printlogo


کد خبر: 223606تاریخ: 1399/6/5 00:00
ستاره قاپ
میزگرد «وطن امروز» با حضور مدیرعامل سابق شرکت پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی و مدیرعامل سابق شرکت ملی مهندسی ساختمان نفت درباره آمارهای اشتباه وزارت نفت و ادعاهای مطرح شده درباره نقش زنگنه در ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس

حمید کمار - محمد نجارصادقی*: دوشنبه همین هفته بود که وزیر نفت پس از آیین بهره‌برداری از چند طرح ملی، ادعاهایی جنجالی درباره نقش خود در به ثمر رسیدن پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس مطرح کرد. بیژن زنگنه گفت: بنیان پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس در زمان من گذاشته شده و اسنادش هم موجود است. افزایش ظرفیت پالایش پالایشگاه‌های داخلی را نیز شاهد هستید؛ چه فردی پالایشگاه بندرعباس را به ظرفیت نهایی رسانده است؟! ظرفیت روزانه پالایش نفت کشور اکنون ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه است. وی در ادامه ادعاهای جنجالی خود با اشاره به اینکه آغاز و پایان پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس کار ما بوده است، ادامه داد: «اگر این دولت نبود حتی یک واحد پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس هم عملیاتی نمی‌شد و این پیشرفت‌ها و کارها با مدیریت جلو رفت، خون دل خوردیم تا این پالایشگاه به نتیجه رسید. هر فردی می‌خواهد افتخار آن را نصیب خود کند می‌تواند این کار را بکند، خدا و هر انسان منصف و متخصصی می‌داند آغاز روند اجرای پروژه ساخت پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس در دولت اصلاحات بود و در این دولت پایان یافت. بخش نخست این پالایشگاه نیز در دولت یازدهم و 2 بخش دیگر آن در دولت دوازدهم عملیاتی شد و اکنون نیز ظرفیت آن افزایش یافته که آن هم کار ما بوده است». این اظهارات بهانه‌ای شد تا «وطن امروز» در میزگردی با حضور 2 نفر از پیشکسوتان صنعت نفت که از مرحله ایده‌پردازی در جریان این پروژه بوده‌اند، تاریخچه پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس را از مراحل اولیه ایده‌پردازی تا مهرماه سال 1392 بررسی و ادعای زنگنه درباره نقش خود در این پالایشگاه را راستی‌آزمایی کند.

* * *
* به عنوان نایب‌رئیس هیأت‌مدیره پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس توضیح دهید امکان‌سنجی و جرقه اولیه ساخت این پالایشگاه چه زمانی زده شد؟
فرهاد احمدی: سال 83 فازهای یک تا 5 پارس جنوبی به سرویس اضافه شده بودند. این یعنی حجم تولید گاز و میعانات گازی به حد قابل قبولی رسیده بود‏‌ و به صورت دقیق 75 تا 80 هزار بشکه میعانات از میادین گازی برداشت می‌شد. از این ظرفیت باید به نحوی استفاده می‌شد؛ 2 راه وجود داشت؛ اول اینکه صادر می‌شد و دوم بحث پالایش بود. تا آن زمان ایران میعانات گازی را صادر نکرده بود و از سوی دیگر رهبر انقلاب هم تاکید ویژه‌ای بر جلوگیری از خام‌فروشی داشتند، در نهایت تصمیم به احداث پالایشگاه گرفتیم. مطالعات این طرح سال 84 شروع شد و در این سال شرکت طراحی و ساختمان نفت (ODCC)‌ و شرکت هندی ETL، بحث امکان‌سنجی آن را با محوریت آقای حاج‌رسولی‌ها، مجری طرح شروع کردند. این یک طرح اولیه بود و تا سال 85 نمی‌توانستیم آن را یک پروژه تلقی کنیم. در ادامه فازهای بیست‌گانه عسلویه هم به این موضوع اضافه شد. با افزایش چشمگیر حجم میعانات گازی و مشاهده ارقام و اعداد، محاسبات درباره اینکه چه میزان سرمایه‌گذاری صورت گیرد شروع شد. در این دوره آقای زنگنه هم حضور نداشت که مانع کار شود. با امکان‌‌سنجی صورت گرفته به تولید 360 هزار بشکه‌ای رسیدیم. 
 
