مهدی طاهرخانی: آنچه قرار است درباره «آقازاده» بگویم، یکی از ابعاد جالب و تازه این مجموعه است. اگر قرار بود یکی، دو دهه قبل، شبکهای خارج از صدا و سیمای خودمان اما در همین سوی مرز، مجموعهای درباره «فساد سازمانیافته» بسازد، بدون تردید پرداختن به آن چیزی که امروز شاهدش هستیم تقریبا ناممکن بود اما در ماههای پایانی قرن چهاردهم خورشیدی باید به همه آن چیزهایی پرداخت که پیشتر به تابو میماند. اگر امروز در این سوی آب، خودمان این دمل چرکین را جراحی نکنیم، حتما فردا مصائب بیشتری متوجهمان خواهد شد. موضوع وجود فساد در لایههای مختلف مدیریتی کشور، دیگر چیزی نیست که بشود آن را کتمان کرد و بگوییم بهتر است آب به آسیاب دشمن نریزیم. نه. آقازاده در روزهایی پخش میشود که مردم اخبار دادگاه اکبر طبری را جزء به جزء دنبال میکنند. آقازاده در فضایی پخش میشود که مردم در شبکههای اجتماعی، فیلم مخفیانه از فساد اخلاقی فلان مدیر میانی را دیدهاند. پس چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد. آقازاده آمده تا بگوید «فساد» هست اما نباید آن را به پای تمام مدیران و مسؤولان نوشت. نویسنده و کارگردان مجموعه حتی سعی کردند چهره و گریم بازیگران را شبیه افرادی دربیاورند که ما به ازای واقعی دارند؛ از اکبر طبری گرفته که در دوره قبلی ریاست قوهقضائیه تا بالاترین سطح نفوذ کرد تا پرونده شهردار سابق تهران. آقازاده سوای همه نقاط ضعف و قوتش، آمده تا برای نخستینبار به یک موضوع بسیار مهم بپردازد؛ فرستادن دخترکان خوشقیافه برای باجگیری از مدیران دولتی. پیش از این تنها در قسمت پایانی سریال عاشقانه اشارهای خیلی سطحی و گذرا به این موضوع با بازی مهناز افشار شد اما این بار آقازاده به صورت «گلدرشت» به این موضوع میپردازد و زنگ خطر را به صدا در میآورد. الکس، نامی آشنا برای ایرانیهاست و خیلیها میدانند نام مستعار یکی از افرادی است که پیش از این شبکه گستردهای را در داخل و خارج از کشور راهاندازی کرده بود تا دخترهای زیبا و جوان فریب خورده را با رویای دروغین پولدار شدن یکشبه به بازار سیاه جنسی خارج از کشور بکشاند. خوشبختانه حالا این فرد توسط نهادهای امنیتی ما بازداشت شده و اینک وظیفه رسانه فرهنگی است تا مردم را با شیوه و شگردهای این افراد آشنا کند. این «آگاهیبخشی» هم میتواند زندگی بسیاری از دخترهای فریبخورده را که در ابتدای مسیر تباهی هستند نجات دهد و هم به مدیران ما گوشزد کند وقتی دختر زیبایی به هر بهانهای (حتی تصادف صوری در خیابان) به آنها نزدیک میشود، چه سناریوی وحشتناکی ممکن است در پس پرده انتظارشان را بکشد. این برای نخستینبار در سطح رسانه است که به موضوع مهم این دخترها و باجگیران نادیده بالادستیشان، اشاره میشود.
از این حیث باید نقش سریال آقازاده را در این اطلاعرسانی، مهم و قابل تقدیر قلمداد کرد. همانطور که پیش از این صدها فیلم درباره نقش ویرانگر اعتیاد در قالب سینما و سریال در ایران ساخته و نمایش داده شده، حالا باید شهامت به خرج داد و به موضوعات مهمتری پرداخت. آنچه موجب بدبینی مردم به حاکمیتشان میشود، مفاسدی است که گاه اخبارش را میشنوند و این تصور غلط با خطدهی شبکههای معاند به وجود میآید که همه دستشان در یک کاسه است. بهترین راهکار برای روشنسازی توده در این باره، ساختن و پرداختن همین سریالهاست. سازنده نباید تنها به صرف درآمد بیشتر و پر کردن اوقات فراغت بیننده، سراغ سوژهها برود. این قدرت سینما و تلویزیون است که میتواند نقش معلم و هادی را توامان ایفا کند.
تنها 8 قسمت از سریال چند ده قسمتی آقازاده منتشر شده است و با وجود همه کم و کاستیهای احتمالی، میشود امیدوار بود آنها نخستین گام را در این جهت برداشتهاند. دیگر با وجود شبکههای اجتماعی و رسانههای پرتعداد داخلی و خارجی، نامحرم فرض کردن مردم از دانستن بسیاری از اتفاقات، تفکری بهغایت غلط و باطل است. راه فراری وجود ندارد، مردم کلیت خبر را شنیدهاند و اگر ما در این سوی آب، جزئیات قابل انتشار و حقیقت را به آنها نگوییم، آن وقت این «بیبیسی» و «منوتو» هستند که با مستند جعلی روایتشان را به مردم القا میکنند. پس عوض «سانسور» و «تحدید» باید هوای ژانر آقازادهها را بیشتر داشت تا روایت دست اول و اصلی به گوش و چشم مخاطب برسد.