printlogo


کد خبر: 222570تاریخ: 1399/5/11 00:00
اگر تحریف را شکست دادیم پیروز جنگیم

امیر عاصف: یک اندیشکده غربی سال‌ها پیش نوشته بود: در عصر حاضر آن کس که برترین بمب‌ها را دارد صرفا برنده نیست، برنده آن کسی است که بهترین «روایت» را دارد.
جنگ روایت‌ها، بهره‌گیری از شایعات، ضربه به باور و اعتقاد مردم و تمام آن چیزی که در این جنگ، ابزار محسوب می‌شود، زیر‌مجموعه عملیات روانی تعریف می‌شود... در این جنگ بمب و موشک ضامن پیروزی نیست، این جنگ می‌تواند بازنده را برنده تصویر کند و از یک پیروز، بازنده‌ای حقیر‌شده بسازد.
برای اینکه موضوع روشن شود، یک موقعیت فرضی را در معادلات لبنان در نظر بگیریم. در چند روز گذشته بحث انتقام حزب‌الله لبنان از رژیم صهیونیستی به دلیل به شهادت رسیدن یک عضو عزیز حزب‌الله لبنان موضوع داغ رسانه‌های ایرانی، لبنانی و حتی بین‌المللی است. نظر این است که حزب‌الله باید انتقام بگیرد و هر انتقام نظامی باید پشتوانه افکار عمومی را هم با خود داشته باشد اما ناگهان شایعه‌ای منتشر می‌شود؛ این شایعه می‌تواند توسط یک فرد نفوذی باشد یا توسط رسانه‌های رسمی و غیررسمی دشمن: «شب گذشته یک هیأت بلند‌پایه از رژیم صهیونیستی با فرماندهان حزب‌الله لبنان دیداری محرمانه داشت و قرار شد اگر حزب‌الله انتقام نگیرد، اسرائیل هم به آنها داروی درمان قطعی کرونا را تحویل دهد».
وقتی این شایعه منتشر شد، یک زمان محدود و کم برای پاسخ به آن وجود دارد که حتما هم نباید مستقیم باشد اما اگر شایعه پاسخ داده نشد، از چند ساعت بعد رسانه‌های رسمی دشمن شروع می‌کنند:
۱- اسرائیل به داروی قطعی کرونا دست یافت.
۲- حزب‌الله از ترس کرونا با رژیم صهیونیستی صلح کرد.
 این شایعه فقط لبنان را دربر‌نمی‌گیرد و فراتر می‌رود؛ ناگهان بی‌بی‌سی گزارشی پخش می‌کند با عنوان: «شایعه دیدارهای حزب‌الله با سران اسرائیل؛ آیا حزب‌الله به مدلی موفق برای ایران تبدیل خواهد شد؟!».
تمام این اخبار که بر مبنای یک شایعه شکل گرفت و دستگاه رسانه‌ای خودی نتوانست در زمان مناسب به آن پاسخ بدهد، می‌شود یک باور در میان مردم ایران و لبنان.
حالا کار دشمن آسان است! وقتی حزب‌الله انتقام هم بگیرد، فقط لازم است تیتر بزنند: انتقام محدود حزب‌الله برای قانع کردن بدنه نظامی‌اش با هماهنگی رژیم صهیونیستی انجام شد.
در مثال فوق دیدیم رسانه‌ها چگونه یک مظلوم را می‌توانند به شریک جرم ظالم تبدیل کنند!
البته پیشینه جنگ شناخت‌ها و روایت‌ها به دوران فعلی و عصر اینترنت بازنمی‌گردد.
کمی به عقب‌تر برویم... تصور کنید اکنون در ‌میانه جنگ صفین هستیم! یک طرف امیر‌المؤمنین که معیار حق است حضور دارد و در طرف دیگر معاویه که شاخص باطل به شمار می‌رود؛ نکته قابل توجه هم این است که روند جنگ، پیروزی لشکر علی‌(ع) را نشان می‌دهد، هم از جنبه نظامی، هم اعتقاد اصحاب و هم روحیه جهاد و پیروزی؛ باز هم دشمن که خود را بازنده می‌بیند با ایجاد یک عملیات روانی گسترده مسیر جنگ و تاریخ را عوض می‌کند. 
این مثال را عرض کردم که بدانیم پیشینه این جنگ به امروز بازنمی‌گردد و این مشکلی است که سالیان سال است جبهه حق با آن دست و پنجه نرم می‌کند.
البته دست باطل در این جنگ بسیار بازتر است؛ همان‌طور که امیر‌المؤمنین می‌فرمایند: «به خدا سوگند اشتباه می‌کنید. معاویه از من زیرک‌تر نیست. او دغل‌باز و فاسد است. من نمی‌خواهم دغل‌بازی کنم و از جاده حقیقت منحرف شوم و فسق و جور مرتکب شوم. اگر خدای تبارک و تعالی، دغل‌بازی را دشمن نمی‌پنداشت، آن وقت می‌دیدید که زرنگ‌ترین مردم دنیا، علی است. دغل‌بازی، فسق و جور است و اینگونه فجور، کفر است».