* چه زمانی مطالعات اولیه و امکان‌سنجی‌ها به پایان رسید و پروژه به صورت رسمی کلید خورد؟
فرهاد احمدی: سال 85 به این نتیجه رسیدیم که می‌توانیم این کار را شروع کنیم. شرکتی به نام ستاره خلیج‌فارس برای این کار ایجاد شد، پیش از این اقدامات این مجموعه ذیل عنوان پروژه طرح میعانات گازی پالایشگاه بندرعباس مطرح می‌شد. کلمه «ستاره» در عبارت «ستاره خلیج‌فارس» هم برگرفته از نام یکی از شرکای طرح که شرکتی اندونزیایی به اسم «استار پترولیوم» بود، گرفته شد. به صورت رسمی دی‌ماه سال 85 شرکت پالایشگاه نفت‌ ستاره خلیج‌فارس ثبت شد که مدیرعامل آن مرحوم کراچیان و مجری طرح آقای حاج‌رسولی‌ها بودند. جا دارد در همین جا از زحمات تمام این عزیزان و دیگر اشخاصی که تحت هر عنوانی در این مسیر قدم برداشتند تشکر کنم. 
پروژه و طرح‌های اینچنینی مانند دوی امدادی هستند؛ نفر اول پروژه را پیش می‌برد و تقدیم نفر دوم می‌کند، نفر دوم هم به همین صورت و این روند تا پایان ادامه دارد. اینکه بگوییم کسی که از خط پایان گذشت تمام کارها را کرده، نا‌ثواب است. در نهایت تا سال 86 تمام مجوزها اخذ و اقداماتی مانند لوله‌کشی‌ها برای این پروژه انجام شد. این تاریخچه شروع کار بود. 
متاسفانه روزی که آقای زنگنه به وزارت نفت آمد عنوان کرد پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس به دلیل سوء‌مدیریت‌هایی که داشته باید مورد مطالعه موردی توسط دانشگاه‌ها قرار گیرد. همین جا جرقه انتقادات شروع شد و تمام اصحاب پروژه تغییر کردند. این اقدامات، فنی و در شأن وزیر جمهوری اسلامی نبود. ممکن است وزیر یا رئیس‌جمهور از یک تفکر یا ارگانی انتخاب شوند اما زمانی که رئیس‌جمهور یا وزیر شدند برای همه مردم هستند و حق ندارند جناحی و گروهی برخورد کنند. 
 
* آقای زنگنه اخیرا گفته‌اند اگر این دولت نبود هنوز هم یک واحد پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس نبود؛ با توجه به سابقه‌شان این موضوع را قبول دارید؟
جلیل سالاری: موضوعات مطرح شده توسط آقای زنگنه آدرس غلط دادن است و برای چنین ادعاهایی هیچ سندی هم ارائه نکرده‌اند. همواره مطرح کرده‌ایم که اگر ادعایی هست، تیم‌های کارشناسی را مسؤول پیگیری این موضوع کنیم. واقعیت این است زمانی که ایشان به وزارت رسیدند، گفتند ستاره خلیج فارس بدترین طرح ممکن است. به لوله‌کشی‌ها و مخزن‌های ایجادشده ایراد گرفتند و حتی به اینکه کار در ۳ فاز در حال پیگیری بود، نقد داشتند. تمام این مسائل را به صورت فنی پاسخ دادیم. در نهایت آقای زنگنه مطرح کردند که کار پیشرفتی نداشته است که این بدترین آدرس غلطی بود که در این باره داده شد. 
این موضوع در حالی مطرح شد که خود شخص آقای وزیر چندی پیش از آن در نامه‌ای به آقای جهانگیری به پیشرفت فیزیکی 69 درصدی پروژه ستاره خلیج فارس تا سال ۹۲ اذعان کرده بودند. 
البته آمار دقیق‌تر 73 درصد بود. از تمام اینها گذشته، نباید آقای زنگنه طرحی که هیچ نقشی در آن نداشته و حتی در روند آن تاخیر ایجاد کرده را مصادره به مطلوب کند.  
این طرح سال 88 زمانی ادامه پیدا کرد که تمام خارجی‌ها به دلیل تشدید تحریم‌ها ایران را ترک کردند؛ مطمئن هستم اگر زنگنه در آن شرایط وزیر بود، کل کار را تعطیل می‌کرد تا دوباره یک خارجی کار را شروع کند اما در آن مقطع با تدبیری که صورت گرفت شرکت فلات و قرارگاه کار را دست گرفتند. 
 
