امیر عاصف: در چند سال گذشته بارها شاهد این بودیم که رسانههای رژیم صهیونیستی و آمریکا فعالیت منطقهای جبهه مقاومت را به اختاپوسی تشبیه میکنند که سرش در تهران و دستهایش به لبنان، سوریه، یمن و... رسیده است.
این موضوع بیش از آنکه رسانهای باشد، تحلیل و شناختی است که تمام این مدت آمریکاییها به خیالشان از منطقه غرب آسیا کسب کرده و تمام اقداماتشان را بر اساس آن تنظیم کردهاند اما آیا این شناخت صحیح است؟
این تحلیل که استراتژی آمریکا در غرب آسیا براساس آن برنامهریزی شده است، مربوط به تحولات اخیر در دوره ترامپ نیست بلکه به پیش از آن بازمیگردد؛ بر همین مبنا بود که بعد از توافق برجام، آمریکای اوباما نیز به دنبال برجام ۲ و ۳ رفت که البته موفق نبود. با روی کار آمدن دونالد ترامپ، وی جسورانهتر از روسایجمهور قبلی آمریکا این موضوع را پیگیری کرد اما با یک تفاوت؛ اوباما معتقد بود اگر ما دستهای نیابتی ایران را قطع کنیم نهایتا سر اختاپوس تنها باقی خواهد ماند و ما میتوانیم ضربه نهایی را به ایران بزنیم اما عملکرد ترامپ نشان داد او میخواهد با ایجاب اتحاد بین رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی و کشورکهای خلیجفارس اتحادی را علیه تهران تشکیل دهد. او معتقد بود اگر سر اختاپوس را هدف قرار دهیم دستهایش نیز فلج میشود.
با همین رویکرد پس از خروج از برجام به دنبال کارزار فشار حداکثری اقتصادی علیه جمهوری اسلامی رفت اما با این حال دید محور مقاومت در سوریه زمینگیر نشد و حتی به پیشرویاش در اطراف جولان اشغالی پرداخت، او دید در فشار حداکثری علیه ایران ناگهان سیدحسن نصرالله اعلام کرده که حزبالله لبنان به موشکهای نقطهزن دست پیدا کرده است و همچنین گروههای مقاومت در عراق علیه اشغالگری آمریکا دست به اقدامهای متناسب زدهاند.
او بر اساس تحلیل «اختاپوس» وارد فاز جدیدی علیه ایران شد، البته نقش پمپئو که پیشتر ریاست سازمان جاسوسی آمریکا را برعهده داشت و میتوان این راهبرد را زاییده آن سازمان دانست هم بیتاثیر نبوده است و اینچنین شد که در سحرگاه سومین روز سال جدید میلادی در اقدامی نامتعارف و بزدلانه دست به ترور حاجقاسم سلیمانی زدند تا به خیالشان مغز متفکر مقاومت را از کار بیندازند. دقیقا مشابه اشتباه رژیم صهیونیستی در ترور حاج عماد!
هر چند هنوز هم ترامپ در سخنرانیهای انتخاباتیاش از این اقدام با عنوان شجاعانه و در راستای قطع ید محور مقاومت نام میبرد اما در عمل قدرت محور مقاومت در منطقه کم نشد بلکه نفرت آنها از آمریکا بیشتر شد و این اقدام منجر به غیرقانونی شدن حضور تروریستهای آمریکایی در عراق شد!
تا به حال شنیدهاید تحلیل غلط نتایج غلطی به دنبال خواهد داشت؟ این دقیقا همان حال و روز آمریکا در غرب آسیا بلکه در جهان است.
اگر بخواهم اشتباهات آمریکا در تحلیلشان را در چند بند به طور خلاصه بگویم میشود:
۱- محور مقاومت نه بر اساس پول بلکه براساس ایدئولوژی آزادیخواهانه بنا شده است.
۲- شبکهسازی جبهه مقاومت برخلاف تصور غربیها مویرگی نیست بلکه به صورت جزیرهای و در سراسر جهان گسترش یافته است.
۳- آمریکاییها حقیقتی بزرگ را هر چند در زبان به کرات استفاده کردهاند اما باور نکردهاند: جمهوری اسلامی برای انقلابش شعبه نمیزند بلکه آن را صادر میکند!
۴- شبکه انسانی مقاومت در جهان هیچگاه شخصمحور نبوده بلکه اعتقادمحور است.
هر چند موارد فوق نشان میدهد محور غربی ـ عبری در شناخت ماهیت مقاومت دچار خطای راهبردی است اما همچنان براساس اشتباه در تحلیل به دنبال پیروزیهایی میگردد که میسر نخواهد شد.
تا انتخابات آمریکا 100 روز باقی مانده است و ترامپ درصدد آن است که به قول خودش سر اختاپوس را وارد جنگی کند که بتواند به آن ضربه بزند اما در همین حال بعد از انتقام موشکی در عینالاسد جرات اقدام مستقیم را ندارد، هر چند در این مدت خرابکاریهای مختلفی را هم انجام داده که به گردن نگرفته است اما پاسخهای متناسب را در جغرافیای خارج از منطقه دریافت کرده است.
حقیقتا هیچکس نمیداند ماجرای آتشسوزی سریالی در خاک آمریکا چگونه آغاز شد و تا کجا قرار است ادامه پیدا کند اما همزمانیاش با مزاحمتهای منطقهای آمریکا برای ایران این فرضیه را تقویت میکند که این حوادث ادامهدار ناشی از ایدئولوژی برخاسته از مبارزه با مستکبران است که در عصر حاضر جمهوری اسلامی آن را صادر کرده است.
این چند روز تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا روزهای دشواری برای ترامپ خواهد بود. او که میخواهد به هر ترتیب مجدد رئیسجمهور شود، ممکن است حتی از روش جرج بوش برای در قدرت ماندن استفاده کند. یعنی ایجاد بحرانی بزرگتر برای فرار از ضعفهای متعدد؛ حتی ممکن است ترامپ برای ماندن در قدرت به قمار بزرگتری دست بزند.
این گزارهها نه بر اساس اطلاعات پنهان بلکه براساس شناخت نگارنده از ایدئولوژی انقلاب اسلامی در برابر خطرات احتمالی است.
الف- اگر آمریکا دست به اقدام مستقیم با رویکرد جنگ چند روزه بزند، پاسخ مستقیم و دردناکی را از جمهوری اسلامی دریافت خواهد کرد که نه بر اساس جغرافیا بلکه بر اساس ملیت حملهکننده و منافع او در منطقه خواهد بود.
ب- اگر آمریکا بخواهد با تحلیل اشتباه به جنگ نظامی نامحدود روی بیاورد، هزینه این جنگ آنچنان برایش سنگین خواهد بود که از درون متلاشی خواهد شد. نباید فراموش کرد تصور آنها از شبکه انقلاب اسلامی با واقعیت بسیار متفاوت است، آنها با تصور حمله به سر اختاپوس وارد باتلاقی میشوند که تا به حال فکرش را هم نمیکردند.
- از سرنگونی هواپیمای سازمان سیا در افغانستان تا حمله به تاسیسات آرامکو در قلب عربستان
- از انفجار و آتشسوزی در ناو آمریکایی در جغرافیای سرزمینی آمریکا تا شکست کودتای آمریکا در ونزوئلا
- از قدرتی که رژیم صهیونیستی از ترس آن در ۲ روز گذشته نیروهای خودی را در مرز با لبنان هدف قرار داد تا کابوس بمبهای کنار جادهای که چندین سال پیش آمریکا را از عراق اخراج کرد.
- از انفجار منافع آمریکا در تمام جهان به دلیل گرمی هوا تا مفقود شدن افسران سیا در قلب اروپا
- از آتشسوزیهای بیدلیل در ایالات متحده آمریکا توسط عناصری ناشناس تا...
تمام این اقدامات که هیچ ارتباطی با ایران ندارد شبکه دشمنان ایران را ضعیف کرده است. اکنون این موضوعات را بگذارید کنار نقشه راه رهبر حکیم انقلاب: «اگر غلطی از آنها سر بزند جمهوری اسلامی تلآویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد».
اگر آمریکاییها نیک بنگرند درمییابند با اختاپوس طرف نیستند. باتلاقی روبهروی آنهاست که هر چه دست و پا بزنند بیشتر فرو میروند.