احسان سالمی: روز گذشته خبری در رسانهها منتشر شد که اصغر فرهادی در مسترکلاس فیلمنامهنویسی جشنواره فیلم Punto TRT با نام «12 روز با فیلمنامه» به صورت ویدئوکال حضور پیدا کرده و از تجارب خود در این زمینه برای شرکتکنندگان این جشنواره گفته است. فرهادی در بخشی از صحبتهای خود در این جشنواره میگوید: «فیلمی که مانیفست و ایدئولوژی دارد و نیتی پشت آن است، اثر ماندگاری نمیشود، چون این آثار از ایدهها ریشه میگیرند، نه از قلب و دل کارگردانانشان. ما ضربالمثلی در فارسی داریم که آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند».
فرهادی در شرایطی سعی کرده فیلمسازی بر مبنای ایدئولوژی را زیر سوال ببرد و با زدن برچسب «اثر غیرماندگار» از ارزش آن بکاهد که اتفاقا بنا بر گواه تاریخ و سلیقه مخاطبان، بسیاری از آثاری که در سینمای ایران ماندگار شده، آثاری است که دربرگیرنده ایدئولوژی و مانیفست فیلمساز است. «آژانس شیشهای» ابراهیم حاتمیکیا که مهمترین فیلم سیاسی سینمای بعد از انقلاب و بدون شک یکی از ماندگارترین آثار تاریخ سینمای ایران است، از اساس اثری دارای ایدئولوژی است؛ اثری که اتفاقا نمایش آن در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر باعث شد علاوه بر دریافت سیمرغ بهترین فیلم جشنواره، صاحب نخستین سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شود.
«بچههای آسمان» مجید مجیدی که اتفاقا سالها قبل از آنکه فرهادی بخواهد نخستین اثر سینماییاش را بسازد به عنوان نخستین نماینده سینمای ایران به جمع نامزدهای نهایی اسکار غیرانگلیسیزبان راه پیدا کرد، اثری فاقد مانیفست بود؟! یا حتی اثری همچون «گوزنها» که به انتخاب منتقدان مجله فیلم (یعنی طیف فکری نزدیک به اصغر فرهادی) به عنوان بهترین فیلم از نظر آنها انتخاب شد، اثری فاقد ایدئولوژی و مانیفست است؟ یعنی فرهادی که اتفاقا در این جشنواره برای مخاطبان از تجربیاتش در حوزه فیلمنامهنویسی میگفته، همین بدیهیات ساده در قصه «گوزنها» که باعث توقیف این فیلم توسط ساواک شد را ندیده است؟
جالب اینکه فرهادی در شرایطی سعی کرده داشتن ایدئولوژی برای فیلمساز را امری نازل و باعث پسرفت معرفی کند که احتمالا باید با فرمول او همه آثار ساخته شده توسط فرهادی که از این نگاه دوری کرده، در سینمای ایران ماندگار شود. این در حالی است که برای مقایسه میزان ماندگاری آثاری همچون «شهر زیبا»، «رقص در غبار»، «گذشته»، «همه میدانند» و حتی «فروشنده» کافی است در میان اطرافیان خود پرسوجو کرده و به مقایسه درباره اینکه آیا اثری همچون «آژانس شیشهای» و «رنگ خدا» در ذهن آنها ماندگار شده یا آثاری که از آنها نام بردیم، بپردازید. همین یک پرس و جوی ساده کافی است تا میزان سست بودن استدلال فرهادی در این ماجرا مشخص شود. حتی نگاهی به نمونههای موجود در تاریخ سینمای جهان نیز همین گزاره را تثبیت میکند؛ آنجا که فیلم صهیونیستی«فهرست شیندلر» به عنوان یکی از ایدئولوژیکترین آثار تاریخ سینما مورد توجه قرار گرفته است.