* مخالفت آقای زنگنه برای پالایشگاه‌سازی در موارد دیگر هم وجود داشت؟
جلیل سالاری: بله به کرات‏، ما موضوع کیفی‌سازی پالایشگاه بندر عباس را در دوره ایشان نتوانستیم اجرایی کنیم اما به محض خروج‌شان از دولت، این کار را شروع کردیم؛ تا سال 92 به 85 درصد پیشرفت رسید، سال 93 به 94 درصد، سال 95 به نزدیک 98 درصد رسید و در نهایت سال 96 به 99 درصد رسید. این یعنی در زمان ایشان روند کیفی‌سازی با سرعت بسیار پایینی پیگیری شد. یا پالایشگاه لاوان با پیشرفت 95 درصدی در سال 92 تحویل دولت تدبیر و امید شد و تا سال 95 تنها به 98 رسید. 
این سرعت پیشرفت را شما با سرعت ستاره خلیج فارس در دوره‌ای که خارجی‌ها، ایران را به دلیل تحریم‌ها ترک کردند (90 تا 92) مقایسه کنید.  
 
* ستاره خلیج‌فارس سال 96 افتتاح شد اما باز هم واردکننده بنزین بودیم؛ چگونه این اتفاق افتاد؟
جلیل سالاری: ستاره خلیج فارس را فروردین سال 96 افتتاح نمایشی کردند دلیل آن هم انتخابات بود. نمایشی بودن آن آنجایی مشخص شد که ما در این سال رکورد واردات بنزین را شکستیم و روزانه 13 میلیون لیتر بنزین وارد کردیم. به کلی نفس ایجاد ستاره خلیج فارس تامین بنزین کشور بود که در این سال ناکام بود. 
سال 95 هم نزدیک به 12 میلیون لیتر در روز بنزین وارد کشور می‌کردیم، این یعنی 17 میلیارد لیتر از ابتدای سال 92 تا سال 97 در این سیستم واردات اتفاق افتاده است. 
درباره فعالیت پالایشگاه ستاره خلیج فارس، این پالایشگاه سال 96 تنها با 77 هزار بشکه فعالیت داشت که به معنای تولید روزانه 6 میلیون لیتر بنزین است و سال 97 به 21 میلیون لیتر و نهایتا سال 98 به 36 میلیون لیتر بنزین در روز رسید. 
تصور کنید این فرصت‌سوزی آشکار در تکمیل این پروژه در این سال‌ها چه هزینه‌ای برای کشور ایجاد کرده است. در همین دوره 17 میلیارد لیتر واردات بنزین داشتیم.  
با تدابیر و برنامه‌ریزی‌ای که پیش از این وجود داشت، سال 91 تنها روزی 5/1 میلیون لیتر واردات بنزین وجود داشت. 
 از سال 94 شما 10 میلیون لیتر روزانه وارد کردید، 12 میلیون لیتر در روز در سال 95 وارد کردید، 13 میلیون لیتر در روز در سال 96 وارد کردید، سال 97 هم 5/4 میلیون لیتر وارد کردید. خب! این سرمایه را اگر می‌آوردیم چند پروژه پالایشگاهی می‌توانستیم درست کنیم. این نشان می‌دهد آقای زنگنه اعتقادی به ستاره‌ خلیج فارس نداشتند.
موضوع مهم‌تر بحث واگذاری ستاره خلیج فارس است که طبق ماده 127 برنامه پنجم توسعه از واگذاری مستثنا است. پروژه‌ای که با دلار 1200 تومانی تامین بودجه شده بود را آقای وزیر با قیمت دفتری واگذار کردند. جا دارد این موضوع را بگویم که کل پروژه ترهین بوده است. مگر می‌شود وثیقه در وثیقه کار انجام داد. البته دیوان محاسبات به این قضیه ورود کرده و نتیجه گرفته است که حدود 500 میلیارد تومان به دولت خسارت وارد شده و منابع مالی حیف و میل شده است. 
با این تفاسیر، تاخیر پروژه یک طرف، اتفاقی که رخ داده هم یک طرف. بعد بیاییم به پروژه‌ای که اساسا با مکان‌یابی و خط لوله‌اش مشکل داشتیم بگوییم کار ما بوده است. 
متاسفانه کسانی که کارنامه خالی‌ای دارند و در مقام پاسخگویی قرار گرفته‌اند، دست به دامن اقدامات اشخاص دیگر شده‌اند. 
سال 93 زنگنه گفت فاز یک ستاره خلیج فارس در سال 94 بهره‌برداری می‌شود. سال 94 گفت در نیمه دوم سال. سال 95 گفت پایان سال.  اگر واقعا این یک پروژه ملی و حیاتی است باید دغدغه وزیر باشد و چالش‌های این پروژه را بررسی کند. موضوع اینجاست که اساسا اعتقادی به این پروژه نبوده است. پیش از این به صورت ماهانه 35 میلیون یورو به این پروژه تزریق می‌شد؛ بررسی شود بعد از سال 92 چقدر بوده است. میزان بدهی وزارت نفت به قرارگاه نشان‌دهنده تامین مالی اندک این پروژه است.
 
