گروه بینالملل: چهرههای فراوانی در دنیا در چند ماه اخیر از نابودی «وجهه» آمریکا و پایان عصر استیلای ایالات متحده در دنیا سخن گفتهاند. سخنان چندی پیش «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان درباره آینده اروپای بدون آمریکا و سخنان «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه درباره آینده ناتو و... یک پیام به دنیا مخابره میکند: «آمریکای سال 2020 ببر کاغذی بیش نیست».
سخن از «پایان آمریکا» یا نابودی «وجهه» آن مهمترین خط قرمز اندیشمندان و تئوریسینهای آمریکایی تا شیوع کرونا در دنیا بود. کرونا به آمریکا که رسید انگار دنیا با آمریکای دیگری روبهرو شد. آمریکایی که نماد قدرت، استیلا بر دنیا، اقتصاد برتر و تکنولوژی بود، نه فقط از پس کرونا برنیامد بلکه در تامین ماسک و دستمال توالت هم عاجز ماند. ایالتهای آمریکا در ماجرای کرونا دل از دولت مرکزی بریده و خود برای تامین مایحتاجشان مستقیم به دنیا مراجعه کردند. اعتراضات ضدنژادپرستی چهره دیگر آمریکا را نشان داد. تلاش ترامپ برای عادی جلوه دادن جنگ سفیدها علیه سیاهان، آمریکای مدعی برابری انسانها را به نماد رفتارهای فاشیستی در دنیای مدرن تبدیل کرد. وی گفت: به اعتقاد من دموکراسی در آمریکا میتواند خود را اصلاح کند اگر نه سقوط به سمت فاشیسم در انتظار آن است.
در میان افرادی که این روزها به ابراز نگرانی درباره آینده آمریکا میپردازند، مادلین آلبرایت چهره شاخصتری است. او نه سودای بازگشت به قدرت دارد و نه به جزئیات میپردازد. او اوضاع آمریکا را نگاه کرده و از نگرانیهایش میگوید. به بحث وجهه آمریکا که میرسد با ادبیات دیپلماتیک که سالها به آن عادت کرده از «در خطر بودن» وجهه آمریکا میگوید و وقتی سخنانش را کنار هم میگذاریم، در نهایت به کلیدواژههای «تبعیض نژادی»، «از بین رفتن وجهه» و... میرسیم که بازتابی از ناامیدی او از اصلاح وضع موجود است. آلبرایت اگر چه دموکرات است اما حاضر نشده بگوید اگر بایدن جای ترامپ بنشیند، اوضاع اصلاح میشود. شاید اگر دقیقتر بنگریم و ملاحظات دیپلماتیکش را کنار بگذاریم، از لابهلای سخنانش بتوانیم به «فروپاشی رویای آمریکایی» برسیم.
مادلین آلبرایت برای آمریکاییها چهره نامآشنایی است. وی در میان وزرای خارجه قبل و بعد خود به لحاظ وجهه دانشگاهی و نوع نگاه متفاوتش به تحولات سیاست خارجی شهرت فراوانی دارد و همین، هر اظهارنظر او را مهمتر میکند.
* انتقاد وزیر اسبق خارجه آمریکا
مادلین آلبرایت، وزیر خارجه دولت بیل کلینتون و سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل در گفتوگو با واشنگتنپست با هشدار پیرامون ظهور فاشیسم در آمریکا، درباره ارزیابی خود از وضعیت کنونی گفتمان مدنی در آمریکا گفت: در شرایط کنونی ثابت کردهایم که اوضاع فاجعهبار است. رهبری داریم که گروهی را علیه گروه دیگر تحریک میکند، به جای آنکه برای ارائه پاسخی مشترک تلاش کند.
