گفتوگوی«وطنامروز» با حجتالاسلام و المسلمین سیدمصطفی دریاباری، مدیر ارتباطات و امور بینالملل حوزه علمیه قم
شروین طاهری: جغرافیای عاشوراییان هرگز محدود به ایران و کشورهای مسلمان نبوده و نیست. هر محرم و صفر کاروانها و هیأتهای عزای حسینی در چهارگوشه عالم برپا میشوند و در آسیا، آفریقا و بخشهایی از اروپا گاه این مراسم قرنها قدمت دارد.
مدیر جوان ارتباطات و امور بینالملل حوزه علمیه قم یکی از شاهدان گستردگی جغرافیای «این شورش در خلق عالم» بوده است.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمصطفی دریاباری بهواسطه تسلط مثالزدنیاش بر زبان و ادبیات انگلیسی، بارها در کشورهای انگلیسیزبان در 4 قاره منبر رفته و روضه کربلا خوانده است. آخرین بار 2 سال پیش محرم 1440 قمری او ضمن شرکت در بیستوهفتمین اجلاس سالانه علما، ائمه جماعات و مبلغان ساکن بریتانیا در مرکز اسلامی لندن، در چندین هیات جزیره برای مخاطبان انگلیسیزبان ذکر مصیبت گفته است. دهه اول محرم امسال هماهنگ با سبک جدید سوگواریهای غیرحضوری، او تجربه روضه آنلاین برای مرکز توحید لیورپول را از سر میگذراند.
تجربیات او از سبکها و حال و هواهای متفاوت عزاداری حسینی در گوشه و کنار جهان، ما را با رویکردهای مختلف عاشقان اهل بیت بر اساس مقتضیات اجتماعی و جغرافیایی آشنا میسازد و بهشناختی دقیقتر از جهان تشیع میرساند.
***
* روضه خواندن به انگلیسی چه حال و هوایی دارد؟ مثلا تا حالا شده به خاطر غلبه عواطف امکان صحبت کردن به زبان غیرمادری را از دست بدهید؟
راستش خیر! طبعا تدریس در کلاسهای بیان معارف و بحث اخلاق و احکام به زبان انگلیسی را در مراکز علمی مختلف مثل جامعهالمصطفی یا جامعهالزهرا پشت سر گذاشته بودیم. همچنین تمرینهایی انجام میشد به زبان انگلیسی برای بیان معارف اهلبیت. مثلا در کنیا، حتی قبل از دورههای آمریکا کلاسهای آکادمیکتر عقاید و اخلاق به انگلیسی داشتیم. این البته تجربیات منبری نبود اما کمک میکرد در مواقع لزوم آمادگی سخنرانی به انگلیسی را داشته باشیم.
* به قول معروف اشک گرفتن از مردم غیرهمزبان به زبان غیرمادری سخت نیست؟
خوشبختانه مخاطب ما در فضای خارج از کشور معمولا مخاطبی است که تا وصف مظلومیت امام حسین(ع) را میشنود، یعنی تا صحبت را شروع میکنید و حتی قبل از آنکه به ذکر مصیبت برسید، همانجا اشکهایش سرازیر میشود. حتی گاه لازم نیست شما روضه بخوانید یا وسط و آخر روضه بخواهید از حضار اشک بگیرید چون با توجه به نکات انسانی که در مصیبت کربلا وجود دارد، همین که به آنها اشاره میکنید یا از فضایل اهلبیت صحبت میکنید، خود به خود مخاطب که خیلی از نظر روحی آماده هست و برخلاف مخاطب داخلی اینها را کمتر هم شنیده است، سریعا ارتباط قلبی و عاطفی میگیرد که طبیعتا اشکش هم جاری میشود.
این مخاطبان چنان انسانهای صاف و پاکسرشتی هستند که گاه برای اشک گرفتن کار به روضه هم نمیکشد.
* اولین منبر خارجیتان به زبان انگلیسی را یادتان هست؟
فکر کنم محرم سال 1392 در شهر مانیل، پایتخت فیلیپین بود. هم برای ایرانیها به زبان فارسی در رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و هم برای بومیها که آنها هم 2 بخش میشدند؛ برای اهل سنت در مساجد خاص خودشان بویژه مسجد آبی مانیل به زبان انگلیسی سخنرانی کردیم و برای شیعیان در مسجد المهدی.
* دیگر تجربه منبر در کدام کشورها را دارید؟
کانادا اما ایام محرم نبود، بلکه ماه رمضان بویژه ایام قدر و شهادت حضرت علی(ع) بود که میطلبید بیشتر درباره اهلبیت سخن گفته شود. از طرف ایرانیهای شهر مونترال کانادا دعوت شده بودم.
* تا حالا در کشورهای آنگلوساکسون تجربه دستجات عزاداری در محیطهای بیرونی را داشتهاید؟
خیر! حتی سال 2017 در دهه محرمی که در شهرهای منچستر و هالسیتی انگلیس بودیم، دستجات خارج از مرکز اسلامی، مسجد و محیط ساختمان مرسوم نبود. حتی در مونترال هم مراسم بروز بیرونی نداشت. البته بعضی شهرهایی که جمعیت شیعیان بیشتر باشد برای خود روز عاشورا این اتفاق میافتد و دستجات با مجوز قبلی بیرون میآیند، مثل لندن یا هامبورگ آلمان یا تورنتوی کانادا.