* راه حل این اختلاف درباره ایجاد پالایشگاه ستاره خلیج فارس چیست؟
فرهاد احمدی:‌  هر پروژه‌ای گزارش پیشرفت هفتگی و ماهانه دارد. بهترین ملاک قضاوت درباره پیشرفت هر پروژه‌ای، گزارش پروژه است. بنده نایب‌رئیس هیأت مدیره پروژه ستاره خلیج‌فارس بودم و مهر‌ماه 92 عزل شدم. وزارت نفت برای اثبات ادعای خود می‌تواند گزارش مهر‌ماه 92 پروژه ستاره خلیج‌فارس را منتشر کند. این گزارش تمام اطلاعات از قبیل پیشرفت فیزیکی، پیشرفت مالی، تجهیزات تامین شده و... را دارد. این گزارش را ملاک قضاوت قرار دهیم. بنده این گزارش را همراه خود دارم. طبق این گزارش در 25 شهریور 92 این پروژه ری‌پلن (بازطراحی) شد، یعنی مجددا بازخوانی شد. چون تا قبل از ورود شرکت فلات به این پروژه، 3 پیمانکار عوض شد، برخی قراردادها با خارجی‌ها بسته شد و آنها به دلیل تحریم پروژه را نیمه‌کاره رها کردند. این موضوع باعث شد پروژه در 25 شهریور 92 ری‌پلن شود. در این ری‌پلن، مشخص شده فازهای یک، 2 و 3 در چه زمانی تمام می‌شود. طبق این گزارش‌ها و بر اساس پیشرفت پروژه از مهندسی پروژه تا اقلام مورد نیاز و اجرای آن، در این گزارش آمده است اما درباره موضوع تامین مالی پروژه، قرار بود طرف‌های مختلفی منابع مالی آن را تامین کنند. بر اساس برنامه اولیه، منابع تامین مالی پروژه ستاره خلیج‌فارس به شرح زیر تعیین شده بود:
آورده سهامداران 722 میلیون یورو، صندوق انرژی 600 میلیون یورو، شرکت نیکو جمعا یک میلیارد و 200 میلیون یورو، صندوق توسعه ملی 650 میلیون یورو و در نهایت اوراق مشارکت 3 هزار میلیارد تومان. جمعا 3 میلیارد و 800 میلیون یورو کل بودجه پیش‌بینی شده برای این طرح بود. 
تا پایان دولت دهم، 2 میلیارد و 346 میلیون یورو تامین مالی صورت گرفت، بنابراین پیشرفت مالی این پروژه تا پایان دولت دهم حدود 62 درصد بوده است. پروژه‌ای که 62‌درصد پیشرفت مالی و بیش از 70 درصد پیشرفت فیزیکی دارد، چگونه می‌توانیم بگوییم دیگران سهمی در آن نداشتند؟ این کاملا بی‌انصافی است. من تاکید می‌کنم نگاه ما باید از وابستگی‌های گروهی و جناحی جدا شود. همه در این پروژه سهم داشتند. هیچ‌‌کس خدمات شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران در شکل‌گیری این پروژه را ندیده است. زحماتی که کارکنان و مهندسان شرکت پالایش و پخش کشیده‌اند را کسی ندیده است. بنابراین مصادره پروژه ستاره خلیج‌فارس به نام یک شخص و یک دوره خاص به هیچ‌وجه اخلاقی نیست. 
ستاره خلیج‌فارس یک پروژه ملی است و متعلق به هیچ شخص، جناح یا گروه خاصی نیست اما چون درباره دولت قبل و مجموعه قبل صحبت شده، ما مجبور به پاسخ شده‌ایم. تا امروز هم بنده چنین صحبتی نکرده‌ام. حرف ما این است که در کارنامه دولت قبل، 70 درصد پیشرفت اجرایی پروژه ستاره خلیج‌فارس ثبت شده و در دولت کنونی 30 درصد مابقی اجرا شده است. دست هر دو دولت درد نکند. نباید وقت و انرژی خود را به این مسائل صرف کنیم و باید به فکر ستاره خلیج‌فارس بعدی باشیم. ما نباید برای توجیه کم‌کاری خودمان، دیگران را زیر سوال ببریم. 
ما از آقای زنگنه که شیخ‌الوزراست و 30 سال در این کشور وزیر بوده و 15 سال آن را فقط در وزارت نفت بوده، انتظار اینگونه اظهارات را نداریم. آقای زنگنه وزیر نفت جمهوری اسلامی است نه وزیر نفت یک جناح خاص! بنابراین باید همه را زیر چتر حمایت خود بگیرد. خواهش می‌کنم برای حل مساله پیشرفت پروژه ستاره خلیج‌فارس، وزارت نفت گزارش پیشرفت پروژه را منتشر کند تا این بحث‌ها تمام شود. 
 
