کد خبر: 222829تاریخ: 1399/5/16 00:00
حجتالاسلام ادیب یزدی در گفتوگو با «وطنامروز» به تشریح آثار پیوند وثیق شهید سلیمانی با امر ولایت پرداخت
حاجقاسم یک عارف در لباس نظامی بود
مکتب غدیر، شجره طیبهای است که بعد از هزار و اندی سال از کاشته شدن بذر آن، به درخت تنومندی تبدیل شده که در هر دورهای به اذن پروردگار ثمرات و میوههایی را در اختیار بشریت قرار میدهد که نقطه عطفی در تاریخ انسانیت میشود. حاجقاسم سلیمانی، یکی از همین میوههای شجره طیبه غدیر و مکتب ولایت بود که در عصر ما، شمیم و رایحه خوش کمالات و فضایل روحی و اخلاقیاش، از همه مردم با هر تفکر و سلیقهای دل برد. وجود حاجقاسم، به خودی خود نشانه حقانیت و جذابیت تعالیم مکتب اهلبیت بود. برای تشریح بیشتر مقام ولایت و اثرگذاری آن بر تربیت انسانهایی چون حاجقاسم سلیمانی به گفتوگو با حجتالاسلام مرتضی ادیبیزدی، از خطبای کشورمان نشستیم.
***
ولایت، عالیترین جوهره عالم وجود، کبریت احمر و گمشده بشر است. هر کس متعبد به مراتب ولایت باشد، در مسیر رشد و ارتقای معنوی قرار میگیرد و همه گرفتاریهایش حل میشود. ارزش و جایگاه ولایت، مسألهای بود که پیامبر تلاش میکرد آن را در میان مسلمانان و صحابه جا بیندازد. ما هر چقدر از ارزش عظیم ولایت و برکات آن صحبت کنیم، تمامشدنی نیست. در عید عزیز و سعید غدیر، از در و دیوار خیر و رحمت و عزت و خلود و جاودانگی و عظمت میبارد و این از برکات ولایت است. اما این سوال پیش میآید: ولایت چیست و چگونه است که چنین برکاتی دارد؟ ولایت یک حقیقت جامع است که هر چه بشر برای حسن عاقبت و هدایت به آن نیاز دارد، در خود دارد. توجه داشته باشید که تجسم ولایت در سیمای مولا امیرالمومنین ظهور یافته است. عینیت کامل ولایت در وجود امام علی علیهالسلام است. امیرالمومنین یک شخصیت جامع، کامل و بینظیر است که عصاره فضایل همه هستی است. حال نکته جالب این است که هر کس در باطن خود نسبت به ولایت راهی باز کند و در مسیر ولایت گام بردارد، او هم جامع و ماندگار میشود. انسانی که تحت تربیت ولایت قرار گرفت، خود به نقطه عطفی در تاریخ انسانیت تبدیل میشود. از جمله شخصیتهایی که اینگونه تحت تربیت ولایت به مقامات بالای کرامات انسانی رسید، حاجقاسم سلیمانی بود. حاج قاسم، این شهید شجاع، فهیم و بصیر، حقیقت ولایت را درک کرد و از رهگذر همین معرفت به ولایت و از برکات ولایت به یک شخصیت جامع تبدیل شد. او یک شخصیت محدود، تکبعدی و زمینگیر نبود. او صاحب یک اندیشه شگرف و نگاه ژرف بود. درست است که حاجقاسم را همیشه در لباس نظامی میدیدیم، ولی در باطن این وجود مبارک، یک عرفان قوی و یک باطن متعالی و یک قلب نورانی وجود داشت که علیالدوام در حال ارتقای معنوی بود. کسی که یک عمر جانش را کف دست بگیرد و در راه رضای ولی خدا قدم بردارد، قطعا راهها برایش باز میشود. شما تصاویر حاجقاسم را دیدهاید که در معرض تیر دشمن بر روی خاکریز قدم میزد. او در راه خدا از هیچ چیز نمیترسید. او توانسته بود به برکت ولایت از انانیت بگذرد. قاسم سلیمانی از قاسم سلیمانی گذشته بود، از تعلقات گذشته بود و همین بود که خداوند محبت او را در قلب مردم کاشت. شما دیدید که در تشییع او چه شد؟ این غوغا تأثیر تبلیغات نبود، اثر عنایت امیرالمومنین بود، در همین خانه ما غوغایی شد که شاید اگر خود من میمردم خانوادهام اینقدر بیتاب نمیشدند. اینها همه آثار پیوند وثیق حاجقاسم با ولایت امیرالمومنین بود. این را هم اضافه کنم که امروز آیینه تمامنمای ولایت، مقام معظم رهبری است که هر کس در این مورد تردید کند، ناقص است. حاجقاسم این را یافته بود که جانفشانی در راستای اهداف این رجل عظیم الهی، جانفشانی در راه ولایت امیرمومنان است و با همین معرفت توانست نزد خدا به چنین جایگاهی برسد که همه قلوب از محبت او لبریز شود. خدا ما را با حاجقاسم محشور کند.