* سردی فضای شمال اروپا یا آمریکایشمالی روی حس و حال غریبانه روضه امام حسین(ع) تاثیر نمیگذارد؟
در خیلی از مراکز اسلامی و هیأتهای خارج از کشور، وقتی وارد فضای داخلی میشوید همان فضای آشنای هیئات کشورمان یا هیئات شیعیان عراق و لبنان برقرار است. هر جامعه مهاجری داخل فضاهای عزاداری را به سبک سنت و فرهنگ اسلامی منطقه خودش در میآورد. در منچستر این تفاوت را میان مراکز عربی و ایرانی حس میکردیم. مثلا وقتی وارد جامعه عراقیهای هالسیتی میشوید، عزاداریشان از سیاه زدن تا سخنرانی و سینهزنی گرفته تا آخر مراسم کاملا مطابق با روحیه عربی و آیین عزای آنهاست.
* شما تجربه روضه عربی داشتهاید؟
خیر. حقیقت این است که در سخنرانیهایم در منچستر و هال و همین حالا برای لیورپول- که به صورت آنلاین از طریق زوم انجام میشود- زبان انگلیسی، زبان واسط بین اغلب علاقهمندان از ایرانی و افغان و پاکستانی گرفته تا شیعیان عراقی و بحرینی و لبنانی است. به هر حال مخاطب عمومی ما در بریتانیا زندگی میکند و این زبان را میفهمد، بویژه نسل جدید مهاجران. مثلا نسلهای دوم و سوم مهاجران ایرانی و افغانی که زبان مادریشان قاعدتا فارسی است، ترجیح میدهند به زبان انگلیسی بگویند و بشنوند. وقتی به انگلیسی صحبت میکنید، احساس میکنید درکش برای این نوجوانان و جوانان راحتتر است و بیشتر از زبان فارسی ارتباط برقرار میکنند و کاملا متوجه مسائل میشوند.
* کدامیک از این جوامع در بریتانیا بیشتر پای کار هستند؟
پاکستانیها در زمینه عزاداری عاشورا فوقالعاده فعال و پرتعداد هستند؛ با توجه به اینکه بزرگترین جامعه مهاجر مسلمان نیز محسوب میشوند. جوامع عرب، ایرانی و افغان در رتبههای بعدی هستند. پاکیها سعی میکنند از کشور خودشان سخنران به زبان مادریشان یعنی اردو دعوت کنند.
* حال و هوای روضهها در انگلیس چه تفاوتی با روضههای ما دارد؟
در فضای انگلیس صحبت از مسائل کاربردی دین و معارف اهلبیت بهتر به دلشان مینشست. مسائل اجتماعی و موضوعات عینی زندگی اهلبیت برای آنها ملموستر بود که چقدر اهلبیت در زندگیشان به مسائل اخلاقی دقتنظر داشتهاند. در کل وجه کاربردی سخنرانیهایی که درباره زندگی مؤمنانه اهلبیت و ثبات آنها در دین و معنویت بود، برای مخاطبان آنجا خیلی جالب بود. همچنین مباحثی مثل آرزوهای انسان و دیدگاه اهلبیت در این باره برایشان مهم بود، چون به هر حال من انسان مدرن قرن بیستویکمی هم آرزوهایی دارم و حال میخواهم ببینم نسبت ائمه با این آمال چیست؟ یا اینکه تبیین رابطه دنیا و آخرت برایشان اهمیت زیادی داشت. از دیگر مباحثی که در انگلیس خیلی دربارهاش صحبت میکردیم، نقش اهلبیت در تربیت بود. نه اینکه فقط یکسری حدیث در این باره بگوییم، چون مخاطبان آنجا به هر حال در فضای یک کشور اسلامی زندگی نمیکنند و شیعیان هم بیشتر در اقلیت هستند. به همین دلیل نیاز دارند بدانند اهلبیت کجای زندگی روزمرهشان هستند؛ در مسائل مادی، تربیت خود و فرزندان. بویژه اینها برایشان خیلی گیرایی داشت.
* یعنی میفرمایید نتیجهگیری اخلاقی از قیام کربلا برایشان از خود فضای احساسی و ذکر مصیبت و اشک ریختن صرف مهمتر است؟ در واقع شکل نمایشی مراسم به حداقل رسیده و وجه کاربردی آن حداکثری است.
بله! مثلا ما آنجا دهه اول محرم را «دهه کمال» مطرح میکردیم که این خود نگاهی جدید به بحث عزاداری است. ما در آنجا گریه را به عنوان یکی از کارهایی که میتوان برای امام حسین و اهلبیت(ع) انجام داد مطرح میکردیم. اینکه اگر آدم خیلی در اقلیت قرار بگیرد هم میتواند خودش بنشیند و برای آنها بگرید.
