مهدی مظهر: پس از بسته شدن پرونده لوایح مرتبط با FATF در مجمع تشخیص مصلحت و بازگشت نام ایران به لیست سیاه در اسفندماه سال گذشته، حامیان FATF این بار برای زمینهسازی جهت مذاکره با غرب، دوباره سراغ نبش قبر FATF رفتهاند. پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای فراسرزمینی این کشور علیه ایران، حامیان برجام که دستاوردهای برجام را بر باد رفته میدیدند، تلاش کردند با تحریف واقعیت، مشکلات به وجود آمده را به گردن همکاری نکردن ایران با FATF بیندازند. اگر چه تا همان زمان نیز ایران بیش از 90 درصد خواستههای FATF را اجرا کرده بود اما تصویب نشدن لایحه الحاق ایران به ۲ کنوانسیون CFT و پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام، دستاویزی شد تا حامیان FATF پشت آن پناه گرفته و از پاسخگویی نسبت به فضاحت برجام شانه خالی کنند. خط رسانهای که حامیان FATF در آن زمان دنبال میکردند، القای این ذهنیت در مردم بود که منشأ مشکلات در روابط مالی ایران با سایر کشورها، رعایت نکردن استانداردهای FATF توسط ایران و احتمال بازگشت نام ایران به لیست سیاه FATF است. از این رو این جریان سیاسی تلاش عجیبی برای بزرگنمایی FATF در افکار عمومی کشور جهت تصمیمسازی برای تصویب لوایح مرتبط با FATF انجام داد؛ القای ادعاهای بیاساس در قالب مصاحبه با اشخاص موهومی، گره زدن مشکلات بانکی ایران با لیست سیاه FATF، ادعاهای خلاف واقع درباره قوانین داخلی مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم و ارتباط دادن آنها با کنوانسیونهای بینالمللی، گره زدن مشکلات معیشتی و قیمت دلار به مسأله FATF و ترساندن مردم از تبعات تصویب نشدن لوایح مرتبط با FATF تنها گوشهای از بازیهای رسانهای حامیان FATF بود. اما واقعیت چه بود؟
* آنچه حامیان FATF نمیگویند
واقعیت آن است که به دلیل ضعف دیپلماسی در جریان مذاکرات هستهای، تیم مذاکرهکننده هستهای ایران متعهد به توافقی شد که ضمانتهای اجرایی لازم را برای الزام طرف مقابل جهت انجام تعهداتش ایجاد نمیکرد. با تغییر ریاستجمهوری در آمریکا، این کشور براحتی توانست از برجام خارج شود و این توافق را زیر پا بگذارد و طرفهای اروپایی نیز تقریبا به هیچ یک از تعهدات خود در برجام عمل نکردند! با این حال به دلیل سازوکار ویژهای که برای حل و فصل اختلافات در بندهای 36 و 37 برجام پیشبینی شده است، ایران عملا نمیتواند در مقابل بدعهدیهای طرف مقابل واکنش درخوری از خود نشان دهد، چرا که منجر به بازگشت تمام تحریمهای بینالمللی علیه ایران خواهد شد!
با خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای آمریکا، بانکهای خارجی از ترس جریمههای آمریکا عملاً روابط خود را با ایران قطع کردند و همه دستاوردهای برجام، یکشبه بر باد رفت! با این حال دولت و حامیان رسانهای آن که برجام را در افکار عمومی جامعه به عنوان یک دستاورد بزرگ و حلال همه مشکلات کشور معرفی کرده بودند، نمیتوانستند به این اشتباه بزرگ اعتراف کنند؛ از این رو تلاش کردند مشکلات اقتصادی کشور را که بر اثر بازگشت تحریمهای آمریکا ایجاد شده بود، گردن FATF و تصویب نشدن لوایح مرتبط با آن بیندازند. پس از آنکه در 2 اسفند 98 رسما نام ایران به لیست سیاه FATF بازگشت، هیچ یک از پیامدهای وحشتناکی که حامیان FATF به تصویر میکشیدند، رخ نداد! نه بازار ارز و نه بازار سرمایه، هیچ کدام واکنش جدی به این موضوع نشان ندادند؛ تغییری نیز در وضعیت مبادلات مالی ایران با کشورهای دیگر که به دلیل تحریمهای بانکی آمریکا از طرق غیررسمی انجام میشد، رخ نداد! و این چنین شد که حامیان FATF ترجیح دادند مدتی در فضای رسانهای آفتابی نشوند تا بیش از این گرد رسوایی به چهرهشان ننشیند.
* دور جدید بازیهای رسانهای
اما ظاهرا این جریان سیاسی که احساس کرده است آبها از آسیاب افتاده، دوباره جان گرفته و دور جدیدی از بازیهای رسانهای را آغاز کرده است. در این میان یک خبرگزاری دولتی گوی سبقت را از بقیه ربوده و با مصاحبههای پیدرپی با افرادی که در حوزه بازرگانی فعالیت میکنند، تلاش میکند بار دیگر مشکلات اقتصادی کشور را به FATF ارتباط دهد. از جمله این مصاحبهها، مصاحبه با مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین و جمیل علیزاده شایق، دبیر انجمن برنج ایران است که توسط سایر رسانههای زنجیرهای همسو نیز بازتاب پیدا کرده است.
اگر چه تا قبل از رد لوایح مربوط به الحاق ایران به کنوانسیونهای CFT و پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام، اینگونه فضاسازیها با هدف اثرگذاری بر نظر اعضای مجمع صورت میگرفت اما اکنون که پرونده این لوایح بسته شده است، باید دید این جریان سیاسی چه هدفی را از نبش قبر دوباره FATF دنبال میکند؟
* رمزگشایی از دور جدید فضاسازی رسانهای درباره FATF
پس از خروج آمریکا از برجام، جریان سیاسی غربگرا همواره تلاش کرده است القا کند که ترامپ از برجام خارج شد نه آمریکا، به عبارت دیگر آنان همچنان امیدوارند با روی کار آمدن یک رئیسجمهور دموکرات در آمریکا، این کشور به برجام بازگشته و مذاکره با غرب که امروز عملا با بدعهدیهای طرف مقابل به بنبست رسیده، دوباره جریان پیدا کند. از نظر آنها، موضوع FATF یکی از زمینههای مناسب برای تعامل با غرب است. برخی اندیشکدههای غربی نیز به این موضوع اذعان دارند که موضوع FATF میتواند بهانهای برای تعامل ایران با غرب باشد. به عنوان نمونه اندیشکده RUSI پس از اشاره به وضعیت ایران در FATF میگوید: «به رغم پیشرفت کند ایران در اجرای برنامه اقدام، تعامل در رابطه با مسائل FATF نمایانگر عرصهای است که امکان گفتوگوی سازنده بین اروپا و بازیگران کلیدی درون ایران وجود دارد در زمانی که چنین گفتوگویی بسیار ارزشمند است». با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا (آبان 99) و احتمال رأی آوردن نامزد دموکرات در این انتخابات، جریان سیاسی غربگرا تلاش میکند از هماکنون با مطرح کردن موضوع FATF و ارسال پالسهایی در این زمینه، فضای افکار عمومی را برای طرح مذاکرات آتی با غرب آماده کند.