مهدی طاهرخانی*: همه چیز همیشه آنطور پیش نمیرود که باب میل باشد. حالا شاید هواداران پرسپولیس بیش از هر زمان دیگری معنی این حرف را درک کنند. تیمی که همین چندی پیش چهارمین جام متوالیاش را صید کرد و طبق آمار به پرصلابتترین قهرمانی ممکن در لیگ ۱۶ تیمی دست پیدا کرد، ناگهان بعد از مدتها طعم باخت در داربی را چشید. اگر چه این باخت در ضربات پنالتی حاصل شد اما وقتی تیمی در پای فینال حذف میشود یعنی بازنده محض. اما این باخت برای آنها میتواند در آینده نهچندان دور منشأ خیر شود.
پرسپولیس در حالی قهرمان شد که یکی از مهمترین بازیکنان این ۴ فصل اخیرش را از دست داد و در گرماگرم جشن پوکر، خیلیها بهسادگی از یاد بردند که بیرانوند چه نقش ممتازی در فتح این جامها داشت. برانکو در فصل اول دستش از فتح جام کوتاه ماند چون درون دروازهاش یکی مثل بیرانوند نبود. به واسطه تنها ۲ گل خورده بیشتر آنها جام را از دست دادند اما از وقتی بیرانوند آمد دیگر هیچ جامی در لیگ برتر از دستشان سر نخورد چون چسبناکترین دستها و مطمئنترین خروجها از آن شماره یک جدیدشان بود.
پرسپولیس پایش به فینال آسیا نمیرسید اگر بیرو آن واکنش جادویی را برابر ضربه سر ژاوی نداشت. شاید اگر پای ویلموتس به ایران باز نمیشد پیشنهاد چشمگیر بلژیکیها به گلر شماره یک تیم ملی هم نمیرسید و او بسان سایر گلرهای ایرانی در لیگ ایران فوتبالش را ادامه میداد. اما نمایش گلری که پنالتی رونالدو را گرفت و در آسیا چشمها را خیره کرد، پرصداتر از آن بود که آرام در لیگ ایران بماند.
او رفت و پرسپولیسیها تصور کردند رادو همانند بیرو میتواند مرد شماره یک آنها باشد. شاید تا قبل از چند بازی انتهایی لیگ و داربی حذفی خیلیها دنبال یک گلر متوسط ایرانی بودند که حاضر شود نیمکتنشین رادو باشد اما حالا ضعف مشهود و نمایانشده رادو در خروجها نشان میدهد در لیگ سانترمحور ما، پرسپولیس بعید است با این گلر چسبیده به خط دروازه، ره به جایی ببرد.
فاصله پرسپولیس با برد داربی تنها ۳ دقیقه دفاع درست و میدانداری بود اما به محض نخستین سانتر ارسالشده از فاصله دور، به درون 6 قدم، رادو باز هم خارج نشد تا دانشگر کار را به تساوی بکشاند و ادامه داستان... کلید شکست دقیقا در همانجا بود؛ جایی که بیرانوند در طول ۴ سال گذشته به راحتی با خروجهایش اکثر سانترها را مهار میکرد تا پرسپولیس و مدافعانش تسلیمنشدنی جلوه دهند؛ نه اینکه او هیچ اشتباهی نکرد و در این ۴ فصل در داربیها گلی نخورده باشد اما آن گلی که رادو در دقیقه 93 خورد، از همان سانترهای پرتعدادی بود که مهارش نقطه قوت بیرو به حساب میآمد.
پرسپولیس شاید با کمی خوششانسی برنده میشد و به فینال هم میرفت اما بدونشک اراده کافی برای جذب یک گلر شماره یک به میزان فعلی نبود. بعضی وقتها شکستها با تمام تلخیشان، حکم دوای درد را دارند.
قطعا پرسپولیس با این تیم خسته و مستهلک و گلری که تختخوابش روی خط پهن است، کار بسیار سختی در آسیا پیش رو دارد اما دستکم تنها عایدی این شکست میتواند به صدا درآمدن بهموقع زنگ خطر باشد. ۶ ماه تمام همه از آمدن حتمی دانیال اسماعیلیفر که فرد اول لیست یحیی بود میگفتند اما در غفلت مدیریت این تیم که مشخص نیست وزیر ورزش چه چیزی را در او دیده است، سرلیست خرید یحیی به راحتی نصیب تیمی میشود که حتی سرمربی هم ندارد!
باخت داربی چه در پنالتی باشد چه حتی در شیر یا خط، تلخ است و نامش هم شکست در داربی. اما پرسپولیس شکست اصلی را زمانی خورد که تصور کرد از دست دادن بیرانوند برایش هزینه ندارد، زمانی بازی اصلی را باخت که مهمترین بازیکن لیست یحیی را در سپاهان دید و اگر سیلی شکست حذفی نخواهد آنها را بیدار کند شاید ناباورانه لحظهای را ببیند که یحیی هم مثل برانکو و کالدرون شبانه تهران را به مقصد آشنایی ترک کند.
یک سال قبل اکثریت هواداران پرسپولیس به واسطه از دست دادن برانکو نام ایرج عرب را به عنوان ناکارآمدترین مدیرعامل تاریخ این باشگاه به زبان میآوردند اما تاریخ به یاد میآورد عرب لااقل همه ستارههای پرسپولیس را حفظ کرد و اجازه فروپاشی ترکیب اصلی بعد از برانکو را نداد که همان یک کار و همچنین جذب مربی کاردانی مثل کالدرون باعث خلق پوکر شد. اما حالا با بیتفاوتی عجیب رسولپناه شاهد اعتراضات بیسابقه کادر فنی و بازیکنان پرسپولیس هستیم. گلمحمدی همیشه آرام برای چندمینبار صدایش را بالا برد و گله از وضعیت موجود کرد.
اگر رسولپناه و دوستانش قرار باشد کماکان فقط لب و دهان باشند، شاید اقدام بعدی گلمحمدی بعد از پاک کردن اینستاگرامش، فسخ قرارداد با تیم قهرمان باشد. فاجعه از آن چیزی که تصور میکنید به پرسپولیس نزدیکتر است و تنها چند حرکت اشتباه میتواند تمام میراث برانکو را که به سختی طی ۴ سال ساختش، در لحظهای ویران کند و تمام!
ما هر چه در ساختن و نگهداری داشتههایمان مردمی آسانگیر و شاید تنبل هستیم اما سابقه شهادت میدهد در ویران کردن هر چه داریم مهندسانی بیهمتاییم.
* حرف نهایی با یحیی
هنوز آنقدر از دوره پیشابرانکو در پرسپولیس نگذشته که کسی آن سالهای دور از جام و افتخار را از یاد ببرد. وزیر که سهل است اگر نفر اول اجرایی کشور هم دستور کتبی برای قهرمانی تیمی را امضا کند، محال است بدون داشتن یک مجموعه خوب و فوتبالبلد، آن مجموعه حتی رنگ سهمیه را هم ببیند.
آدرس غلط هماکنون در جیب یحیی است و متاسفانه در حال تکرار همان ادعاهایی است که رقبا ۴ سال به جامهای پرسپولیس چسباندند.
هیچ قهرمانی و بزرگی به دست نمیآید جز با اراده و میل کادرفنی و بازیکنان آن تیم. هرچیزی غیر از این بهانهای است برای توجیه شکستها و وای بر تیمی که این گزارههای غلط را در ذهن خودش و هوادارانش خالکوبی کند. آقای گلمحمدی از شما بعید بود.
* دبیر گروه ورزشی