* بهمن‌ماه سال ۹۷ زنگنه گفت اگر برجام نبود هرگز پالایشگاه ستاره خلیج فارس راه‌اندازی نمی‌شد و امروز کمبود بنزین داشتیم؛ واقعا برای راه‌اندازی ستاره خلیج فارس احتیاجی به برجام بود؟
جلیل سالاری: بی‌انصافی زمانی بود که گفته شد پس از برجام کمپرسورها وارد ایران شد و توانستیم کار پتروپالایشگاه را به اتمام برسانیم. سوال اینجاست که مگر ما در پالایشگاه اراک کار نمی‌کردیم. مگر مشکلی داشتیم؟
 روزی 15 تا 20 میلیون دلار خسارت به کشور وارد شده است، امروز از این صحبت می‌کنیم که اگر ما نبودیم این پروژه به نتیجه نمی‌رسید؛ این پروژه نتیجه تلاش داخلی و حضور توانمند داخلی بوده است. برجام نه تنها کمک نکرد باعث ضرر و زیان شد.
 
* در این سال‌ها وزارت نفت اقدامی برای پالایشگاه‌سازی کرده است؟ 
جلیل سالاری: اکنون با گذشت 7 سال از عمر دولت، لازم است وزارت نفت گزارشی از ساخت، تکمیل و ارتقای پالایشگاه‌های کشور ارائه دهد. ضروری است وزارت نفت توضیح دهد طرح پالایشگاه سیراف را به کجا رسانده و این پروژه چه میزان پیشرفت داشته است؟ اکنون در پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس روزانه مبلغ سنگینی به دلیل عدم‌النفع به کشور تحمیل می‌شود و علت آن هم جابه‌جا کردن این پالایشگاه از بندرعباس به جاسک است. قرار بود پالایشگاه نفت خام فوق سنگین هرمز با ظرفیت 300 هزار بشکه کنار پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس ساخته شود. الان روزانه 22 تن هیدروژن سوخت می‌شود. همچنین فصل مشترک‌هایی بین پالایشگاه هرمز و ستاره خلیج‌فارس بوده است. چرا این مصوبات ابطال شده است؟ چرا مجوز پالایشگاه خوزستان با صرف بیش از 50 میلیارد تومان سرمایه‌گذاری باطل شد، آن هم در حالی که در مرحله واگذاری بخش خصوصی حاضر به خریداری آن با مبلغ 120 میلیارد تومان شده بود؟ وزارت نفت توضیح دهد اگر واقعا معتقد به پالایشگاه‌سازی است، چه طرح‌هایی برای پالایشگاه‌سازی تعریف کرده و هر یک چقدر پیشرفت داشته است؟
 