اما اینکه باید در مسیر حق باشیم نباید موجب شود ناامید شویم، نباید چون نمی‌توانیم دروغ بگوییم ناامید شویم، نباید بگوییم چون دشمن رسانه‌های زیادی دارد و هر چه بخواهد می‌گوید، ما صرفا به کیسه ‌بوکس جریان باطل تبدیل شویم. البته وظیفه نهادهای امنیتی و نظارتی در‌ این موارد روشن است که حتی گاهی باید سلبی باشد، حتی با برخوردهای شدید این موضوع باید در ‌میان این دستگاه‌ها و تمام ما جا بیفتد: همان‌طور که حکومت در‌ مقابل امنیت جانی مردم مسؤول است، در‌ مقابل امنیت روانی جامعه هم مسؤولیت دارد.
حرف از جنگ صفین شد، خوب است ابتکار امیر‌المؤمنین را در این جنگ مرور کنیم؛ این مدل می‌تواند به امروز ما هم کمک کند و آن هم مدل عمار یاسر است که شامل 3 نکته مهم می‌شود:
«روشنگری، روشنگری، روشنگری!»
- اولین روشنگری به معنای حمله به طرف مقابل است؛ یکی از موارد خنثی کردن عملیات روانی، ایجاد عملیات روانی بزرگ‌تر برای دشمن است. تصور نکنیم چون ما باید در مسیر تقوا باشیم، نمی‌توانیم دشمن را گرفتار کنیم، شک نکنید دشمنان آنقدر ضعف‌های آشکار و پنهان دارند که بیان آنها می‌تواند خودشان را گرفتار خودشان کند.
- دومین روشنگری تبیین فضا برای جبهه خودی و خواص جبهه حق است. سال ۸۸ متأسفانه شاهد بودیم برخی خودی‌ها حرف‌هایی می‌زدند که دشمن بر موج آن سوار می‌شد؛ نه اینکه صرفا این حرف را براساس خیانت بزنند، گاهی موارد واقعا نادانی و نادانستنی‌هاست، پس وظیفه دوم مدل عمار یاسر، روشنگری برای جبهه حق است.
- سومین روشنگری زمانی است که در مقابل هجوم روایت‌ها و تحریف دشمن قرار گرفتیم. اینجا اگر لحظه‌ای در پاسخ قاطع درنگ کنیم، منجر به پیروزی دشمن در تغییر باور مردم و ایجاد شناخت غلط از میدان واقعی خواهد شد. در این بخش رسانه‌ها و روابط عمومی سازمان‌ها و نهادها نقش اساسی دارند.
البته از این موضوع غافل نشویم که دشمن بر ‌این ضعف ما تمرکز ویژه‌ای دارد.
خبررسانی‌های این چند‌وقت‌شان را ببینید.
تقریبا هر شب ساعت ۲ نیمه‌شب که رسانه‌های رسمی تعطیل هستند شایعه‌سازی آغاز می‌شود؛ دروغ‌های بزرگی می‌گویند که جریان آتش به اختیار برای پاسخگویی را فلج کنند. برای مثال چند هفته پیش به ناگاه ساعت ۲ نیمه‌شب اخبار گسترده‌ای منتشر کردند که جنگنده‌های رژیم صهیونیستی غرب تهران را بمباران کردند! در این وضعیت برخی رسانه‌های خودی هم به اشتباه افتادند و خبر دروغ را منتشر کردند و سپس رسانه‌های رسمی دشمن با استناد به اشتباه رسانه‌های داخلی نوشتند: فلان رسانه ایران انفجار غرب تهران را تایید کرد. قصد نگارنده این بود که هم مدل رسانه‌ای دشمن در‌ جنگ روانی را به طور خلاصه توضیح دهد و هم راه‌حل آن را بگوید! جمع‌بندی این مطلب به طور خلاصه می‌شود اقداماتی که می‌توانیم در مقابل جنگ روانی دشمن انجام بدهیم:
۱- تغییر از حالت دفاع به حمله
۲- برخورد سلبی با شبکه داخلی دشمن که از میان هنرمندان و افراد مطرح داخلی تشکیل شده است.
۳- روشنگری برای افراد سیاسی که هر حرف آنها می‌تواند فضایی را برای حمله روانی دشمن ایجاد کند.
۴- تقویت رسانه‌های داخلی بویژه بخش خبر صداوسیما با رویکرد ۲۴ ساعته و پاسخ فوری به شایعات به نحوی که کم‌کم توان تشخیص اخبار راست و دروغ را پیدا کنند.
۵- ایجاد احساس مسؤولیت در تمام کسانی که به ایران علاقه دارند و دارای رسانه‌های کوچک حتی صفحات شخصی در فضای مجازی هستند.
حالا باز هم سخن مهم رهبر حکیم انقلاب را در روز عید قربان مرور کنیم: «اگر تحریف شکست بخورد، تحریم حتما شکست می‌خورد».
یعنی رکن اصلی برای پیروزی در جنگ اقتصادی، پیروزی در جنگ روایت‌هاست؛ روایت‌هایی که مستقیما به ذهن عامه مردم جهت می‌دهد و همه اقشار جامعه از هر صنف و گروهی را درگیر می‌کند؛ از یک مغازه‌دار عادی تا وکیل و وزیر و دانشجو. 
بعد از این رهنمود کلیدی رهبر انقلاب، تکلیف رسانه‌ها در این جنگ اقتصادی روشن‌تر شد؛ آرایش جنگی بگیریم.

Page Generated in 0/0063 sec