یاسر آخوندی: یکی از پرتکرارترین گزارههایی که در چند هفته اخیر در رسانههای جهان پیرامون قرارداد 25 ساله میان ایران و چین طرح شده، مسأله احیای «راه ابریشم» است؛ نکتهای که در دهههای گذشته نیز به بهانههای مختلفی تکرار شده و حتی شکل و ماهیت آن تبدیل به مجرایی برای رقابت میان چین و آمریکا شده بود. در همین زمینه چین به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ جهان به عنوان مبدع طرح راه ابریشم جدید، سعی در طرحریزی مسیری برای بیشتر کردن قدرت خود در منطقه آسیای مرکزی دارد و با صرف هزینه بسیار و ایجاد اتحادیههای مختلف در منطقه و درگیر کردن کشورهای آسیای مرکزی، تلاش میکند هر چه سریعتر در مسیر دستیابی به یک راه ایمن و باکیفیت گام بردارد. در این میان کشور آمریکا که خود را به عنوان یک قدرت فرامنطقهای و جهانی به جامعه جهانی معرفی کرده است با دخالت در منطقه آسیای مرکزی و ارائه طرح راه ابریشم آمریکایی سعی در کمرنگ کردن حضور چین در این منطقه و افزایش حوزه نفوذ خود در منطقه دارد. نزاع میان آمریکا و چین در مرحله جدید و نوین خود در زمین آسیای مرکزی آغاز شده است. تلاش هر یک برای دیکته کردن طرح خود در این منطقه برای کشورهایی که سالها زیر یوغ استبداد شوروی بودهاند و عادت به داشتن یک قیم دارند، باعث شده است این 2 کشور خیالی راحت از ایجاد مشکل با این کشورها داشته باشند. آنچه در طرح راه ابریشم جدید چه در نوع چینی و چه در نوع آمریکایی آن حائز اهمیت است، ایران است. در طرح آمریکایی ایران جایی ندارد اما در طرح چینی ایران به عنوان یکی از کشورهای درگیر طرح حضور دارد. راه ابریشم جدید میتواند با ایجاد راههای ترانزیتی در آسیا و اتصال آن به نقاطی از اروپا برای کشورهای این طرح تولید ثروت کند.
در همین زمینه مهمترین فرصتهای پیش روی ایران را با شکلگیری جاده ابریشم جدید در طیفی از مسائل میتوان دستهبندی کرد و برشمرد.
ﺗﻌﻤﻴﻖ ﭘﻴﻮﻧﺪﻫﺎى اﻳﺮان ﺑﺎ ﭼﻴﻦ به عنوان ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﻛﻨﺸﮕﺮ آﺳﻴﺎﻳﻰ: اﻣﻜـﺎن ﺑﺮﻗﺮارى ﭘﻴﻮﻧﺪﻫﺎى ﺗﻨﮕﺎﺗﻨﮓ ﺑﺎ ﻛﺸﻮر ﭼﻴﻦ و ﺗـﺄﻣﻴﻦ ﻧﻴﺎزﻫـﺎى ﮔﻮﻧـﺎﮔﻮن ﺳﻴﺎﺳـﻲ و اﻣﻨﻴﺘﻲ ﺑـﻪ دﻟﻴـﻞ ﺑﺮﺧـﻮردارى اﻳـﺮان از ﺑﺮﺧـﻲ اﻣﺘﻴـﺎزات، ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد اﺳﺖ. متقابلا نیز ﭼﻴﻦ ﺑﻪ دﻟﻴـﻞ ﺑﺮﺧـﻮردارى از ﭘﺘﺎﻧﺴـﻴﻞﻫـﺎى ﺑـﺎﻟﻘﻮه و ﺑﺎﻟﻔﻌـﻞ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮاى اﻳﺮان ﻳﻚ ﻣﺘﺤﺪ اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻗـﺎدر ﺑـﻪ ﻛﻤـﻚ ﺑـﺮاى اﻳﺠـﺎد و ﺣﻔﻆ ﺛﺒﺎت و اﻣﻨﻴﺖ در ﻣﻨﻄﻘﻪ از ﻃﺮﻳﻖ ﺗﻮازنﺳﺎزى ﺑـﺎ ﺳـﺎﻳﺮ ﻗـﺪرتﻫـﺎﺳـﺖ. مضاف بر اینها مبادلات تجاری و صنعتی با چین به عنوان قدرت اول اقتصادی جهان در آیندهای نزدیک میتواند به کمک اقتصاد فعلی ایران بیاید. در این میان مهمترین ﻋﺎﻣـﻞ ﺗﻌﻴـﻴﻦﻛﻨﻨﺪه رواﺑﻂ اﻳﺮان و ﭼﻴﻦ در اﻳﻦ ﻃﺮح، ﻋﺎﻣﻞ ﻧﻔﺖ و ﺑﺎزار اﺳﺖ ﻛﻪ در اﻳـﻦ ﻋﺮﺻـﻪ اﻳﺮان ﺑﻪ دﻟﻴﻞ وﺟﻮد ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲﻫﺎى ﻋﻤﺪه، ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻧﻘﺸـﻲ ﻣﻨﺤﺼـﺮ ﺑﻪ ﻓـﺮد در ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﻳﻲ ﺑﻪ ﻧﻴﺎزﻫﺎى ﺣﻴﺎﺗﻲ ﭼﻴﻦ در 2 ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻧﻴﺎز ﺑﻪ اﻧﺮژى و ﻧﻴـﺰ ﺗـﺄﻣﻴﻦ اﻣﻨﻴـﺖ ﻻزم ﺑﺮاى ﮔﺮدش ﺳﺮﻳﻊ، اﻳﻤﻦ و اﻗﺘﺼـﺎدى ﻛﺎﻻﻫـﺎ در ﺑﺎزارﻫـﺎى ﺳﺮاﺳـﺮ ﻣﻨﻄﻘـﻪ و ﺻﺪور آن ﺑﻪ ﺑﺎزارﻫﺎى ﺧـﺎرﺟﻲ داﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷـﺪ.
تقویت ﻗﺪرت منطقهای: رﺷﺪ و ﺗﺮﻗﻲ اﻗﺘﺼﺎدى ﺷﺮق و ﺟﻨـﻮب ﺷـﺮق آﺳﻴﺎ ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ وﺟﻮد ﺷﺒﻜﻪ ﮔﺴﺘﺮدهاى از ﻣﺴﻴﺮﻫﺎ و ﻛﺮﻳﺪورﻫﺎى ارﺗﺒﺎﻃﻲ، آرام و اﻣـﻦ ﺑﺮاى ﺗﺒﺎدﻻت اﻗﺘﺼﺎدى ﻛﺎﻻﻫﺎ در ﺳﺮاﺳﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪ اﺳﺖ. ﻣﺴﻴﺮ اﻳﺮان ﺑـﻪ دﻟﻴـﻞ اﻳﻔـﺎى ﻧﻘﺶ ﻳﻚ ﺷﺎﻫﺮاه ﻣﻬﻢ ارﺗﺒﺎﻃﻲ و ﺗﺮاﻧﺰﻳﺘﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﺑﺮﺗﺮىﻫﺎى ژﺋﻮﭘﻠﻴﺘﻴﻚ اﺳـﺖ، ﻳﻜﻲ از ﺳﻬﻞاﻟﻮﺻﻮلﺗﺮﻳﻦ، ﻛﻮﺗﺎهﺗـﺮﻳﻦ، اﻣـﻦﺗـﺮﻳﻦ و ﺑﺎﺻـﺮﻓﻪﺗـﺮﻳﻦ ﻣﺴـﻴﺮﻫﺎ ﺑـﺮاى ﺗﺮاﻧﺰﻳﺖ ﻛﺎﻻ ﺑﻪ ﺑﺎزارﻫﺎى ﻣﺼﺮف از ﻃﺮﻳﻖ درﻳـﺎ و ﺧﺸـﻜﻲ ﻣﺤﺴـﻮب ﻣـﻲﺷـﻮد. مضاف بر اینها ایران به دلیل ﺑﺮﺧﻮردارى از ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ژﺋﻮاﻛﻮﻧﻮﻣﻲ و ﻣﻨـﺎﺑﻊ ﻓﺮاوان ﻧﻔﺖ و ﮔﺎز و ﻧﺰدﻳﻜﻲ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ ﺑﻪ درﻳﺎﻫﺎى آزاد و ﺗﻨﮕﻪ اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ ﻫﺮﻣـﺰ، داراى ﻳﻚ ﺟﺎﻳﮕﺎه اﻧﺤﺼـﺎرى در ﺗـﺄﻣﻴﻦ ﻧﻔـﺖ و ﮔـﺎز ﻛﺸـﻮرى ﻫﻤﭽـﻮن ﭼـﻴﻦ در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﻛﺸﻮرﻫﺎى رﻗﻴﺐ دﻳﮕـﺮ، ﻳﻌﻨـﻲ ﺗﺮﻛﻤﻨﺴـﺘﺎن، ﻗﻄـﺮ و روﺳـﻴﻪ اﺳـﺖ. اﻳـﻦ ﻇﺮﻓﻴﺖﻫﺎ در ﻛﻨﺎر ﻗﺮارﮔﻴﺮى اﻳـﺮان در ﻛـﺎﻧﻮن ﺗﻮﺟـﻪ ﻗـﺪرتﻫـﺎ و ﻧﻘـﺶ ﺑﺮﺟﺴـﺘﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪاى ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﮔﺎﻣﻲ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺮاى ﺗﺜﺒﻴﺖ و ﺗﺤﻜﻴﻢ ﺟﺎﻳﮕـﺎه اﻳـﺮان به عنوان ﻳـﻚ ﻗﺪرت ﺑﺮﺗﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪاى ﺑﺎﺷﺪ. اﻳﻦ روﻧﺪ ﻓﺮﺻﺘﻲ را در اﺧﺘﻴﺎر اﻳﺮان ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﺪ ﺗﺎ از ﻃﺮﻳﻖ اﺋﺘﻼفﺳﺎزى ﭼﻴﻨﻲ- اﻳﺮاﻧﻲ در ﺑﺮاﺑـﺮ ﻧـﻮع ﻋﺮﺑﻲ-آﻣﺮﻳﻜﺎﻳﻲ آن ﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﺣﻴﺎى ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﺎ در ﻧﺘﻴﺠﻪ اقدامات آﻣﺮﻳﻜﺎ در ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺗﺤﺖاﻟﺸﻌﺎع ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮد.
ﺣﻔﻆ اﻣﻨﻴﺖ ﻣﻠﻰ و ﺛﺒﺎت داﺧﻠﻰ ﻛﺸﻮر: ﻃﺮح ﺟﺎده اﺑﺮﻳﺸﻢ ﻧﻮﻳﻦ از آﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدى ﻛﺸﻮر ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ، ﻣﺘﻌﺎﻗﺒﺎ اﻣﻨﻴﺖ و ﺛﺒـﺎت را ﻧﻴـﺰ ﺑﻪ ارﻣﻐﺎن ﺧﻮاﻫﺪ آورد و ﺑﺎ ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ زﻳﺮﺳﺎﺧﺖﻫﺎ بر ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻧﻈﻢ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﺛﺒﺎت ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮ دارد. واﺑﺴﺘﮕﻲ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻣﻴـﺎن ﻛﺸـﻮرﻫﺎ در عرصه حملونقل و ﺻﺎدرات اﻧﺮژى و ﻛﺎﻻ بویژه ﺑﻪ اﻳﺮان به عنوان ﻛﺮﻳـﺪورى ﺣﻴـﺎﺗﻲ و ﺑﺎﺻـﺮﻓﻪ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﻣﻨﻴﺘﻲ ﻛﺸﻴﺪه ﺧﻮاﻫﺪ ﺷـﺪ و ﺑﺎﻋـﺚ اﻓـﺰاﻳﺶ ﺿـﺮﻳﺐ اﻣﻨﻴـﺖ و ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﻲ ﻣﻲﺷﻮد. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ داﺷﺘﻦ ﻧﻘﺶ اﺳﺎﺳﻲ در ﺗﺄﻣﻴﻦ اﻧﺮژى ﺟﻬـﺎن ﻛـﻪ ﺿـﺎﻣﻦ درآﻣـﺪﻫﺎى ﻛـﺎﻓﻲ ﺑﺮاى ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻛﺸﻮر است، ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ در ﺗﻀﻤﻴﻦ اﻣﻨﻴﺖ و ﺛﺒﺎت ﻣﻠﻲ ﻣﻔﻴﺪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻃـﺮح ﺟـﺎده اﺑﺮﻳﺸـﻢ ﻧﻮﻳﻦ ﺑﺎ درﮔﻴﺮﺳﺎزى ﻣﻨﺎﻃﻖ و ﻛﺸﻮرﻫﺎى ﻓﺮاواﻧﻲ در ﻋﻤﻞ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲﺷﻮد ﺷـﺒﻜﻪاى ﺑﻪ ﻫﻢ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ از ﻣﻨﺎﻓﻊ دوﻟﺖﻫﺎ ﺷﻜﻞ ﮔﻴـﺮد ﻛـﻪ ﺗـﺪاوم آن ﻣـﻲﺗﻮاﻧـﺪ ﺑـﺎ ﺗﻌﻤﻴـﻖ و ﻫﻤﮕﺮاﻳﻲ در ﺣﻮزهﻫﺎى ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎﺷـﺪ. ﺗﺠﺮﺑـﻪ اﻳـﺮان در ﺑﺤـﺮان ﻫﺴـﺘﻪاى و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺗﺤﺮﻳﻤﻲ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻧﺸﺎن داد ﻧـﺎﺗﻮاﻧﻲ ﻛﺸـﻮر در ﻣﻘﺎﺑﻠـﻪ ﺑـﺎ اﺟﻤـﺎعﺳـﺎزى ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ واﺷﻨﮕﺘﻦ ﺑﺎ آﺛﺎر ﺳﻮء ﻓﺮاواﻧﻲ ﻫﻤﺮاه ﺑﻮد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻫﻤﺮاﻫﻲ و ﺑﻬﺮهﮔﻴﺮى از ﻇﺮﻓﻴــﺖﻫــﺎى طرحهای اینچنینی ﻣــﻲﺗﻮاﻧــﺪ در ﺑﻠﻨﺪﻣــﺪت ﭼﺎﻟﺸــﻲ در ﺑﺮاﺑــﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎى ﻧﻬﺎدﺳﺎزى و اﺟﻤﺎعﺳﺎزى آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪاى ﻛﻪ ﺑـﺎ در ﻫـﻢ ﺗﻨﻴـﺪهﺷﺪن ﻣﻨﺎﻓﻊ اﻳﺮان ﺑﺎ ﺳﺎﻳﺮ ﻛﺸﻮرﻫﺎى درﮔﻴﺮ در اﻳﻦ ﻃﺮح، ﺗﻮان دﻳﭙﻠﻤﺎﺗﻴـﻚ و ﻗـﺪرت چاﻧﻪزﻧﻲ ﻛﺸﻮر در ﺑﺮاﺑﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎى ﻣﻨﻄﻘـﻪاى و ﺟﻬـﺎﻧﻲ ایالاتمتحده اﻓـﺰاﻳﺶ ﭼﺸﻤﮕﻴﺮی ﺧﻮاﻫﺪ ﻳﺎﻓﺖ.
ﻓﺮﺻﺖﺳﺎزى ﺑﺮاى ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻫﻤﺰﻣﺎن ﺑﺎ ﺷﺮق و ﻏﺮب: ناگفته پیداست تقویت مناسبات سیاسی و اقتصادی با شرق، قدرت چانهزنی کشور با غرب را نیز افزایش خواهد داد. تجربه مذاکرات هستهای و خروج آمریکا از برجام و همراهی نسبی اروپا با این سیاست آمریکا گواهی روشن بر همین امر بوده است، به گونهای که حتی در جریان تلاشهای آمریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی کشورمان، باز هم چین و روسیه به عنوان 2 متحد شرقی ایران در مقابل سناریوی مشترک آمریکا و اروپا نقشآفرینی کردند. بر همین اساس تقویت مناسبات اقتصادی ایران با چین در چارچوب یک توافق بلندمدت باعث کاهش آسیبپذیری ایران از طرف غرب خواهد شد و درست در این موقعیت است که ایران میتواند با موقعیتی بهتر به تعامل با غرب نیز در زمینههای مختلف بپردازد.