* به عنوان یک کارشناس زبده نفتی بفرمایید برنامه پیش‌روی وزارت نفت چه باید باشد؟  
فرهاد احمدی: یکی از اهداف آقای زنگنه از روزی که بازگشت، انتقام‌گیری بود. این انتقام‌گیری در گفتار، رفتار و انتصابات ایشان مشخص است. این اقدامات در شأن وزیر جمهوری اسلامی نیست. هنر یک وزیر این است که بتواند با مدیریت درست، مخالفان خود را هم به موافق تبدیل کند نه اینکه تمام مخالفانش را بیرون کند اما آقای وزیر گفتند هر کس که مخالف این دولت است اصلا چرا سرکار می‌آید و خودش باید برود. آخر این چه صحبتی است؟ ما که دشمن دولت نیستیم. ما با نظرات دولت مخالف هستیم. ما مخالف پالایشگاه نساختنیم. ما با پتروشیمی نساختن مخالفیم. ما با خام‌فروشی مخالفیم. ما با سیاستی که به ضرر کشور باشد، مخالفیم. هنگام بازدید رهبر انقلاب از پژوهشگاه صنعت نفت در سال 90، ما با گزارش مصور عنوان کردیم که می‌توانیم پالایشگاه تمام‌ایرانی داشته باشیم و روی پای خودمان بایستیم. بیشترین انتظار برای ایجاد اشتغال فارغ‌التحصیلان از وزارت نفت است اما در این سال‌ها چقدر اشتغال ایجاد شده است؟ 
سوال اول ما این است: نفتی که از زمین بیرون می‌آید را باید چکار کنیم؟ آن را بریزیم در باک ماشین؟ بریزیم در باک کشتی؟ خب! نخستین جایی که این نفت باید برود، پالایشگاه است و آقای زنگنه هم از روز اول گفته‌اند ساخت پالایشگاه، اقتصادی نیست و این یعنی آب از سرچشمه بسته شده است. 
به عنوان یک مثال عمومی عرض می‌کنم که ماست گران‌تر است یا شیر؟ کره گران‌تر است یا شیر؟ پنیر گران‌تر است یا شیر؟ خب! تمام این اقلام از شیر تهیه می‌شوند و قطعا از شیر گران‌تر هستند. در کشور هم این همه صنایعی که می‌بینیم از نفت ساخته شده است، توسط پالایشگاه‌ها ایجاد می‌شود. در تمام دنیا هم اینطور نیست که نفت را درجا به محصولات پتروشیمی تبدیل کنند. پس پالایش نفت حتی اگر صرفه اقتصادی نداشته باشد هم باید انجام بشود. 
در همین 8-7 سال اخیر ببینید کشورهایی مانند کره‌جنوبی، چین، هند و عربستان چند عدد پالایشگاه تاسیس کرده‌اند. 
درخواست ما این است که کارها را به کارشناسان دلسوز، انقلابی و با تفکر جهادی که در همین وزارت نفت حضور دارند، بسپارید؛ خواهید دید مانند گذشته، وضعیت نفت را چگونه بهتر می‌کنیم و چگونه نفت دوباره موتور محرک اقتصاد کشور می‌شود. 
کسی که یک روز هم سابقه نفتی ندارد را چگونه در صدر مسؤولیت‌های وزارت نفت قرار می‌دهید؟ با این نگاه‌ها به جایی نمی‌رسیم. 
سخن بنده شاید تلخ باشد اما حقیقتی است که نمی‌شود انکارش کرد. وقتی کسی را که یک روز سابقه نفتی ندارد در صدر مسؤولیت قرار دهید، طبیعی است تا بخواهد یک مدیر نفتی با تخصص بشود سال‌ها طول می‌کشد و کشور باید تاوان این سال‌ها را بپردازد. 
ما با این روند مدیریت، افزایش جمعیت و مصرف، به وارد‌کننده بنزین تبدیل خواهیم شد و این اتفاق زیبنده کشوری با 110 سال سابقه نفتی نیست. این راه غلط است و ما باید صادر‌کننده نفت، محصولات، دانش نفتی و تجهیزات نفتی باشیم. 
ارزش بازار نفت در دنیا چقدر است و سهم ما از این بازار چقدر؟ اگر حتی در یک جای دور‌افتاده پالایشگاهی، واحد پتروشیمی‌ای احداث شود و بگویند ایران آن را ساخته است، آن وقت می‌توانیم بگوییم ما در دانش و مهندسی پیشرفت کرده‌ایم. سهم ما در بازار مهندسی نفت چقدر است؟ سهم پیمانکاری ما در دنیای نفت چقدر است؟ ما انتظار نداریم آقای وزیر خودش در یک پروژه حضور پیدا کند اما بالاخره آن پروژه مدیر و مجری دارد و باید کارهایی را که به آنها سپرده شده است انجام بدهند. یک وزیر باید سیاست‌گذاری کلان را انجام دهد. آقای زنگنه هم در دور اول و هم در دور دوم برای رای گرفتن از مجلس برنامه ارائه کرده است. لطف کنند برنامه ایشان را بیاورند تا ببینیم چقدر پیشرفت کرده است. خب! همین برنامه نشان‌دهنده عملکرد یک فرد است. در غیر این صورت یک فرد می‌تواند با بهانه‌هایی مانند اینکه برجام اتفاق نیفتاد یا تحریم بودیم، از زیر بار مسؤولیت‌ها شانه خالی کند. 
این خط و این نشان؛ وزارت نفت تا پایان دوره آقای زنگنه به یک زمین سوخته تبدیل خواهد شد. با زمین سوخته چه کاری می‌توان کرد؟ چه محصولی می‌توان در آن کاشت؟ 
 