به گزارش «وطن امروز»، آلبرایت ادامه داد: بهترین نقلقول کتابم از موسولینی بود که گفته «اگر شما هر بار یک پر از مرغ بکنید، هیچکس متوجه نخواهد شد». من متوجه شدم که تعداد وحشتناکی از این پرها در حال کنده شدن است! به وضوح در برخی کشورهای اروپایی و آسیایی مثل فیلیپین و همچنین در ایالاتمتحده گروههایی را شاهدیم که عامدانه علیه یکدیگر قرار میگیرند. قطعا باید برای این مسأله کاری کرد. در ضمن، خودکامگی و فاشیسم ایدئولوژی نیستند. اینها یک فرآیند کسب قدرت هستند. رهبری که خودش را در مقابل یک گروه، طرفدار یک گروه دیگر نشان میدهد و بعد حس میکند قربانی شده، آنگاه خودش را فراتر از قانون میبیند، از رسانهها انتقاد میکند و در زمره گروهی از رهبران مشابه خود قرار میگیرد که از یکدیگر حمایت میکنند.
* انتقاد از وزارت خارجه دولت ترامپ
سیاستمدار کارکشته آمریکایی در ادامه انتقادهای خود مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا را هم بینصیب نگذاشت و به عنوان وزیر اسبق خارجه آمریکا در پاسخ به اینکه اگر امروز وزیر خارجه آمریکا بود، چه توصیههایی برای ترامپ داشت و اگر با مسألهای مخالف بود چه میکرد، گفت: فکر میکنم ما با یک موقعیت پرخطر و متزلزل درباره وجهه آمریکا در جهان مواجه هستیم. به اعتقاد من آنچه اکنون در وزارت خارجه رخ میدهد، از جنس برخورد وزارت خارجه با مسائل نیست. به نظر میرسد این نظر رئیسجمهوری باشد. نمیدانم چند مرتبه پیش آمده است که مایک پمپئو بگوید «من دیدگاه متفاوتی دارم و شما باید این را هم بررسی کنید». نمیدانم اما فکر کنم این وظیفه او است. وزیر خارجه عضو ارشد کابینه است که آن دیدگاهها را بیان میکند و باید درک کند مسائلی هستند که باید به صورت دیپلماتیک حلوفصل شوند. این بدین معناست که شما باید خودتان را به جای کشوری بگذارید که با آن تعامل دارید. اینجاست که عملکرد من متفاوت خواهد بود.
* انتقاد از ویروس نژادپرستی در آمریکا
آلبرایت در ادامه با اشاره به خشونت سیستماتیک علیه سیاهپوستان در ایالات متحده، نرخ بالای زندانیهای سیاهپوست و افزایش آسیبپذیری آنها مقابل «کووید-19»، گفت: وضعیت درباره وحشت تبعیض در این کشور و نژادپرستی موجود آشکار شده است و به نظر من باید بررسی شود؛ نه فقط آنچه در گذشته رخ داده، بلکه آنچه اکنون رخ میدهد. اگر ما با این ویروس (کرونا) و همچنین ویروس نژادپرستی بهتر برخورد نکنیم، اوضاع چطور خواهد شد؟ بنابراین فکر میکنم در لحظه حساسی هستیم. با دیدن اعتراضاتی در سراسر جهان در حمایت از جورج فلوید، به نظر میرسد ایالاتمتحده جایگاه اخلاقی خودش را در نکوهش قساوتها از دست داده است. هیچ تردیدی در آن نیست. در این لحظه، ما بدترین نمونه از مسائل هستیم و این به ما آسیب میزند.
نکته جالب توجه در ارتباط با صحبتهای این دیپلمات کارکشته و استاد دانشگاه این است که پیش از او، چند تن از دانشمندان شناختهشده علوم سیاسی در ایالات متحده نسبت به زوال آمریکا و نقش سوء مدیریت دولت این کشور در بحرانهای فعلی که منجر به پیشرفت این روند شده است هشدار دادهاند.
* فوکویاما؛ آمریکا با کرونا در حال سقوط است
فرانسیس فوکویاما، نظریهپرداز پایان تاریخ و از اساتید شناختهشده دانشگاه جان هاپکینز، اخیرا در مطلبی که برای «فارین افرز» نوشته است ضمن اشاره به فاکتورهای مورد نیاز برای مقابله با کرونا، سخنان مادلین آلبرایت را به نحو دیگری بیان کرد و به تاثیر تحولات اخیر بر آینده سیاسی آمریکا پرداخت.
