عضو برجام، گام دوم در تاریخ ۱۶ تیر‌ماه ۹۸ برداشته شد. سپس گام سوم در تاریخ ۱۵ شهریور ۹۸، گام چهارم در تاریخ ۱۵ آبان ۹۸ و نهایتا گام پنجم و نهایی در تاریخ ۱۵ دی ۹۸ (۵ ژانویه ۲۰۲۰) برداشته شد. براساس گام پنجم و نهایی توقف اجرای داوطلبانه تعهدات هسته‌ای، جمهوری اسلامی ایران آخرین مورد کلیدی از محدودیت‌های عملیاتی خود در برجام، یعنی «محدودیت در تعداد سانتریفیوژها» را کنار گذاشت. بدین ترتیب برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنی‌سازی، درصد غنی‌سازی، میزان مواد غنی‌‌شده و تحقیق و توسعه) مواجه نیست و بعد از آن برنامه هسته‌ای صرفا بر اساس نیازهای فنی توسط سازمان انرژی اتمی ایران پیش رفته است. لازم به ذکر است در همین حال همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی طبق تعهدات پادمانی و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی کماکان ادامه دارد.
دولت ترامپ در آمریکا به دلیل مسائل مربوط به انتخابات ریاست جمهوری در آبان ۹۹، در تلاش است به یک پیروزی در سیاست خارجی خود در قبال ایران دست یابد، لذا نابودی بیش از پیش برجام را به نفع خود ارزیابی می‌کند و در تلاش است عدم انتفاع کشورمان از منافع سیاسی برجام را نیز تحقق بخشد. بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، مهر‌ماه ۹۹ محدودیت‌های تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران رفع می‌شود، بنابراین دولت ترامپ درصدد است اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ را مختل کند.
پیش از این رئیس جمهوری اسلامی ایران هشدارهای لازم را به کشورهای باقیمانده در برجام و جامعه بین‌المللی داده است که در صورت عدم انتفاع ایران از برجام واکنش ایران قاطع خواهد بود. وزیر امور خارجه نیز طی مکاتباتی با دبیرکل سازمان ملل متحد و هماهنگ‌کننده اروپایی برجام، مواضع جمهوری اسلامی ایران را رسما اعلام کرده است. جامعه جهانی رژیم قانون‌شکن و قلدرمآب آمریکا را بخوبی می‌شناسد و شناخت کافی از این حامی تروریست‌های تکفیری و مرتجع در منطقه و همپیمانان آن دارد. رژیم سلطه‌طلب آمریکا نمی‌تواند بیش از این به دلیل تسلط بر ساختارهای سیاسی و اقتصادی- پولی بین‌المللی، سیاست‌های غیرقانونی خود را پیش ببرد و عصر حاکمیت قانون به این سادگی که ترامپ فکر می‌کند، خاتمه نیافته و نظام بین‌الملل به عصر حکمفرمایی قانون جنگل باز نخواهد گشت.

Page Generated in 0/0074 sec