آن نکاتی که در طول سال میتوانند از آنها استفاده کنند، اهمیت بیشتری پیدا میکند، بویژه که در کشورهای اروپایی و آمریکایی فقط در محرم و رمضان چنین مراسمی برپا میشود، باید تغذیه مخاطب به شکلی باشد که کاربردی باشد و بتوانند در طول سال از ذخیره این مراسم بهره ببرند.
* ویژهترین خاطرهتان از روضه در کشورهای آنگلوساکسون چیست؟
یادم هست نخستینبار که به شهر منچستر رفته بودم، چند ماه بعد از محرم بود اما هنوز در بعضی خیابانها تابلوهایی قابل مشاهده بود که از امام حسین(ع) رهنمود میداد. یک گروه متشکل از ایرانیها و عربها و پاکیها، یکسری جوان بودند که با نگاه اجتماعی به واقعه کربلا و اهلبیت، این حرکت را کرده بودند.
* شاید برای مخاطبان جوان یا ورزشدوست جالب باشد که آیا این تابلوها نزدیک ورزشگاههای معروف شهر منچستر مثل اولدترافورد یا اتحاد بوده است؟
تا آنجا که یادم هست نزدیک دانشگاه منچستر بود. سری هم به مکانهای ورزشی زدیم و با گروههای جوان صحبت کردیم. باید در نظر داشت چون آنجا عزاداری اهلبیت در جوامع اقلیت شیعه برپا میشود، نمیتوان مراسم و محتوای آن را با بلندگو به خارج از محیط هیأت منتقل کرد و این امکان وجود ندارد که در خیابانها اکثریت مردم عادی از این مراسم باخبر شوند. منتها میتوان مثل همان پلاکارد در قالب یک حرکت انسانی، با مردم بیرون ارتباط برقرار کرد.
مثلا در بریتانیا یک روز در سال را تحت عنوان «Visit my mosque» (از مسجد من بازدید کن) نامگذاری کردهاند. این برنامهای است برای عموم مردم که با ادیان دیگر ارتباط داشته باشند و آشنا شوند. در این مناسبت، آدمهای مختلف بویژه دانشجویان وارد مساجد اسلامی یا مراکز شیعه میشوند و شما فرصت دارید نمایشگاهی از آیینها و باورهای خودتان بویژه در رابطه با محرم را برای بازدیدکنندگان آماده سازید. به غیر از این در روزهایی مثل عاشورا نیز برخی مجوزها در شهرهای بزرگ چون لندن برای حرکت دسته در ساعتی مشخص صادر میشود.
* گویا شما برای مراسم در هندوستان هم حضور داشتهاید؛ کشوری که احتمالا بزرگترین عزاداری حسینی در جهان توسط بیش از 100 میلیون مسلمان شیعه و حتی برخی اهل سنت در آن برگزار میشود.
در ایام محرم برای سخنرانی به چند شهر هند رفتیم از جمله بنگلور و راجاماندری. خب! اسلام در کشورهای شبهقاره هند قدمت دارد و سنتهای مربوط به آن تا امروز ادامه پیدا کرده است. سبک عزاداری شیعیان هند هم کاملا مشخص است و مراسم را هم بیرون و در خیابانهای اطراف مساجدشان میگیرند. حتی سوگواریشان بیشتر از دهه محرم طول میکشد و هر روز غروب میآیند تا اذان مغرب و گاه بعد از اذان مغرب. سینهزنیها و نوحههای خاص خودشان را دارند. سبکشان همراه با احساسات فراوان و شور و هیجان است و دلبستگی خاصی هم به این سبک دارند که تا حدی شبیه مراسم پاکستانیهاست.
* در دیگر مناطق آسیا مثل بنگلادش و میانمار نیز ظاهرا آیین سوگواری عاشورا کاملا رنگ بومی به خود گرفته است تا جایی که اهل سنت در مراسمشان حتی از روی زغال برافروخته رد میشوند.
این موارد شامل قمهزنی و راه رفتن روی آتش در چند کشور شبهقاره هند شامل هندوستان، پاکستان، کشمیر، میانمار و بنگلادش مشترک است. ضمن اینکه این نشان میدهد محبت اهلبیت در میان اهل سنت نیز هست. در فیلیپین هم با آنکه فاصله زیادی با شبهقاره دارد، مراسم یادبود امام حسین(ع) از دیرباز برگزار میشود، البته مراسم را فردای عاشورا میگیرند.
* در آفریقا هم شاهد سبک متفاوتی از مراسم عزاداری بودهاید؟
در آفریقا لزوما فرهنگ بومی بر سبک سوگواری غلبه ندارد و ممکن است ابداعاتی از خودشان داشته باشند اما بیشتر از سبک کشورهای خاورمیانه و هند پیروی میشود که حتی گاه این سبکها با هم تلفیق میشود. من در کنیا حضور داشتم. در این کشور در ماه محرم دستجات مختلفی از مهاجران هندی و عرب وجود دارد اما خود بومیان آفریقایی مراسمی که میگیرند از گونههای مختلف عزاداری عربی، پاکستانی، هندی یا حتی ایرانی تشکیل میشود.