اندیشمند آمریکایی در این تحلیل نوشته است: فاکتورهای موثر در یک واکنش موفق به همهگیری ویروس کرونا عبارتند از ظرفیت دولت، اعتماد اجتماعی و رهبری. کشورهایی با دولت شایسته؛ دولتهایی که از اعتماد شهروندان و یک رهبری کارآمد برخوردارند، توانستند در مدیریت همهگیری کرونا عملکرد چشمگیری داشته و خسارتها را به حداقل برسانند اما کشورهایی با دولتهای ناکارآمد، جوامع چندقطبی و رهبری ضعیف، بسیار بد عمل کردند و شهروندان و اقتصادهای خود را در معرض آسیب قرار دادند. فوکویاما میافزاید: توزیع قدرت جهانی به سمت شرق چرخش خواهد کرد، چرا که آسیای شرقی بهتر از اروپا و ایالات متحده توانست در مدیریت این بحران موفق باشد. واکنش ایالات متحده بسیار بد بود و چهره این کشور را در سطح جهان خراب کرد. جامعه چندقطبی و رهبری ناکارآمد، به جای ترویج وحدت، توزیع کمکها را سیاسی و تصمیمات کلیدی را به ایالتها واگذار کرد. وی پیشبینی میکند ادامه همهگیری کرونا میتواند به سقوط نسبی ایالات متحده، ادامه فرسایش نظم لیبرال بینالملل و تجدید حیات فاشیسم در سرتاسر دنیا بینجامد.
فوکویاما ادامه میدهد: همهگیریهای گذشته، موجب رشد چشماندازهای آخرالزمانی، فرقهها و مذاهب جدید شد. فاشیسم پیامد خشونتهای جنگ اول جهانی است. وی میافزاید: بزرگترین متغیر در اینجا ایالاتمتحده است؛ کشوری که از بخت بد، بیکفایتترین و تفرقهانگیزترین رهبرش را در این همهگیری به خود دید. ترامپ خوشاقبالی سیاسیاش را بر اتحاد ملی ترجیح میدهد. او از بحران برای افزایش شکافهای اجتماعی استفاده میکند. به گفته فوکویاما، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا هر چه باشد، چندقطبی عمیق شکل گرفته در دل جامعه آمریکایی به قوت خود باقی خواهد ماند. حتی اگر دموکراتها کاخ سفید و هر دو مجلس کنگره را پر کنند، کشوری را به دست خواهند گرفت که به زانو نشسته است. هر اقدامی با کوهی از بدهیها و انبوهی از مخالفان روبهرو خواهد شد.
* چامسکی: آمریکا به سمت فاجعه پیش میرود
علاوه بر فوکویاما، نوام چامسکی نظریهپرداز آمریکایی در مصاحبهای با خبرگزاری فرانسه گفته بود: در حال حاضر در آمریکا هیچ رهبری منسجمی وجود ندارد و وضعیت پرآشوب است. ترامپ به هیچ چیز جز قدرت و دورنمای انتخاباتی خودش علاقه ندارد و هیچ اهمیتی به اینکه چه اتفاقی برای کشور و جهان دارد میافتد، نمیدهد. این یعنی وجهه و اعتبار آمریکا با سرعت در حال از دست رفتن است. ما به سمت فاجعه پیش میرویم که بسیار وخیمتر از هر چیزی است که تاکنون در تاریخ بشریت پیش آمده است. چامسکی درباره دورنمای سیاسی آمریکا در گذر از این بحران و همچنین دورنمای سیاسی دیگر نقاط جهان گفت: به مجرد اینکه ترامپ وارد کاخ سفید شد، نخستین اقدام او برچیدن کلیت سیستم پیشگیری از همهگیری بیماری بود. او ابتدا بودجه مرکز کنترل بیماری آمریکا را که با این بحران برخورد میکند، کاهش داد. او در ادامه برنامههای مربوط به همکاری با دانشمندان چینی برای شناسایی ویروسهای بالقوه را لغو کرد. بنابراین آمریکا منحصرا برای این بحران آماده نبود.
* ریچارد هاس: افول آمریکا قطعی است
«ریچارد هاس» رئیس شورای روابط خارجی آمریکا هم در مجله آمریکایی فارینافرز نوشت: «بعد از ظهور ویروس کرونا، تحلیلهای مختلفی نسبت به نوع جهان پساکرونا مطرح شد و برخی انتظار دنیایی کاملا متفاوت را دارند اما جهان بعد از این بیماری همهگیر بعید است تفاوت خاصی با دنیای کنونی داشته باشد. اکنون خیلی زود است بتوان پیشبینی کرد خود این بحران چه زمانی به پایان میرسد. با این حال، دنیایی که پس از آن میآید دنیایی با مشخصههای خاص است. افول رهبری آمریکا، نقص در همکاری جهانی و اختلاف شدید بر سر قدرت از جمله این خصلتهاست. همه این موارد از مشخصههای محیط بینالملل پیش از ظهور «کووید-19» بودند که این بیماری روند آنها را سریعتر کرده است». وی در ادامه میافزاید: «یکی از مشخصههای بحران کنونی، فقدان نقش رهبری جهانی آمریکاست. آمریکا نتوانست دنیا را در تقلا برای مقابله با ویروس یا تاثیرات اقتصادی آن با یکدیگر همراه کند. حتی آمریکا نتوانست در نوع رسیدگی به این مشکل در داخل کشور، خود را به عنوان الگویی برای جهان نشان دهد. از نظر بسیاری از آمریکاییها، این بیماری شایع، دیدگاه مضر بودن حضور آمریکا در دیگر نقاط جهان را تقویت میکند.
***
شعار مرگ بر کریستفکلمب در اعتراضات آمریکا
در حالی که بیش از 50 روز از آغاز اعتراضات علیه خشونت پلیس و تبعیض نژادی سیستماتیک در ایالات متحده میگذرد، هنوز تنش و درگیری در چند شهر بزرگ ادامه دارد. روز جمعه شهر شیکاگو شاهد درگیری شدید بین معترضان و نیروهای امنیتی بود و برخی معترضان برای تخریب و به زیر کشیدن مجسمهای از کریستف کلمب تلاش میکردند. خبرگزاری هیل در گزارشی با اشاره به تصاویر ویدئویی که از معترضان در گرنتپارک در شیکاگو منتشر شده است، نوشت: معترضان با اسپری روی این مجسمه را رنگ کرده و فریاد زدند کریستف کلمب قاتل بود و بعد از آن درگیریهای فیزیکی با پلیس آغاز شد. پس از اینکه معترضان به سمت نیروهای امنیتی که مجسمه کلمب را احاطه کرده بودند، اشیایی پرتاب کردند، پلیس ضدشورش با گاز اشکآور و دیگر وسایل سرکوب به معترضان حمله کرد. با افزایش درخواستها برای حذف مجسمههای یادبود استعمارگران و بردهداران در آمریکا که با اعتراضات ضدنژادپرستی جان گرفته است، پیشتر پلیس ایالت ماساچوست از قطع شدن سر مجسمه کریستف کلمب در بوستون خبر داده بود. این نماد نژادپرستی پیشتر در میامی و ریچموند ویرجینا هم هدف خشم معترضان آمریکایی قرار گرفته بود. علاوه بر شیکاگو، شهر «پورتلند» در ایالت «اورگن» هم برای پنجاهمین روز متوالی صحنه تظاهرات علیه نژادپرستی و خشونت پلیس بود. پلیس آمریکا برخورد خشونتآمیزی با معترضان داشت. دونالد ترامپ فرمانداران ایالتها و پلیس را به مماشات با معترضان متهم کرده و خواستار برخوردهای «قاطعانهتر» شده است. شبکه خبری الجزیره نوشته سرپرست وزارت امنیت داخلی آمریکا در سفری که ساعاتی قبلتر از اعتراضات به پورتلند داشت از مسؤولان این شهر به دلیل ناتوانی در خاموش کردن اعتراضات انتقاد کرده بود. تلاش برای پایین کشیدن این مجسمه در شرایطی رخ میدهد که موجی از سرنگونی تندیسها از لندن گرفته تا ایالات متحده و بلژیک کلید خورده است. معترضان تندیس افرادی را از فضاهای عمومی حذف میکنند که در گذشته خود ارتباطی با نژادپرستی یا بردهداری داشتهاند.
