دکتر حسین مظفر: امروز سالگرد عملیات غرورآفرین مرصاد است. یادآور روزهای پرحماسهای است که دشمنان متجاوز به خاک و سرزمین ایران اسلامی پس از 8 سال تجاوز و ظلم به این ملت با حمایت 45 کشور مدعی حقوق بشر از رژیم بعثی صدام، در برابر استقامت و پایداری و مجاهدت و شهادتطلبیهای جوانان این مرز و بوم به زانو درآمدند و نتوانستند حتی یک وجب از خاک پاک این کشور را به تصرف خود درآورند و جز شکست و ذلت چیزی نصیب آنها نشد. پذیرش قطعنامه نیز با اعلان رژیم بعثی به عنوان متجاوز و آغازگر جنگ، روسیاهی دیگری بر اقدامات متجاوزانه آنان بود. بدین جهت برای جبران بیآبرویی و شکست ذلتبار خود، رژیم بعثی با همکاری اربابانش از یکسو و بهکارگیری عدهای از جیرهخواران و پادوهای حقیر و ذلیل و ورشکستگان راندهشده از ایران دست به دامن منافقین شدند و آنها را در قبال پناهندگی در اروپا و خوشخدمتیهایی که به آنها شده بود به میدان آخرین نبرد و تجاوز علیه ایران کشاند و خود رژیم بعثی نیز عهدهدار پشتیبانی هوایی و زمینی و دادن کمکها و اهدای تجهیزات نظامی به منافقین شد و پس از پذیرش قطعنامه و اعلان آن توسط شورای امنیت، آخرین تیر در کمان خود را رها کرد و منافقین با تمام قوا و غافلگیرانه تحت عنوان عملیات فروغ جاویدان به مرزهای مهران و دهلران و اسلامآباد و پلدختر حملهور شدند و بخشهایی از مناطق غربی کشور را اشغال کردند. فریبکاری آنها این بود که چون این بار به خاطر پذیرش قطعنامه، رژیم بعثی نمیخواست مستقیما و برخلاف مقررات بینالمللی وارد جنگ و تجاوز جدید شود، منافقین کوردل و مطرود این ملت را جلو انداخت تا به دنیا نشان دهد خود مردم ایران علیه نظام اسلامی ایران قیام کردند و آن بیچارهها هم فریب خوردند و دست به یک عملیات ابلهانه زدند که ثمرهای جز متلاشی شدن متجاوزان و بر جای گذاشتن هزاران جسد سوخته زن و مرد در بیابانهای اسلامآباد و تنگه چهارزبر و در نهایت فرار ذلتبار آنان نداشت. عملیات مرصاد یک ویژگی دیگری که داشت این بود که در این عملیات مجاهدان فداکاری که در طول 8 سال دفاع مقدس همواره در خط مقدم جبههها بودند و توفیق شهادت نیافتند، با خوشحالی و شعف از اینکه در شهادت هنوز بسته نشده، به امید شهادت و وصول به معبود خویش وارد نبرد با منافقین سیهرو شدند و به آرزوی دیرین خود نائل آمدند.
در این عملیات غرورآفرین خانواده شهیدان مظفر نیز که در طول 8 سال دفاع مقدس به صورت خانوادگی اعم از پدر، مادر و برادران در عملیاتهای مختلف حضور داشتند توفیق پیدا کردند جزئی از این خیل فداکاران و مجاهدان باشند.
در آخرین روزهای پذیرش قطعنامه که بدنهای آنها خسته از مجاهدتها شده بود اما در غم عدم توفیق شهادت سر در گریبان و نالان بودند با به صدا در آمدن شیپور جهادی دیگر، در آخرین روزها و ساعات پیروزی، خود را به خیل مجاهدان راه خدا پیوند دادند و در شرف و آزادی و اقتدار این ملت و کشور سهیم و شریک شدند. در این عملیات تقریبا کل اعضای مرد خانواده حضور پیدا کردند. پدر که پس از 8 سال حضور در جبههها و مشارکت در 14 عملیات رزمی به مرخصی آمده بود و مادر شهیدان نیز که در طول دوران دفاع مقدس 18 ماه در جبهههای جنوب حضور داشت و 6 برادر که در طول 8 سال دفاع مقدس با وجودی که در مسؤولیتهای مهمی بودند ماهها از عمر خود را در جبهههای حق علیه باطل گذرانده بودند، همه فرصت را مغتنم شمرده و در گرفتن برگه اعزام از پادگانها گوی سبقت را از یکدیگر ربودند و جز مادر شهیدان که گفت حالا که شما میروید من میمانم تا زن و بچههای شما را نگهداری کنم، همه و همه زن و بچه و زندگی و پست و مقام خود را ترک کردند و مشتاقانه به جبهههای نور علیه ظلمت شتافتند و در حالی که همه مشتاق شهادت بودند ولی خداوند متعال 3 گل را از گلستان این خانواده قبول کرد و هر ۳ در یک لحظه و در کنار هم در حالی که آخرین فشنگهای خود را علیه منافقین به کار گرفته بودند، روی یکی از تپههای مشرف به دشت اسلامآباد به شهادت رسیدند و معبود خویش را با بدنهای خونین و قطعهقطعه در آغوش گرفتند.
همانگونه که رهبر حکیم و عزیزمان فرمودند هر شهیدی پرچم عزت و سرافرازی این ملت و کشور است و فرمودند اگر مجاهدتهای شهیدان نبود روزهای روشن این ملت به شبهای تار مبتلا میگشت، فلذا در این روزها که سالگرد شهیدان ماست و در حقیقت سالگرد عاشوراهای شهیدان است باید با شهیدان پیمانی وثیق ببندیم که پاسدار راه امام و شهیدان و ولایت و امامت مسلمین باشیم و صادقانه خود و مسؤولیتها و پستهای خود را وامدار شهیدان بدانیم. البته پاداش شهیدان و مجاهدت و صبر و ایثار خانوادههای شهیدان با خداست و خداوند بهترین پاداشدهندگان است.
با کمال تاسف گاهی اوقات عدهای نادان، سرمست از مسؤولیت و پست و مقام و قدرت دچار غفلت میشوند و نمیدانند کجا بودند یا که بودهاند و چه وزنی در انقلاب و سرافرازی کشور داشتهاند و بدون اینکه مجاهدتی داشته یا توفیق شهادت یا جانبازی در راه خدا در خانواده آنها باشد و بدون اینکه در طول ۸ سال دفاع مقدس حتی خاری به پای آنها و زن و بچه و پدر و مادر و برادران آنها رفته باشد اما به برکت خون شهیدان و مجاهدان راه خدا به کجا و چه جایگاهی رسیدهاند، با شگفتی طلبکارتر از بقیه میدان را از دست مجاهدان راه خدا ربوده علیه خانواده شهیدان اظهار وجود میکنند که قطعا ملت حساب آنها را از مجاهدان حقیقی جدا خواهد کرد و خداوند نیز همواره در کمین فرصتطلبان خواهد بود.
یاد امام شهیدان مرصاد و همه شهیدان و مجاهدان اسلام گرامی باد!