* به نظر شما تا چه زمانی احتیاج به واردات بنزین نداریم؟
فرهاد احمدی: شخص آقای وزیر فرموده‌اند ما از سال 1400 دوباره به وارد‌کننده بنزین تبدیل می‌شویم. روشن است که اگر رشد مصرف کنترل نشود ما دوباره وارد‌کننده بنزین می‌شویم. تا سال 1400 چقدر فاصله داریم؟ خب! الان چه کسی باید جلوی این اتفاق را بگیرد؟ چه کسی باید با احداث پالایشگاه‌های مختلف تولید بنزین را افزایش دهد؟ 
دیگران کاشتند و ما برداشت کردیم، خب! ما هم بکاریم تا دیگران برداشت کنند. شما کدام طرح پالایشگاهی را آغاز کردید که نسل آینده بخواهد بیاید آن را کامل کند. شما ساخت پالایشگاه سیراف را شروع کردید. تحویلش بدهید و بگویید با فلان مقدار پیشرفت ما این را تحویل دادیم. شما امروز هم که سیراف را استارت بزنید، حداقل تا 5 سال دیگر نمی‌توانید آن را به جایی برسانید و این در حالی است که ما به گفته خودتان سال 1400 به وارد‌کننده بنزین تبدیل می‌شویم. 
موضوع بعدی این است که پالایشگاه سیراف، طبق گزارشات خود آقای وزیر باید 4 سال دیگر تحویل شود اما این اتفاق می‌افتد؟ مشاوران و معاونان ایشان چه کسانی هستند؟ چرا مشاوره خوب به ایشان نمی‌دهند. آیا در بدنه وزارت نفت دیگر از این کارشناس‌ها وجود ندارد؟ 
نگاه آقای وزیر باید اصلاح شود. شما وزیر نفت هستید یا وزیر بخش دیگری؟ وظیفه وزارت نفت، اکتشاف، استخراج، استحصال، پالایش و تولید است. اگر قرار است یکی دیگر پالایشگاه بزند و یکی دیگر نفت را عرضه کند پس وزارت نفت را برای چه چیزی درست کرده‌ایم؟ اگر نمی‌توانید به رسالت‌تان عمل کنید اعلام کنید تا شخصی دیگر این کار را انجام دهد. چرا ما یک پالایشگاه به نام خودمان نداریم؟ این «چرا» را چه کسی باید پاسخ بدهد؟ کسی که بیشترین زمان مدیریت این مسؤولیت را داشته است باید پاسخگو باشد.
*گروه اقتصادی

Page Generated in 0/0078 sec