***
[آلبرایت کیست؟]
مادلین آلبرایت، وزیر خارجه دولت بیل کلینتون، نخستین زنی بود که به عنوان وزیر خارجه آمریکا انتخاب شد. آلبرایت سال ۲۰۱۲ نشان افتخار آزادی رئیسجمهوری را دریافت کرد. او ۱۵ مه ۱۹۳۷ در چکسلواکی سابق [شهر پراگ] به دنیا آمد. وی ابتدا یک معلم مدرسه بود. پدر وی، ژوزف کوربال، استاد کاندولیزا رایس و پایهگذار دانشکده روابط بینالملل دانشگاه دنور بود. وی دارای مدرک دکترا از دانشگاه کلمبیا در رشته حقوق و دولت مدنی است. آلبرایت هماکنون کرسی استادی دانشگاه جرجتاون را در اختیار دارد.
******
وزیر خارجه چین:
واشنگتن عقل و اعتبارش را از دست داده است
گروه بینالملل: در بحبوحه افزایش تنش میان چین و آمریکا، وزرای خارجه روسیه و چین با یکدیگر به صورت تلفنی گفتوگو کردند. نکته مورد توافق هر دو وزیرخارجه در این گفتوگو لزوم مقابله با سیاستهای یکجانبه آمریکا در مسائل بینالمللی بود. چین و روسیه هر دو در پروژههای مختلفی با آمریکا دچار تنش شدهاند. وانگ یی، وزیر خارجه چین در گفتوگو با سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه گفت: ایالات متحده سیاست «اول آمریکا»ی خود را آشکار کرده و راهبرد یکجانبه مبتنی بر زورگویی خود را بشدت دنبال میکند. وزیر خارجه چین با بیان اینکه واشنگتن باعث افزایش تقابلگرایی در سطح نظام بینالمللی شده است و از مسؤولیتهای خود شانه خالی میکند، تاکید کرد: آمریکا عقل، وجدان و اعتبار خود را از دست داده است. وانگ همچنین گفت طرف آمریکایی سیاست و روحیه جنگ سردی خود را در قبال چین احیا و با ایجاد جنگ ایدئولوژیک، خطوط قرمز قوانین و هنجارهای بینالمللی را نقض کرده است.
* محققان چینی: آمریکا جنگ سرد علیه چین را آغاز کرده است
موسسه چونگ یانگ وابسته به دانشگاه خلق پکن روز شنبه دیدگاههای مربوط به ۱۰۰ نفر از پژوهشگران را منتشر و بر اساس آن اعلام کرد جنگ سرد بین آمریکا و چین آغاز شده است. نظرسنجیها و بررسیهایی که این موسسه انجام داده روی چندین محور از جمله هنگکنگ، تبت، سینکیانگ و دریای جنوبی بوده است، ضمن آنکه چین و آمریکا بشدت بر سر روابط نظامی و سیاسی آمریکا با تایوان دچار اختلاف هستند. نزدیک به دوسوم محققان چینی که در نظرسنجی شرکت کردهاند با اشاره به شرایط شکل گرفته در روابط ۲ کشور گفتهاند آمریکا جنگ سرد با چین را راه انداخته است. موسسه یادشده خاطرنشان میکند ۹۰ درصد این محققان بر این باورند که چین قادر به مقابله با آمریکا در این جنگ است. این تحقیقات در شرایطی منتشر میشود که آمریکا ناوهایش را به منطقه اقیانوس آرام و دریای چین جنوبی اعزام کرده است. چین هم همزمان در دریای چین جنوبی رزمایش برگزار و قانون امنیت ملی هنگ کنگ را تصویب کرده است. تصویب این قانون و اقدامات چین در منطقه سین کیانگ در شمال غرب چین که حوزه حق حاکمیتی این کشور محسوب میشود باعث ناخرسندی آمریکا شده و شماری از مقامهای چینی را با محرومیت روادید و تحریم مواجه کرده است.