احسان سالمی: «تربیت همان حرکت است. یعنی جایی که هستیم، راضیمان نمیکند. میخواهیم بهتر باشیم و این وضعیت را اصلاح کنیم. حرکت از هر موقعیتی که هستیم، رو به قرب الهی. اما معنای واضح و روشن تقرب به خدا چیست؟ من مادر، برای تربیت فرزندم چکار کنم که از جایی که هست، یک گام بردارد و به خدا نزدیک شود؟... نزدیک خدا، یعنی نزدیک حسین(ع) و نقطهای هر چه دورتر از دشمنان او. تربیت یعنی دست کودک را گرفتن و از تاریکیها به سوی منبع نور و گرمای حسین(ع) حرکت کردن». این بخشی از مقدمه کتاب «پرچمدار کوچک من» است؛ اثری در باب تجربههای خلاقانه مادران در باب تربیت حسینی کودکان و ایدههای برگزاری هیأت کودکانه در خانه که بتازگی ویرایش جدید آن از سوی انتشارات «راهیار» منتشر شده است و در شمار کاربردیترین کتابهای حوزه تعلیم و تربیت قرار دارد.
* بند پوتینها در خانواده بسته میشود
«پرچمدار کوچک من» با تاکید بر جایگاه و نقش حیاتی خانواده آغاز میشود و شاهد مثال این اهمیت را هم جایگاه خانواده در قیام سیدالشهدا(ع) معرفی میکند. کتاب برای اشاره به پیوندهای ولایی در خانواده و تجلی آن در عاشورا در مقالهای که حاصل همکاری کارگروه مطالعاتی همبازی است، مینویسد: «در جریان حرکت امام حسین(ع)، خانواده نقش پررنگی دارد، اگر هر کدام از اعضای خانواده همراهی نمیکردند یا به خاطر اعتراض همسران و مادران یاران امام یا بیتابی کودکان بر اثر تشنگی ذرهای سستی به وجود میآمد، چنین حماسه عظیمی رقم نمیخورد... بنابراین میتوان گفت در عرصه زندگی که بستر مبارزه دائمی است، بند پوتینها در خانواده بسته میشود».
چند روایت ابتدایی کتاب نیز ناظر بر همین موضوع گردآوری شده است. در یکی از این روایتها از قول مادری که دوست داشته به هیأت برود اما مشغله و خستگی همسرش مانع این تصمیم شده است، میخوانیم: «خیلی دلم میخواست برویم هیأت. چشمم مدام به ساعت بود که همسرم بیاید. کارش طول کشیده بود. دیر آمد و خسته و کوفته رفت تا استراحت کند. من هم ناراحت و دلشکسته روی مبل دراز کشیدم و دستهایم را روی صورتم گذاشتم. بچهها مبلها را جا به جا میکردند. حوصله نداشتم ببینم چه کار میکنند. دخترم صدایم کرد: «مامان پاشو، ما هیأت درست کردیم». مبلها را کنار هم گذاشته بودند و چادرهای مشکی را رویشان انداخته بودند تا خیمه درست کنند. همه خانه را تاریک کرده و فقط یک گوشه را روشن گذاشته بودند. پسرها هم پدرشان را بیدار کردند. دخترم زیارت عاشورا خواند. پسرم مداحی کرد و ما سینه زدیم. منقلب شده بودم و حال خوشی داشتم. بچههایم من را بردند هیأت و معنای جدیدی در زندگیام ساختند. من فهمیدم در هر شرایطی میتوانیم هیأت برپا کنیم».
* تجربههایی برای تربیت حسینی
روایتهای ذکر شده در «پرچمدار کوچک من» از تجربیات مادران ایرانی نکات جالبی برای تربیت حسینی کودکان دارد؛ نکاتی که مبتنی بر آموزش قدم به قدم کودکان و انس دادن آنها با فرهنگ حسینی و عشق امام حسین(ع) و اهلبیت ایشان است. یکی از نمونههای جالب ذکر شده در کتاب درباره این شیوه تربیت را که دارای ظرافتهای تربیتی مهمی است، با هم میخوانیم: «قبل از محرم با دخترم، ساجده، پول توجیبیهایمان را جمع میکردیم تا شبهایی که پدرش نبود، بتوانیم با تاکسی به هیأت برویم. با هم یک قلک ساختیم و پولهایمان را در آن پسانداز کردیم. پولها را در کیف ساجده گذاشتم. شبها که میرفتیم هیأت، او کرایه را به راننده تاکسی میداد. در مسیر رفت و برگشت هم به من کمک میکرد و یکی از داداشهای دوقلویش را نگه میداشت. به خاطر علاقهای که به هیأت داشت، حاضر بود از خودش بگذرد. برای رسیدن به آنچه دوست داشت، هم هزینه کرد و هم سختیهایش را تحمل کرد. هنوز هم آن شبهایی که با تاکسی میرفتیم هیأت، جزو بهترین خاطراتش است».
