حجتالاسلام سیدرضا فاطمینیا*: روز شهادت ابنالرضا حضرت جوادالائمه است. سخن گفتن از زندگی این امام معصوم و پرداختن به تمام زوایای سیره حضرت، کاری دشوار و تقریبا غیرممکن است ولی «آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید»، لذا سعی میکنیم در اینجا به گوشهای از زندگی ظاهری حضرت بپردازیم. امام جواد علیهالسلام حدود 8سال محضر پدرش امام رضا علیهالسلام بود و ایشان را درک کرد. ایشان ۱۷ سال امامت کرد و در ۲۵ سالگی به شهادت رسید و در میان امامان معصوم، جوانترین امام به هنگام شهادت بوده است. امام رضا علیهالسلام حضرت جواد را «بابرکتترین مولود شیعه» عنوان کردند که نشان عظمت ایشان است.
نهمین پیشواى ما را به خاطر دست بخشنده و گستردگی جود و کرم، «جواد» مىخوانند. امام جواد علیهالسلام وقتی خبر بیماری کسی را میشنید، به عیادتش میشتافت و از او دلجویی میکرد. غذای امام جواد علیهالسلام همانند جد بزرگوارش امیرمؤمنان علیهالسلام خیلی ساده و به دور از تشریفات بود.
حضرت امام جواد علیهالسلام اگر چه عمر شریفش همچون نوگل بهاران، زودگذر و کوتاه بود ولی در این دوره کوتاه هم اقدامات اساسی برای نشر و ترویج اسلام ناب انجام دادند. ایشان در دورهای زندگی میکردند که دانشمندان بزرگی وجود داشتند و حضرت جواد با سن کم خود وارد بحثهای سنگین علمی با آنها میشدند و همه این عالمان پیر را شکست میدادند که داستان مناظره حضرت جواد علیهالسلام با یحییبناکثم در بحث احکام حج یکی از آن مناظراتی است که عظمت علمی امام در آن به وضوح آشکار است.
رهبر حکیم انقلاب در وصف دوران امام جواد علیهالسلام میگویند: «امام جواد مانند دیگر ائمه معصومین برای ما اسوه، مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بنده شایسته خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد به طوری که در ۲۵ سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیرقابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همانطور که ائمه دیگر ما علیهمالسلام با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پرافتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشه مهمی از جهاد همهجانبه اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت.
آن درس بزرگ این است که هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابله با این قدرتها برانگیزیم.
اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همه دورانهای تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کردهاند وقتی از مقابله رویاروی با مردم عاجز شدند، دست به حیله، ریاکاری و نفاق بزنند. مبتکر بحث آزاد اجتماعی امام جواد صلواتاللهعلیه است. البته قبل از امام جواد هم در زمان ائمه بحث زیاد میشد اما اینکه حالا بنشینند جمعا صحبت کنند امام جواد اول بار این کار را کردند».
روایتهای مختلفی از حضرت جوادالائمه علیهالسلام در موضوعات اخلاقی و اجتماعی به دست ما رسیده است که توجه به آنها میتواند قطعا در زندگی فردی و اجتماعی ما راهگشا باشد. امام جواد علیهالسلام در یک روایتی میفرمایند: ثَلاثُ خِصال تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّهُ: الاْنْصافُ فِی الْمُعاشَرَهِ وَ الْمُواساهُ فِی الشِّدِّهِ وَالاْنْطِواعُ وَالرُّجُوعُ إلی قَلْب سَلیم (کشف الغمّه، ج ۲، ص ۳۴۹)
یعنی 3 خصلت جلب محبت میکند: ١- انصاف در معاشرت با مردم ٢- همدردی در مشکلات آنها ٣- همراه و همدم شدن با معنویات.
در همین قضیه انتشار ویروس منحوس کرونا اگر مردم به این ۳ خصلت که حضرت جوادالائمه علیهالسلام اشاره فرمودهاند توجه کنند، بسیاری از مشکلات ناشی از این ویروس کم خواهد شد. اول انصاف در معاشرت با مردم که نمونه آن گران نکردن اجناس اساسی و احتکار نکردن وسایل ضروری مردم است و نمونه دیگر آن همین ماسک زدن در اماکن عمومی است که زنجیره انتقال این ویروس را تا حد زیادی قطع میکند. دوم همدردی با فقرا و افرادی که به واسطه این ویروس دچار ضرر و مشکل شدهاند و بسیار هم مهم است که رهبر انقلاب در این باره بر رزمایش همدلی و مواسات تاکید فرمودند که شاهد بودیم در همه جای کشور به امر مهم مواسات و همدلی پرداخته شد. سوم دعا و درخواست از خدای متعال با قلب سلیم جهت نابودی و رفع این بلیه از کشور و تمام جهان که خدای متعال به قلب پاک جوانان و افراد صالح مینگرد. اما شهادت مظلومانه حضرت امام جواد علیهالسلام اینطور شکل گرفت؛ معتصم عباسی که از رشک بیش از حد و کم علاقه شدن ام فضل دختر مامون به امام جواد علیهالسلام آگاه بود، با همکارى جعفر پسر مامون و برادر ام فضل و از راه حیله و نیرنگ زمینهاى فراهم کرد که ام فضل را تحریک و به قتل امام جواد وادار کند. لذا سم مهلکی را در انگور رازقى تزریق کردند و براى ام فضل فرستادند و او نیز آن را در کاسهاى گذاشت و جلوی همسر جوانش حضرت جواد علیهالسلام نهاد و به امام اصرار کرد از انگور بخورد. زمانی که حضرت جواد علیهالسلام از آن انگور میل فرمودند، طولى نکشید که آن عزیز آثار زهر را احساس فرمودند و کمکم درد شدیدی بر ایشان عارض شد و بهسختى ایشان را رنجور ساخت. در آن حال آن زن نابکار پشیمان شده و گریه مىکرد. حضرت جواد علیهالسلام فرمودند: اکنون که مرا کشتى این گریهات دیگر براى چیست؟ به خدا سوگند به چنان فقر و تنگدستى گرفتار مىشوى که قابل جبران نباشد و به دردى مبتلا مىشوى که درمان ندارد و به بلایى گرفتار مىشوى که پوشیده نماند.
امام جواد را پس از شهادتشان در مقبره قریش بغداد پشت قبر مطهر پدربزرگ مظلوم و مطهرش حضرت موسىبنجعفر علیهمالسلام به خاک سپردند.
* استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم