هدی یوسفی*: پس از سقوط قذافی در لیبی، دوران جدیدی در این کشور آغاز شد. نظامیان و شبهنظامیانی که اسلحه به دست گرفته بودند و برای به زیر کشیدن قذافی مبارزه میکردند، تنها نقطه اشتراکشان براندازی حکومت او بود. اگرچه قذافی سال 2011 سقوط کرد اما اسلحه از دست مبارزان زمین نیفتاد، جدال بر سر قدرت آغاز شد، مبارزات گروههای داخلی ادامه یافت و لیبی را با یک جنگ داخلی بیپایان روبهرو کرد.
اکنون در سال 2020 لیبی با 2 دولت و مجلس مجزا اداره میشود؛ دولت وفاق ملی به رهبری «فائز السراج» در پایتخت مستقر است و در شرق لیبی نیز نیروهای تحت فرمان ژنرال «حفتر» سودای تصرف طرابلس را در سر میپرورانند. شرایط حال حاضر لیبی بیش از هر چیز تداعیکننده نظرات سالهای دور «برژینسکی» درباره خاورمیانه است. او که معتقد بود تنها نتیجه دموکراسیسازی بیمقدمه در کشورهای خاورمیانه آشوب خواهد بود، گویا تصور روشنی از این روزهای بحرانی پسادیکتاتوری لیبی در ذهن داشته است.
لیبی در سالهای اخیر علاوه بر درگیریهای داخلی، میزبان تروریسم هم بوده است. نکته جالب توجه در بحران لیبی این است که این کشور با وجود چنددستگی و آشوب داخلی، از آزمون سخت مبارزه با داعش سربلند بیرون آمده و نیروهای وابسته به این جریان افراطی را به طور کامل سرکوب کرده است. بحران حال حاضر لیبی، تنها نتیجه لشکرکشی دولت شرق و غرب این کشور در مقابل یکدیگر نیست، زیرا اگر مساله فقط این بود، جنگ داخلی باید تاکنون پایان مییافت. معضل فعلی، حضور و دخالت کشورهای خارجیای است که هر کدام در لیبی در پی دستیابی به منافع خود هستند.
* انرژی
لیبی بزرگترین ذخایر نفت آفریقا را در اختیار دارد. این کشور با دارا بودن ظرفیت ۴۸ میلیارد بشکه بهتنهایی ۳ درصد نفت جهان را در اختیار دارد، این در حالی است که به گفته متخصصان، ذخایر کشفنشده لیبی بسیار بیشتر از مقادیر ذکر شده است. همچنین لیبی در زمینه در اختیار داشتن منابع گازی در رده ۲۱ جهان قرار دارد و ظرفیت گاز آن تا سال ۲۰۱۷ حدود 2 میلیارد فوت مکعب تخمین زده میشد.
* ژئوپلیتیک
لیبی، کشوری آفریقایی و هممرز با دریای مدیترانه است. شرق مدیترانه که این روزها از آن بهعنوان هاب تأمینکننده انرژی اروپا یاد میشود، برای تمام کشورها از اهمیت ویژه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک برخوردار است. روسیه، آمریکا، یونان، مصر، قبرس، ترکیه، ایتالیا، سوریه، امارات و دیگر کشورهای جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا و بسیاری از کشورهای اروپایی بخشی از منافع خود را در این ناحیه دنبال میکنند.
* در لیبی چه میگذرد؟
نوامبر 2019 شاهد آن بودیم که اردوغان، رئیسجمهور ترکیه اعلام کرد اگر دولت فائز السراج درخواست کند، نیروهای نظامی ترکیه را برای حمایت از طرابلس به لیبی اعزام خواهد کرد. اما این دخالتها ریشه طولانیتری دارند. از زمانی که انجمن گاز مدیترانه شرقی (EMGF) با مشارکت یونان، رژیم اشغالگر قدس و قبرس شکل گرفت، کشورهایی مانند ترکیه که معتقد بودند از مناسبات انرژی کنار گذاشته شدهاند، اقداماتی را جهت ناآرام کردن جو منطقه انجام دادند.
در این میان، آنکارا آشکارا اعلام کرد مشارکت در پیمانهای دریایی مربوط به امنیت و انرژی را حق خود میداند و برای دستیابی به منافع و اهداف خود، از نظامی کردن مساله ابایی ندارد.
سرانجام، نوامبر 2019 لیبی و ترکیه 2 توافقنامه مرزی- دریایی مبتنی بر همکاریهای امنیتی امضا کردند. ترکیه از این طریق، در پی دستیابی به هدف دیرینه خود یعنی استخراج گاز از مدیترانه است. لذا تا زمانی که ترکیه در مرزهای لیبی دارای منافع باشد، از دولت وفاق ملی حمایت خواهد کرد و در این راه از بهکارگیری روش نظامی به جای مذاکره نیز ابایی ندارد. در جبهه مقابل نیز دولتهای مصر و امارات مدافعان دولت ژنرال حفتر هستند.
علاوه بر حضور نظامی نیروهای مصری، یک گروه نظامی از امارات نیز برای حمایت از ژنرال حفتر در لیبی حاضر شدهاند.
کشورهای درگیر در مسأله لیبی و مدیترانه همزمان با اشتراک و تضاد منافع روبهرو هستند و همین مسأله، اوضاع را پیچیدهتر میکند. مصر و سودان، به عنوان همسایگان شرقی و جنوبی لیبی مخالف دخالتهای نظامی ترکیه در این کشور هستند و معتقدند بهرهگیری از روشهای نظامی، امنیت منطقه را با چالش مواجه کرده و موجب ایجاد موج جدید تروریسم خواهد شد.
دولتهای اروپایی نیز نسبت به شرایط موجود در لیبی واکنش نشان داده و بابت حضور نظامی ترکیه در لیبی ابراز نگرانی کردهاند. آنها معتقدند ترکیه عضو ناتو است و به همین دلیل ارتش آن وارد طرابلس نخواهد شد. اتحادیه عرب نیز در نشست اخیر خود بدون ذکر نام ترکیه، دخالت کشورهای خارجی در لیبی را رد و بر راهحلهای غیرنظامی و مذاکره برای حلوفصل بحران در این کشور تاکید کرده است.
آمریکا نیز با آنکه از دولت وفاق ملی حمایت میکند، ملزم به جلوگیری از جاهطلبیهای ترکیه در مدیترانه است. ایالات متحده برای مقابله با ترکیه در سواحل مدیترانه، گزینهای چون قبرس جنوبی را در دست دارد. آمریکا میتواند تحریم تسلیحاتی قبرس جنوبی را لغو کرده و تحرکات نظامی دشمن دیرینه قبرس در مدیترانه (ترکیه) را موازنهسازی کند. لکن این گزینه نیز با توجه به آنکه قبرس ممکن است بنادر مسلح خود را در اختیار روسیه قرار دهد، تقریبا منتفی است.
* فرجام سخن
با وجود مداخله کشورهایی که هر کدام منافع متفاوتی را برای خود در لیبی تعریف کردهاند، به نظر میرسد بحران موجود تداوم داشته باشد و با وضعیت کنونی نه ژنرال حفتر موفق به تصرف طرابلس شود و نه دولت طرابلس موفق به حکومت بر شرق کشور گردد. بنابراین، آنچه در عراق، سوریه، یمن و اکنون لیبی در حال وقوع است، چرخه مداوم خشونت در خاورمیانه است.
* کارشناس ارشد غرب آسیا و شمال آفریقا