* یک اثر کاملاً کاربردی
«پرچمدار کوچک من» اثری کاربردی است و این نکته را میتوان در خط به خط کتاب دید. نشانه اول این موضوع این است که کتاب بر مبنای تجربیات مادران نوشته شده است و اساسا چه چیزی بیشتر از تجربیات مادرانه میتواند برای سایر مادران و دغدغههای تربیتی آنها به کار آید؟ نکته دیگری که گزاره کاربردی بودن کتاب را تایید و تثبیت میکند، معرفی کاردستیهایی ساده اما مبتکرانه برای همراهی مادران با فرزندانشان در ساخت آنهاست؛ ابتکاراتی که میتواند تجربههای زیستی کودکان در زمینه محرم و ارتباط با فرهنگ عاشورا و عزاداری امام حسین(ع) را ارتقا دهد. برای نمونه در کتاب چگونگی ساخت پرچم، توپکهای خرمایی برای توزیع به عنوان نذری، سربند حسینی، طبل هیأت و... به زبانی ساده توضیح داده شده است تا مادران با سادهترین امکانات و تجهیزات همراه فرزندانشان دست به ساخت این کاردستیها بزنند و تجربههایی تازه به دست آورند.
* رمز پیروزی با یاد حسین
«یا زینب کبری، انَّ حیاتی لَک/ میترسد اسرائیل، از سنگ هر کودک/ دشمن نمیجنبد، ترسیده از موشک// در پیش ظالم هر چه باشد، خشم طوفانیم/ یعنی حسینبنعلی، پای تو میمانیم// تا پرچم هیأت بر دوش من باشد/ پیراهن مشکی، مثل کفن باشد/ ناموس ما امروز خاک یمن باشد»؛ این بخشی از یکی از بندهای آموزشی کتاب «پرچمدار کوچک من» با عنوان «رمز پیروزی» است که برای آموزش اشعار و رجزهای انقلابی و مذهبی به کودکان در کتاب ذکر شده است؛ شعرهایی که میتواند رفتهرفته فرهنگ عاشورایی و انقلابی را در دل و جان فرزندان ما رسوخ دهد. در هر فصل از کتاب در کنار ذکر خاطرات و تجربیات مادران و همچنین نکاتی برای داشتن سرگرمیهایی متناسب با فضای محرم همراه با کودکان، یکی از این «رمزهای پیروزی» ذکر شده که میتواند کمکی در فضای آموزش و تربیت حسینی کودکان برای والدین آنها باشد.
* پیوند نهضت عاشورا و مسائل روز
«پرچمدار کوچک من» علاوه بر ارائه تجربیات آموزنده مادران ایرانی در زمینه انس گرفتن کودکان با فرهنگ عاشورایی، مقالههایی نیز در حوزههای آموزشی دارد تا این کتاب علاوه بر تجربهنگاری، بخشی ویژه مقالات آموزشی مرتبط با این حوزه نیز داشته باشد؛ مقالاتی که عموما توسط پژوهشگران و متخصصان حوزه خانواده و تعلیم و تربیت نوشته شده است. یکی از بهترین مقالات این کتاب مقالهای در باب «پیوند نهضت عاشورا و مسائل روز؛ راهی برای پیوند عاطفی کودک با عاشورا و درک آن» است که در بخشی از آن میخوانیم: «برای انتقال مفاهیم انتزاعی و تاریخی عاشورا به کودک میتوان از وقایع معاصر شروع کرد. سخن از مظلومیت و شهادت محمد الدره کودک 12 ساله فلسطینی، فهم مظلومیت سکینه(س) را آسان میکند. شهادت حاجقاسم، فهم علمداری حضرت ابوالفضلالعباس(ع) را به تصویر میکشد. ارتباط دادن عاشورا با مسائل روز، ما را از پوچ شدن حفظ میکند و فرزندانمان را فهیم و متفکر خواهد کرد و امید و استقامتشان را برای حضور در میدان مبارزه بیشتر میکند. اگر کودک ما بتواند عاشورا را در متن مسائل زندگی معاصر ببیند، میتوان به فضل خدا امیدوار بود که مبارزه را تا از بین بردن شرک و کفر ادامه دهد و خود را امتداد لشکر سیدالشهدا(ع) ببیند».
* تربیت امتی؛ زمینهسازی برای ظهور
بخشهای پایانی این کتاب نیز حاوی موضوعات جالب توجهی از جمله لزوم توجه به تربیت امتی برای فراهم کردن مقدمات ظهور حضرت صاحبالزمان(عج) است. شاهد مثال کتاب نیز برای این موضوع گردهمایی جهانی اربعین امام حسین(ع) است که مصداقی از قرار گرفتن همه امت اسلامی در کنار هم به شمار میآید. حسین کمیلی در مقالهای در این کتاب درباره «تربیت امتی؛ زمینهسازی مسلمانان برای ظهور» نوشته است: «آیا میدانستید در میان یاران اباعبداللهالحسین(ع) که در روز عاشورا خونشان در کنار آن حضرت به زمین ریخت، شهدای ترک، ایرانی، عراقی، آفریقایی و همچنین اهلسنت حضور داشتند؟ آری! مکتب قرآن و اهلبیت(ع) مرزی جز عدل و ظلم و ایمان و کفر ندارد. مرزهای جغرافیایی را دیگران ساختهاند! در فضای مرزهای ساختگی، تربیت فرزندانی که نگاهشان به کشور، قومیت، مذهب، رنگپوست، زبان، ثروت و... نباشد، جز در مکتب اهلبیت(ع) امکانپذیر نیست. پدر و مادر الهی و اهلبیتی، فرزندان بدون مرز تربیت میکنند».